زندان‌های ریاست ۴۰ استخبارات طالبان، جهنم زمینی برای بازداشتی‌های افغان

گرفتن اعتراف اجباری، ضرب‌وشتم و استفاده از شکنجه و شوک برقی علیه زندانیان، موارد معمولی است که زیر نظر ریاست ۴۰ و بدون هیچ‌گونه نظارت و پاسخ‌گویی در جریان است

زندان‌های زیر مجموعه ریاست استخبارات یا دستگاه اطلاعات و امنیت طالبان به‌ویژه ریاست (اداره) ۴۰ به شکنجه‌گاه و محل اعتراف‌گیری اصلی طالبان بدل شده است که بیشتر شهروندان غیرپشتون در آن نگهداری می‌شوند. بسیاری از کسانی‌که به‌دست نیروهای ریاست ۴۰ استخبارات زندانی و شکنجه شده‌اند، از ترس طالبان نمی‌خواهند که مصاحبه کنند. 

محمد نام مستعار یکی از ساکنان شهر کابل است که بیش از سه هفته را در زندان‌ طالبان سپری کرد. او در مصاحبه با ایندیپندنت فارسی، روایت غم‌انگیز خود را از زندان طالبان بازگو کرد. او به اتهام همکاری با جبهه‌های ضدطالبان بازداشت شده و تحت شکنجه این گروه قرار گرفته بود.  

محمد که به اتهام همکاری با جبهه‌های نظامی ضدطالبان هنگام خروج از افغانستان و حرکت به سمت ایران، به دست نیروهای طالبان بازداشت شده است، می‌گوید: «نیروهای طالبان، اول موبایل من را گرفتند و آن را چک کردند و پس از آن گذرنامه من را گرفتند و با بستن چشم و دست‌هایم، من را به زندانی در زیر زمین منتقل کردند. لباس‌های من را کشیدند و یک لباس بسیار کثیف به‌عنوان لباس زندان به من دادند. از بوی بد و بوی خون در لباس معلوم می‌شد که چقدر نفرهای قبلی را با این لباس شکنجه کرده‌اند.» 

بر اساس روایت محمد، نیروهای طالبان در یکی از حمام‌های زندان، پاهایش را به زنجیر بستند و او را با طناب از پا آویزان کردند: «من را به حمام بردند و من را از پا به سمت سر آویزان کردند. برای دو ساعت آویزان بودم و فکر می‌کردم که چشم‌های من از سرم خارج می‌شود و چهره من خیلی متورم شده بود و از بیینی من هم خون جاری شد. من صدای کمک بلند کردم و گفتم قاری صاحب (خطاب به نیروی طالبان) بیا و به من کمک کن، اما آن مرد آمد و روی چهره من ادار کرد و رفت. من اول فکر کردم که آب به چهره من انداخته است، اما چند ثانیه بعد فهمیدم که ادرار است.» 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

محمد مدعی است که بارها در زندان طالبان هنگام شکنجه فکر می‌کرد که لحظات آخر زندگی‌اش در حال سپری شدن است. 

او گفت: «شکلی من را شکنجه کردند که آثار آن در وجود من نباشد. پلاستیک به چهره من می‌بستند و در آن وقت، فکر می‌کردم که کاملا می‌میرم و این کار را ۹ بار انجام دادند و هر بار احساس می‌کردم که می‌میرم. یک دستگاه سیاه در کنج اتاق بود و بسیار جریان برق قوی داشت و برق را به جان من وصل می‌کرد و وقتی این کار را می‌کردند، پنج الی شش متر از جایی که نشسته بودند، من را به سمت دیگر اتاق پرتاب می‌کرد.» 

محمد ادعا می‌کند که در زندان طالبان افزون بر شکنجه جسمی، زندانیان شکنجه روانی هم می‌شوند و به آن‌ها اجازه داده نمی‌شود که خواب کافی داشته باشند؛ او می‌گوید بسیاری از مواقع هم، با صدای ناله و فریاد زندانیان هنگام شکنجه، از خواب بیدار می‌شده است. 

او گفت: «در زندان، طالبان بسیاری از زندانیان را شکنجه روحی می‌کنند و اجازه نمی‌هند که بخوابند. چشم‌ها و دست‌های همگی ما در زندان بسته بود، اما صدای شنکجه زندانیان را می‌شنیدم که زیر شکنجه می‌گفتند که قاری صاحب ما را شکنجه نکن و ما هیچ اطلاعی نداریم و بی‌گناه هستیم.» 

هرچند که محمد با دادن ضمانت قوی به طالبان از زندان آزاد شد، اما هنوز هم در شوک زمان زندانی بودن نزد طالبان به سر‌ می‌برد و می‌گوید که قدرت بینایی‌اش کم شده و قدرت شنوایی او هم آسیب دیده است. 

