توبیاس الوود، رئیس منتخب کمیته دفاعی مجلس نمایندگان بریتانیا، پس از هفتهها جنجال بر سر حضورش در راس این کمیته، بالاخره از سمت خود کنارهگیری کرد و یک روز پیش از نشست کمیته دفاعی برای تصمیم در مورد رایاعتماد دادن به او، استعفای خود را به این کمیته ارائه داد. توبیاس الوود متهم است که از گروه طالبان به شدت حمایت کرده و دولت بریتانیا را نیز برای بهرسمیتشناختن طالبان و بازگشایی سفارت این کشور در افغانستان تشویق کرده است. وبسایت خبری میدلایست مانیتور یکشنبه، ۱۷ سپتامبر، در خبری نوشت که رئیس کمیته دفاعی مجلس بریتانیا که ژوئیه سال جاری میلادی به افغانستان سفرکرده بود، پس از برگشت از این سفر به تمجید از طالبان پرداخته و از دولت بریتانیا خواسته است که با این گروه ارتباط داشته باشد و حتی سفارت لندن را در کابل دوباره بازگشایی کند. او همچنین در صفحه کاربری خود در شبکه اکس (توییتر) نوشت: «امنیت در افغانستان بسیار بهبود یافته است، مردم برای سفر کردن آزادند و فساد گستردهای که بر تمام سطوح دولت اشرف غنی، رئیس جمهوری سابق افغانستان، تاثیر گذاشته بود، از بین رفته است و تجارت مخوف تریاک در بازار سیاه که اقتصاد این کشور را تخریب کرده بود، ظاهرا محو شده است.»
این اظهارات الوود در همان زمان با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد. نهتنها افغانهایی که در پی سلطه طالبان بر افغانستان در گوشهوکنار جهان آواره شدهاند، بلکه تعدادی از سیاستمداران بریتانیا و کشورهای دیگر، حتی همحزبیهای الوود، نیز به این اظهارات او واکنش نشان دادند. پس از آن، چهار تن از اعضای کمیته دفاعی مجلس بریتانیا خواهان رای عدماعتماد به او شدند و قرار شد پنجشنبه، ۱۴ سپتامبر، نشستی برای این موضوع برگزار شود. اما الوود یک روز پیش از برگزاری نشست، استعفای خود را به کمیته ارائه کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
توبیاس الوود تنها سیاستمداری نیست که خواهان عادیسازی رابطه با طالبان است. شماری از کشورها و سیاستمداران دیگر نیز میخواهند تعامل بیشتری با طالبان صورت گیرد و حتی احتمال بهرسمیتشناختن حکومت این گروه بررسی شود. این در حالی است که هماینک دهها شهروند افغانستان در اعتراض به شیوههای غیرانسانی طالبان در تقابل با مردم این کشور، بهویژه زنان، در کشورهای مختلف اعتصابغذا کردهاند. تعدادی دیگر نیز با نوشتن نامه سرگشادهای، به سفر تیمی از «انجمن بینالمللی عملیات ثبات» مستقر در آمریکا، به افغانستان، انتقاد کردهاند. آنان در این نامه سرگشاده گفتهاند که اغلب افراد، هیئتها و نهادهایی که به افغانستان میروند، پس از بازگشت عملا به نفع طالبان تبلیغ میکنند.
به نظر میرسد که سیاست بسیاری از دولتها در قبال طالبان، چارچوب مشخصی ندارد. با اینکه هیچ کشوری در دنیا هنوز حکومت این گروه را به رسمیت نشناخته است، روابط گستردهای با طالبان برقرار شده است. تحریمها علیه گروه طالبان فقط روی کاغذ باقی مانده است و هیچگونه تاثیر اجرایی ندارد. سیاستمداران طالب همچنان با خیال راحت به کشورهای خارجی سفر میکنند، در حالیکه تعداد زیادی از آنان زیر تحریم سفر سازمان ملل متحد قرار دارند؛ یعنی دولت هر کشوری که عضو سازمان ملل است، باید از سفر آنان به کشور خود جلوگیری کند. از سوی دیگر، کمکهایی که به نام امداد به مردم افغانستان به این کشور سرازیر میشود، بیشتر به کام طالبان میرود. گزارشهای متعددی نشان میدهد که بخش زیادی از این کمکها یا مستقیم در اختیار طالبان قرار میگیرد، یا طالبان مسیر آن را منحرف میکنند و در نتیجه، کمکها بیشتر بین افراد نزدیک به این گروه توزیع میشود.
با چنین رویکردی، هرچند افکار عمومی و برخورد برخی از سیاستمداران غربی باعث میشود که افرادی چون توبیاس الوود وادار به استعفا شوند، چنین مواردی بسیار اندک است. زیر پرچم طالبان، اکثریت عظیم شهروندان افغانستان از بیشتر حقوق انسانی خود محروماند. زنان بهکلی از تمام حقوق خود محروم شدهاند و مردان نیز زیر فشارهای مختلف قرار دارند. این وضعیت از طریق رسانهها و نهادهای حقوق بشری مستند و منتشر شده، اما تاثیر اندکی بر رویکرد برخی کشورهای جهان با طالبان داشته است. یکی از دلایل این اغماض در مقابل طالبان، تلاش برای تبدیل کردن این گروه به نیروی نیابتی کشورهای بزرگ است. تا زمانی که طالبان در مقابل نیروهای چندملیتی ناتو میجنگیدند، این گروه را نیروهای نیابتی پاکستان، ایران و حتی روسیه نام گذاشته بودند. حالا به نظر میرسد که کشورهای غربی نیز وارد این رقابت شدهاند و میخواهند با نزدیک شدن به این گروه، از امتیاز حضور آنان در منطقه استفاده کنند.
در دو سال گذشته، وضعیت افغانستان و کشورهای منطقه دچار تغییر ملموسی شده است. پاکستان که ولینعمت و پدرخوانده طالبان شمرده میشود، اینک بهشدت نگران حمایت طالبان از «تحریک طالبان پاکستان» (تیتیپی) است. این گروه در یک سالونیم گذشته خونینترین رخدادهای تروریستی را در پاکستان رقم زده است و دولت پاکستان هم به دلیل وجود پایگاههای آموزشی این گروه در افغانستان، عملا نمیتواند کاری صورت دهد. تهران نیز نگران حمایت طالبان از شبکههای مخالف نظام جمهوری اسلامی، و در کنار آن، نگران نرسیدن حقابه ایران از هیرمند است. هرچند تهران میکوشد رویکرد و روابط حسنهای با طالبان داشته باشد، نگران کمک طالبان به برخی گروههای مخالف حکومت ایران است. روسها نیز که طالبان را دوست نزدیک خود میدانستند، حالا نگراناند که این گروه افراطگرایی را به کشورهای آسیای مرکزی – سنگر نخست روسها- انتقال میدهد.
در این چارچوب، شاید همین رویکرد و سیاست طالبان باشد که باعث شده است برخی نهادها و سیاستمداران کشورهای غربی از در ملاطفت و دوستی با طالبان وارد میشوند و به دولتهای خود توصیه میکنند که به طالبان نزدیک شوند.