یکی از روزنامهنگاران شاغل در رسانههای ایران روز شنبه یازدهم شهریور به ایندیپندنت فارسی خبر داد که نهادهای امنیتی در نظام جمهوری اسلامی طی تماسهای تلفنی با مدیران روزنامهها و خبرگزاریهای خصوصی، آنها را اکیدا از تحقیق و تهیه گزارشهای مستقل درباره نحوه جان باختن جواد روحی، جوان ۳۵ ساله محبوس در زندان نوشهر، منع کردهاند.
پیش از این، دو تن از نزدیکان و اقوام جواد روحی در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی گفته بودند که تمامی اعضای خانواده و اطرافیان این جوان آملی معتقدند که او بهدلیل عوارض و شدت شکنجههای ماموران اداره اطلاعات ساری طی ماههای اولیه بازداشت، کشته شد و پدرش نیز اکنون تحت فشار امنیتی برای اعتراف اجباری قرار دارد.
اکنون این روزنامهنگار شاغل در رسانههای داخل ایران میگوید: «وقتی خبر کشته شدن جواد روحی در زندان نوشهر را شنیدیم شوکه شدیم و با دو نفر از همکارانم تصمیم داشتیم تا با سفر به مازندران گزارشی تحقیقی را درباره این اتفاق و نحوه جان باختن جواد روحی تهیه کنیم، چون این پرونده شدیدا مشکوک است و با توجه به اتهامات داخل پرونده و شواهد و دروغهایی که در این ۲ روز گفتند، احتمال به قتل رسیدن جواد را زیاد میدانیم. اما حدود دو ساعت پس از انتشار خبر، از نهادهای اطلاعاتی با دفتر روزنامه ومدیرمسئول تماس گرفتند و گفتند بهجز بیانیههای دستگاه قضایی و مسئولان حکومتی و دولتی، حق انتشار هیچ گزارش مستقلی را درباره جواد روحی نداریم.»
این روزنامهنگار همچنین گفت که از تماس نهادهای امنیتی با سایر خبرگزاریها و روزنامههای خصوصی نیز مطلع است که به همگی دستور داده شد که بهدلیل فاصله اندک تا سالگرد خیزش سراسری سال گذشته و کشته شدن مهسا امینی، پیگیری پرونده مرگ مشکوک جواد روحی را فراموش کنند.
نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو روزنامهنگار شاغل در روزنامههای شرق و هممیهن، نیز سال گذشته بهدلیل تهیه گزارشهایی از نحوه کشته شدن مهسا امینی و مراسم خاکسپاری او در سقز، بازداشت شدند و همچنان در زندان اوین محبوساند.
جواد روحی که ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ و در جریان خیزش سراسری مردمی در مازندران به دست نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی در نوشهر بازداشت شد و سپس به اتهام آتش زدن قرآن کریم و کیوسک پلیس، در بازداشتگاه اداره اطلاعات مازندران در ساری مورد شکنجه و ضربوشتم شدید قرار گرفته بود، بامداد پنجشنبه ۹ شهریور بهطرز مشکوکی در زندان نوشهر «جان باخت»؛ اتفاقی که بسیاری از شهروندان ایرانی، روزنامهنگاران، فعالان حقوقبشر و همچنین نزدیکان جواد روحی، مسبب اصلی آن را دستگاههای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی معرفی کردهاند.
امروز یازدهم شهریور همچنین دستنوشتهای از جواد روحی که در زندان نوشهر آن را نوشته بود، در رسانههای اجتماعی منتشر شد که در بخشی از آن آمده است: «بمیرد آنکه زندان را بنا کرد، ظلم بر ما نکرد، بر مادران کرد. فدای اشکهایت مادرم...»
بنا بر اعلام برخی از فعالان حقوق بشر در استان مازندران، پیکر جواد روحی با ۲۴ ساعت تاخیر و پس از «اخذ تعهد امنیتی از خانواده» مبنی بر برپا نکردن تجمع اعتراضی و شعار علیه حکومت جمهوری اسلامی، به اعضای خانواده این جوان جانباخته تحویل داده شد و روز جمعه ۱۰ شهریور در آرامگاه روستای کلیکان در آمل به خاک سپرده شد.