هم‌زمان، یک مقام ارشد حکومت پیشین افغانستان به ایندیپندنت فارسی گفت که ریاست ۴۰ استخبارات طالبان به شکنجه‌گاه و اعتراف‌گاه اصلی این گروه بدل شده است و صدها تن از شهروندان تحت عنوان مخالفان سیاسی این گروه در ریاست ۴۰ زندانی‌اند.  

این مقام حکومت پیشین در مسندهای مختلف وزارت داخله (کشور) و دفتر معاون اول ریاست‌ جمهوری افغانستان کار کرده است، اما به‌دلیل آزار و اذیت و بازداشت خانواده‌اش در افغانستان، نخواست که هویتش در گزارش ذکر شود.  

او گفت که ریاست ۴۰ زیر مجموعه ریاست عمومی امنیت ملی افغانستان بود و طالبان نام این ریاست را تغییر ندادند، اما ضرب‌وشتم و شکنجه زندانیان جریان دارد.  

او افزود: «در ریاست ۴۰ استخبارات طالبان، بیشتر مخالفان این گروه زندانی‌اند. طالبان به‌نام مخالفان، مردم بی‌گناه را به این ریاست می‌آورند، ضرب‌وشتم و شکنجه می‌کنند و از برخی از زندانیان، پول دریافت می‌کنند و آن‌ها را رها می‌کنند.» 

به گفته‌ او، بیشتر زندانیان ریاست ۴۰ استخبارات طالبان، شهروندان تاجیک‌تبار، به‌ویژه ساکنان استان پنجشیرند و اتهامشان بیشتر همکاری و ارتباط با جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود، فرزند قهرمان ملی افغانستان، و فعالیت علیه رژیم طالبان است. 

منابع آگاه به ایندیپندنت فارسی گفتند که در ریاست ۴۰ استخبارات طالبان، متهمان زیر شکنجه و ضرب‌وشتم مجبور به اعتراف اجباری می‌شوند و پس از آن به زندان پل‌چرخی منتقل می‌شوند. 

این منابع آگاه افزودند که حتی برخی از زندانیان تا شش ماه در ریاست ۴۰ نگه‌داری می‌شوند و هیچ فرد نمی‌تواند به اقدام‌های غیرقانونی ریاست استخبارات طالبان اعتراض و انتقاد کند. 

یک منبع آگاه دیگر که خواست نامش فاش نشود، به ایندیپندنت فارسی گفت که طالبان زندانیان را در ریاست ۴۰ استخباراتشان به شکل‌های مختلف شکنجه می‌کنند و حتی آن‌ها را از یک پا آویزان می‌کنند تا بر اساس خواست طالبان، اعتراف کنند.  

او گفت: «طالبان به زندانیان شوک برقی می‌دهند و شب‌ها به برخی از زندانیان اجازه نمی‌دهند که بخوابند. طالبان در ریاست ۴۰، زندانیان را تا بی‌هوشی و بی‌حالی مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دهند و حتی زندانیانی که اعتراف نکنند، به کف و پشت دست‌هایشان روغن داغ می‌ریزند.» 

این منبع آگاه گفت طالبان در اتاق‌هایی که ظرفیت پذیرش پنج نفر را دارد، ۲۷ نفر را زندانی می‌کنند و به همین دلیل است که شمار زندانیان در ریاست ۴۰ استخبارات طالبان به صدها تن می‌رسد.  

او گفت: «سرویس بهداشتی برای زندانیان ریاست ۴۰ از وضعیت مناسبی برخوردار نیست و اتاق‌های این زندانیان در فصل تابستان به وسایل سرمایشی و در فصل زمستان به وسایل گرمایشی مجهز نیست. طالبان زندگی برای زندانیان در ریاست ۴۰ را به جهنم بدل کرده‌اند.» 

او افزود که هیچ نوع نظارتی بر زندان ریاست ۴۰ استخبارات طالبان وجود ندارد و زندانیان به وکیل مدافع برای بررسی «عادلانه» پرونده‌شان، دسترسی ندارند.  

روزنامه ایندیپندنت فارسی با چندین تن که دوران حبسشان را در ریاست ۴۰ استخبارات طالبان سپری کرده بودند، تماس گرفت، اما آن‌ها از ترس بازداشت و شکنجه دوباره‌ خود به دست افراد ریاست ۴۰، حاضر به مصاحبه نشدند. 

استخبارات (اطلاعات) طالبان زیر نظر عبدالحق وثیق، زندانی پیشین گوانتانامو، به نهادی مرموز و سرکوب‌گر بدل شده است و به همین دلیل، به هیچ عنوان پاسخگو نیست. 

طالبان پس از دو دهه جنگ و خون‌ریزی، در اوت ۲۰۲۱ به قدرت رسید و در نخستین اقدام، ملا هیبت‌الله آخوندزاده، رهبر این گروه، فرمان عفو عمومی صادر کرد، اما گزارش‌های موثقی، مبنی بر کشتار، شکنجه و زندانی‌کردن شهروندان وجود دارد.