تروریسم پدیدهای نیست که با یک ضربه شدید از میان برداشته شود بلکه مبارزه با تروریسم فرایندی زمانبر و همیشگی است که باید در بسیاری از کشورهای جهان علیه سازمانهای تروریستی و در راس آنها القاعده و داعش پیگیرانه پیش برده شود.
آمریکا القاعده تحت حمایت طالبان را از جغرافیای افغانستان بیرون کرد و رهبر آن اسامه بنلادن و جانشینش ایمن الظواهری را کشت، اما در نهایت القاعده از بین نرفت و گسترش هستههای آن در کشورهای مختلف متوقف نشد. همچنان که داعش از جغرافیای عراق و سوریه رانده شد، دولت داعش سقوط کرد و رهبر آن ابوبکر بغدادی و جانشینان بغدادی کشته شدند، اما نهتنها هستههای داعش در بیابانها و در شهرهای سوریه و عراق باقی ماند، بلکه خود این سازمان هم تحت نام داعش خراسان بار دیگر از افغانستان سر برآورد. واقعیت این است که داعش هرگاه در جغرافیا شکست خورده، تاریخ به سود آن وارد صحنه شده و شکستش را جبران کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ناگفته نماند که کشورها یکدیگر را به پشتیبانی از داعش متهم میکنند. اما واقعیت این است که صرفنظر از اینکه داعش تا چه اندازه خطرناک و هراسانگیز است، برخی از کشورهای جهان به آن احساس ضرورت میکنند و به عنوان یک ابزار از آن بهره میبرند.
در نشستی که اخیرا در ریاض میان آمریکا و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در چارچوب مبارزه با داعش برگزار شد، افزون بر بحث و کنکاش درباره شماری از مسائل مهم، به تصحیح برخی سیاستهای آمریکا در خاورمیانه که با انتقاد مواجه بود، نیز پرداخته شد. چنانچه شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی، درباره برخی سیاستهای واشنگتن روشنگری کرد و شماری از برداشتهای نادرست احتمالی در این مورد را تصحیح کرد.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، نیز علاوه بر مسئله مبارزه با داعش و تروریسم، بر چند موضوع تمرکز کرد؛ از جمله اینکه برخلاف سیاست قبلی واشنگتن مبنی بر خروج از خاورمیانه، تاکید کرد: «ما اینجا آمدهایم تا بمانیم». بلینکن همچنین بر ضرورت مشارکت و همکاری متقابل آمریکا و عربستان سعودی در بخشهای امنیتی، بهداشتی، محیط زیست، انرژی، مواد غذایی و استفاده از انرژی پاک تاکید کرد. افزون بر آن، تصریح کرد که دولت آمریکا به گسترش پیمان ابراهیم و عادی شدن روابط اسرائیل با همه کشورهای عربی علاقهمند است. او با تمجید از توافق عربستان سعودی و ایران با نظارت چین، گفت: «ما از هیچ کشوری نمیخواهیم میان ایالات متحده آمریکا و چین یکی را برگزیند.»
در مقابل، شاهزاده فیصل بن فرحان گفت: «روابط ما با کشور چین به زیان ایالات متحده آمریکا نیست؛ ما تا به حال با آمریکا مشارکت امنیتی نیرومندی داشتهایم که تقریبا به طور روزمره تجدید میشود.» او درباره اسرائیل موضع روشن و همیشگی عربستان سعودی را تکرار کرد و گفت: «بدون یک راهحل عادلانه برای مسئله فلسطین گشایش در برابر اسرائیل بیفایده است.»
در گفتوگوهای مفصل و عمیقی که میان شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی و آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا انجام شد، بر اصل تنوع در روابط بینالمللی تاکید شد. یعنی همانطور که ایالات متحده آمریکا افتخار میکند که توانسته است با بیش از ۱۰۰ کشور جهان روابطی مستحکم برقرار کند، در حالی که میان برخی از این کشورها دشمنی و خصومت وجود دارد، به همین ترتیب عربستان سعودی نیز میتواند با کشورهای متعدد و گوناگون روابط و همکاری و مشارکت داشته باشد و در عین حال که با آمریکا ارتباط خوبی دارد، با چین و روسیه و دیگران نیز روابطی مستحکم داشته باشد.
گذشته از آن، تجربه نشان داده که هرگاه واشنگتن در مطالبه از متحدان خود زیادهروی کرده و منافع آنها را در نظر نگرفته، با واکنش واقعبینانه آنها روبرو شده و درسی را آموخته است که به آن بازگشت به واقعگرایی در روابط بینالمللی گفته میشود.
گریگوری کوز استاد روابط بینالملل در دانشگاه تگزاس، در مقالهای (منتشر شده در فارین افرز) تحت عنوان «عربستان سعودی و قدرت؛ روابط آمریکا و سعودی را چگونه میتوان نجات داد»، به آموختن این درس تاکید میکند و مینویسد که تعامل دولت بایدن با ریاض خشن و بینزاکت است. او به دولت آمریکا توصیه میکند از رویاهای غیرواقعی در سیاست خارجی بپرهیزد و با متحدان خود آنچنان که هستند تعامل کند، نه آنچنان که از نظر او باید باشند.
واقعیت این است که دولت بایدن این درس را پس از تلف کردن وقت بسیار و گرانبهایی آموخت که البته اشتباه بزرگان بزرگ است. این در حالی است که چین و روسیه چنین وانمود میکنند که این درس را خوب بلدند.
© IndependentArabia