بهداری زندان نوشهر، صبح روز جمعه دهم مردادماه، در بیانیهای مدعی شد که جواد روحی «به علت اعتیاد، سابقه مصرف متادون با تجویز پزشک را داشته که البته در ماههای اخیر در تلاش برای ترک متادون و پایین آوردن مقدار مصرف خود بوده است»، اما دو فرد نزدیک به جواد روحی در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی و به نقل از تمامی اعضای خانواده جواد روحی، اعتیاد او به مواد مخدر را بهشدت تکذیب کردند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شعبه اول دادگاه انقلاب ساری به ریاست قاضی مرتضی موسوی، سال گذشته جواد روحی را به اتهامهای «آتش زدن نسخهای از قرآن، افساد فیالارض، اخلال شدید در نظم عمومی کشور، تخریب، ایجاد حریق و خرابکاری در اموال و تاسیسات عمومی، تحریک شهروندان به ایجاد ناامنی و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرائم ضدامنیت داخلی»، به سه بار اعدام محکوم کرده بود، اما این حکم سنگین، خردادماه سال جاری، در شعبه نهم دیوانعالی کشور و بهدلیل نبود مدارک و ادله کافی علیه متهم، نقض شده بود.
پیش از این، منابع حقوقبشری در استان مازندران نیز خبر داده بودند که جواد روحی طی مدت بازداشت، متحمل «شکنجههای ترسناکی» برای اعتراف علیه خود شده بود و در اثر شدت شکنجه در روزهای اول بازداشت «قدرت تکلم و کنترل ادرار» خود را نیز از دست داده بود.
ماموران امنیتی و قاضی پرونده، علیرغم تبرئه جواد روحی از احکام اعدام، با درخواست این زندانی و وکلایش برای مختومه اعلام شدن پرونده یا حتی آزادی به قید وثیقه مخالفت کردند تا جواد روحی پس از گذشت ۳۴۴ روز بازداشت موقت، در زندان نوشهر جان خود را از دست بدهد.
همچنین روز شنبه یازدهم شهریورماه، خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه جمهوری اسلامی، مدعی شده است که «پزشکی قانونی نوشهر پس از انجام معاینات تایید کرده بود که جواد روحی توان تحمل کیفر را دارد، بیماری حادی در او تشخصی داده نشد و در طول دوران حبس نیز هیچ موردی از تشنج، مگر در تاریخ نهم شهریورماه در این فرد مشاهده نشده بود»، اما همزمان این نهاد قضایی و بهداری زندان نوشهر، علت مرگ جواد روحی را تشنج بهدلیل مصرف متادون عنوان کردند؛ تناقضی که آشکارا نشانگر مخفیکردن یک سرنخ اصلی در این پرونده از طرف حکومت جمهوری اسلامی خواهد بود و این سوال را مطرح میکند که اگر بر اساس معاینه پزشکان هیچ خطری جان جواد روحی را تهدید نمیکرد، پس چرا ناگهان تشنجی مرگآفرین به سراغ او آمده است؟
در بخشی دیگر از بیانیه امنیتی خبرگزاری میزان ادعا شده است که «جواد روحی لیدر اصلی در شبی که پنج نفر در نوشهر بر اثر اقدامات شبهترویستی کشته شدند، بوده و او همچنین عامل اصلی حمله به مقر نیروی انتظامی در نوشهر و آتش زدن قرآن و اعتراف صریح به این اتفاق بود».
ادعاهایی که درصوت وجود مدارکی برای اثبات آن، بیشک میبایست به تایید حکم ۳ اعدام برای جواد روحی در شعبه نهم دیوانعالی کشور منتهی میشد، اما این شعبه پس از بررسی پرونده و نبود ادله کافی، هرسه حکم اعدام را لغو کرده بود.
این درحالی است که وکیل جواد روحی نیز اسفندماه سال گذشته در گفتوگو با روزنامه شرق گفته بود که موکلش فقط در میدان نوشهر رقصیده و چند شال و روسری را به آتش انداخته است. مجید کاوه در ادامه تاکید کرده بود که جواد روحی در بازجوییها و دادگاه نیز «بارها و بارها بهصراحت منکر اتهامات واردهشده» بود و سه حکم اعدام علیه او در حالی صادر شده که «فاقد ادله اثباتی است و هیچ شاهدی هم در پرونده وجود ندارد».
بر اساس آمارها، تنها در هشت ماه اخیر شش زندانی سیاسی در ایران به نامهای صادق فولادیوندا اهل گچساران، ابراهیم ریگی اهل زاهدان، شیرزاد احمدینژاد اهل بوکان، موسی اسماعیلی اهل پیرانشهر، پیمان گلوانی اهل مهاباد و جواد روحی اهل آمل، پشت میلههای زندان جان خود را از دست دادند.
پیش از آن نیز جانباختن افرادی همچون بکتاش آبتین، شاعر و نویسنده، و بهنام محجوبی، فعال سیاسی و درویش گنادبادی، در زندانهای ایران، بحثبرانگیز شده بود و اعضای خانواده آنها دستگاههای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی را به برنامهریزی هدفمند برای به قتل رساندن زندانیان سیاسی متهم کرده بودند.