فعالان میراث فرهنگی استان اصفهان از تخریب آخرین بناهای بافت قدیمی این شهر بهخصوص در بخش جنوبی مسجد جامع عتیق اصفهان خبر میدهند.
محمدمهدی کلانتری، پژوهشگر دارای دکترای مرمت بافتهای تاریخی، در ویدیویی به تشریح تخریب آخرین پلاکهای بخش بافت تاریخی اصفهان پرداخت و گفت که در روزهای اخیر و در پی تملک بناهای این بخش، یکی از آخرین خانههای قدیمی شهر اصفهان نیز تخریب شده است.
برخی بناهای واقع در حوالی و پیرامون میدان نقشجهان اصفهان متعلق به دوران شکوه این شهر در دورههای مختلف تاریخیاند اما میدان نقشجهان نیز که به همراه تختجمشید و زیگورات چغازنبیل از اولین آثار ثبتشده ایران در یونسکو است، از نظر حفظ و نگهداری و مرمت وضعیت مطلوبی ندارد و آنچه طی سالیان اخیر رخ داده، عملا به نابودی بافت تاریخی شهری منجر شده است که روزگاری به مدد همین بناها، نصف جهان لقب داشت.
نکته عجیب در تخریب بافت تاریخی اصفهان تبدیل برخی بناها به پارکینگ است و مشخص نیست چه جریان فکری و اجرایی این اقدام علیه نمادهای تاریخی را هدایت کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از دیگر دلایلی که به نظر در تخریب بناهای باقیمانده از دوران شکوه اصفهان نقش مهمی دارد، احداث خیابانی تحت عنوان گذر «آقا نورالله نجفی» است که سبب شده تعدادی از بناهای قدیمی جبهه شرقی میدان نقشجهان به منظور احداث این گذر تخریب شوند.
به گفته کارشناسان میراث فرهنگی، بیتوجه بودن به اصل هویت یکپارچه میدان تاریخی نقش جهان با بافت پیرامونش از دلایل تسریع تخریب است. به نظر میرسد در نگاه مدیران شهری اصفهان، اصل بر حفظ خود میدان است، در حالی که میشد از بناهای تاریخی حوالی آن بهعنوان اقامتگاه بهره برد. کارشناسان عقیده دارند روانسازی ترافیک شهری با دمدستیترین روش یعنی تخریب بناها بر حفظ هویت تاریخی شهری در اصفهان ارجح است.
غیبت بناهای بهجامانده از دوران صفوی و قاجار میتواند از اعتبار هویت شهر اصفهان بکاهد و ضربهای جبرانناپذیر به جایگاه تاریخی این شهر وارد کند.
رسانههای محلی اصفهان در خردادماه از تخریب «خانه حاجی شکری» در محله بیدآبادی اصفهان خبر دادند؛ خانهای که اگرچه ثبت ملی نبود، بر مبنای شواهد موجود و به گفته کارشناسان میراث فرهنگی، تمامی ظرفیتهای لازم برای قرار گرفتن در فهرست بناهای ملی را داشت.
فروردین ۱۴۰۲ نیز سه خانه در جنوب میدان نقشجهان تخریب و به پارکینگ تبدیل شدند. اداره کل میراث فرهنگی اصفهان طبق روال معمول سالهای اخیر مدعی شد این بناها ارزش تاریخی نداشتند و با رعایت ضوابط بافت تاریخی مصوب، موافقت کردهاند تخریب و به اقامتگاه سنتی تبدیل شوند. حالا مشخص نیست اگر شرط صدور مجوز تخریب احداث اقامتگاه سنتی بوده، چرا به جای مرمت، کل بنا تخریب شده است.
به نظر میرسد یک رویه ثابت شامل خرید بنا، رهاسازی آن و به مرور کندن در و پنجرهها و مهیا کردن برای فروریختن بخشهایی از دیوارها و سقف شرایط را برای دریافت مجوز تخریب فراهم میکند تا به بهانه خطر ریزش بنا، امکان تخریب کلی آن فراهم شود.
یکی از خانههای قدیمی تخریبشده محله عباسآباد اصفهان از نمونههای چنین سرنوشتی است. اداره کل میراث فرهنگی اصفهان سال ۱۳۹۵ این بنا را واجد ارزش تاریخی اعلام کرد و با وجود آنکه هرگونه تخریب بنا ممنوع بود، اردیبهشت سال ۱۳۹۶ به دلیل تخریب بخشهای عمده آن، قابلیت حفظ و نگهداری آن نقض و «هرگونه اقدام مقتضی در ملک یاد شده از سوی اداره کل میراث فرهنگی اصفهان بلامانع دانسته شد».
بخش دردناک ماجرا آنجا است که با وجود آگاهی مدیران شهرداری و میراث فرهنگی از شیوههای رایج سرعت بخشیدن به تخریب و فرسودگی بنا شاهد آنایم که مالکان با رها کردن حجم زیاد آب پای پِی بناها عملا بنای برقرارمانده طی صدها سال را ظرف مدت کوتاهی به شرایط فروریزی میرسانند و سپس مجوز تخریب دریافت میکنند؛ مسئلهای که سبب میشود شهرداری نیز در غیاب بخش مهمی از بناهای تاریخی امکان تخریب باقیمانده بناها را فراهم کند
آنچه در عمل رخ میدهد، شرایط کنونی است که از مجموعه بناهای متعدد تاریخی تنها چند پلاک باقی مانده که آنها نیز در طرحهایی مانند احداث خیابان جدید یا طرح احداث دانشکده علوم و حدیث قرآنی اصفهان سرنوشتی جز ویرانی نداشته باشند.
بهزاد فلاحی، مرمتگر بناهای قدیمی، معتقد است این استدلال که در یک بافت تاریخی دو بنای مجاور شرایط ناهمسانی از نظر ارزش تاریخی داشته باشند، بیمعنا است. به گفته فلاحی، «بافت تاریخی، زنجیره بههمپیوسته است و نمیتوانیم در بافت تاریخی بگوییم که یک بنا باارزش و دیگری بیارزش است».
این مرمتگر بناهای تاریخی یادآور شد از آنجا که مرمت خانههای تاریخی درآمدی برای شهرداری ندارد، به مالکان خانههای تاریخی فرصت داده میشود در این بناها ساختوساز کنند.
آنچه امروز در اصفهان به نام روند تخریب بافت تاریخی سرعت گرفته، مشابه همین روند در شهرهایی مانند شیراز، تهران و حتی تبریز است که نشان میدهد فقدان درک اهمیت حفظ و مرمت بناهای تاریخی موضوعی شهری و استانی نیست و تفکری در حاکمیت غلبه دارد که به حفظ آنچه معرف هویت تاریخی ایران است هیچ رغبتی ندارد.