وکیل سهند نورمحمدزاده، از بازداشتشدگان خیزش سراسری، از تایید حکم ۱۰ سال تبعید و شش سال حبس موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد ولی گفت که هنوز جزئیات این حکم به او ابلاغ نشده است.
حامد احمدی در گفتوگو با شبکه شرق به رویکرد متناقض قوه قضاییه در مواجهه با یک پرونده اشاره کرد و افزود که در کمال تعجب، شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور که در مرتبه اول اتهام «محاربه» سهند نورمحمدزاده را رد کرده و آن را غیرقانونی دانسته بود، این بار اتهام محاربه را تایید کرده است.
به گفته این وکیل دادگستری حکم اعدام سهند نورمحمدزاده در دیوان عالی کشور به تبعید به کهنوج کرمان تبدیل شد. وکیل این معترض بازداشتی در پاسخ به این سوال که آیا اشد احکام صادره برای موکلش اجرا میشود یا اینکه حکم تجمیعی است، گفت که درباره این موضوع باید شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اعلامنظر کند.
سهند نورمحمدزاده دوازدهم مهر ۱۴۰۱، در جریان خیزش سراسری مقابل خانهاش در غرب تهران بازداشت شد. حدود یک ماه بعد، نیز دادگاه انقلاب تهران این معترض بازداشتی را با اتهام «محاربه از طریق تخریب و ایجاد حریق در وسایل عمومی، اجتماع و تبانی بهقصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق شرکت در تجمعها» به اعدام محکوم کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
وکیل سهند نورمحمدزاده در فروردینماه از لغو حکم اعدام موکلش خبر داد ولی گفت رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران بر صدور حکم محاربه برای موکلش اصرار دارد و او را «محارب» میداند. رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران در جریان محاکمه سهند نورمحمدزاده، لگد زدن به سطل آشغال را مصداق محاربه دانسته بود.
برخلاف ادعای این مقام قوه قضاییه، جعفر نورمحمدزاده، پدر سهند، به امتداد گفت: «بر اساس فیلمی که ضابطان در دادگاه به نمایش گذاشتند، پسر من در روز ۱۲ مهر و در جریان اعتراضها مقابل مجتمع تجاری تیراژه تهران که خود جزو کسبه همان مجتمع است، بههیچعنوان سطل زباله آتش نزده است.» او با استناد به شهادت ۱۲۰ تن از معتمدان پاساژ تیراژه افزود که سطح زباله از پیش آتش گرفته و چند لاستیک خودرو داخل آن مشتعل بود. منتها از آنجا که این سطل شعلهور کنار موتورسیکلت سهند قرار داشت که بهتازگی آن را خریده بود، سعی کرد با چند لگد به سطل، شعلهها را از وسیله خود دور کند.
سهند نورمحمدزاده، متولد ۱۳۷۵ و قهرمان پرورش اندام، در جریان بررسی پروندهاش در دادگاه، اتهامهای وارده را نپذیرفت و گفت: «مرا بهشدت تحت شکنجه روحی قرار دادند و گفتند مادرت سکته کرده است. هرچه ما میگوییم بنویس تا بگذاریم به او زنگ بزنی. گفتم مگر من چکار کردهام که میخواهید اعدامم کنید؟ مگر به کسی آسیبی رساندهام؟ مرا بردند اتاق دادستان، او هم گفت: این اصلا از قیافهاش معلوم است؛ اعدامش کنید. سرگیجه گرفتم. وقتی به من اتهام محاربه زدند اصلا معنی آن را نمیدانستم. از بازپرس پرسیدم گفت همین کارهایی که تو کردی. گفتم بابا من نکردم، من نرده رو نکندم، من سطل آشغال آتش نزدم. متاسفانه محاربه را از روی پرونده من برنداشتند.»