مصرف داخلی تعلیق برای جنگ بقای مدیران ورزش جمهوری اسلامی

داورزنی و تاج روی لبه اخبار تهدیدآمیز بندبازی می‌کنند

دوره چهار ساله ریاست محمدرضا داورزنی در فدراسیون والیبال امروز دوشنبه به پایان رسیدــ عکس از مهر

خطر تعلیق فدراسیون‌ها ماجرایی نیست که مدیران در فدراسیون‌های ورزشی جمهوری اسلامی همیشه از آن در هراس باشند. آن‌ها گاه از وجود چنین خطری استقبال هم می‌کنند و حتی خودشان اخبار آن را می‌سازند و از بزرگ‌نمایی و شدت کذب بودن خبر در پی کسب منافعی از آب گل‌آلود فضای ساختگی در بلبشوی خبررسانی‌اند؛ اقدامی در ظاهر علیه خود و در پشت پرده برای پیروزی در جنگ بقا.

در آخرین پرده از نمایش «خطر تعلیق»، فدراسیون والیبال ایران در رویارویی با وزارت ورزش و جوانان از احتمال تعلیق در صورت دخالت این وزارتخانه در تعیین سرپرست فدراسیون و برگزاری انتخابات خبر داد. فارغ از احتمال تعلیق، ایجاد چنین خطری برای محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال، مصرف داخلی دارد تا صندلی ریاست این فدراسیون را که بیش از یک دهه در اختیار داشته است، از دست ندهد.

محمدرضا داورزنی در فدراسیون والیبال یا مهدی تاج در فدراسیون فوتبال یاد گرفته‌اند که چگونه با ایجاد خطر تعلیق و بندبازی روی لبه‌ این اخبار، به سال‌های ریاستشان بر این فدراسیون‌ها اضافه کنند و بخشی از دولت یا حاکمیت را که شاید بخواهند با دخالت رئیس دیگری را به جای آن‌ها بنشانند، با طرح خطر تعلیق از میدان به در کنند.

تعلیق خطری نیست که هر روز یک فدراسیون ورزشی را تهدید کند و تصمیمی ساده و سریع نیست. فدراسیون فوتبال با انبوهی از تخلفات در هر دوره از انتخابات در دهه‌های گذشته فقط یک بار در آذر ۱۳۸۵ تعلیق شد اما طی دهه اخیر، مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، با ایجاد وحشت تعلیق بارها جایگاهش را تثبیت کرده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

تعلیق سال ۱۳۸۵ نیز با افشای دخالت مستقیم محمد علی‌آبادی، رئیس وقت سازمان تربیت‌ بدنی، در برکناری محمد دادکان که ریاست فدراسیون را بر عهده داشت، اتفاق افتاد. اما در فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی پیش و پس از آن اتفاق، از این‌گونه دخالت‌ها بسیار به یاد داریم و انتخابات فدراسیون فوتبال و حتی هیئت‌های فوتبال استان‌ها همیشه با انبوهی تخلفات برگزار و نتایج آن دستکاری شده است. با این حال فیفا جز مسافرت‌های گاه‌وبیگاه رئیسش‌ــ جیانی اینفانتینوــ به تهران و ملاقات‌های بی‌ثمر با روسای جمهوری اسلامی‌ــ روحانی و رئیسی‌ــ واکنش موثری دیگری نشان نداده و تنها به نوشتن سالی چند نامه‌ هشدارآمیز اکتفا می‌کند.

مثال دیگر اینکه فیفا بیشتر از یک دهه است که درگیر پرونده ورود زنان ایرانی به ورزشگاه‌ها است و فدراسیون فوتبال بارها تهدید به تعلیق شده اما رد مماشات فیفا با تهران از برداشتن قدم‌هایی کوچک در ورود گزینشی و کم‌شمار زنان به ورزشگاه‌ها پیدا است.

ساختار حاکم بر فدراسیون‌های ورزشی در جمهوری اسلامی چنان با دخالت‌های دولت و حاکمیت شکل گرفته که مقابله با این شیوه مدیریت فدراسیون‌ها برای فدراسیون‌های جهانی آسان نیست. در بسیاری موارد، به نظر می‌رسد که فدراسیون‌های جهانی در حال مماشات‌اند و از تخلفات جاری در ورزش ایران می‌گذرند، اما واقعیت این است که برای تغییر در شیوه مدیربت فدراسیون‌ها در ساختار ورزش جمهوری اسلامی میلی وجود ندارد و اینکه فدراسیون‌های جهانی هر رشته ورزشی را تعلیق کنند، تصمیم سخت و بزرگی است و زندگی ورزشی و حرفه‌ای بسیاری ورزشکاران را تحت تاثیر قرار می‌دهد و این شاید یکی از دلایل اصلی مماشات همیشگی نهادهای بین‌المللی باشد که مجبورند وجوه انسانی و حرفه‌ای را در مورد ورزشکاران آن رشته که رویاهای جوانی‌شان را جست‌وجو می‌کنند، در نظر داشته باشند.

فدراسیون‌های ورزشی در ایران همواره با شدیدترین دخالت‌های دولتی مواجه‌اند و از تعیین رئیس فدراسیون تا تصمیم‌هایی که در حوزه اختیارات فدراسیون‌ها است، دخالت دولت و حاکمیت جاری است. بسیاری از انتخابات فدراسیون‌ها نمایشی ساختگی است و وزارت ورزش یا نهادهای مداخله‌گر دیگر رئیس را پیشاپیش تعیین کرده‌اند.

فدراسیون‌های جهانی با وجود اصلاح اجباری اساسنامه فدراسیون‌های جمهوری اسلامی نتوانسته‌اند فساد سازمان‌یافته در انتخابات فدراسیون‌ها را ریشه‌کن کنند. همیشه راهی برای دور زدن قوانین پیدا می‌شود و نظام اداری فدراسیون‌های ورزشی در ایران همیشه مستعد تخلف است.

فدراسیون‌های ورزشی در ایران هم تنها زمانی به دخالت دولت و حاکمیت معترض می‌شوند و آن را خطری برای تعلیق توصیف می‌کنند که منافع رئیس فدراسیون با تصمیم‌هایی که وزارت ورزش یا هر نهاد دولتی و حاکمیتی دیگری برای آن فدراسیون در نظر دارد، سازگار نباشد. وقتی همان روسا از طرف وزارت ورزش و با برگزاری انتخاباتی فاسد به ریاست می‌رسند، دیگری از خطر تعلیق هم خبری نیست اما آن‌گاه که وزیری دیگر در اقدامی غیرقانونی قصد تغییر در فدراسیونی را دارد، اخبار خطر تعلیق همه جا را فرا می‌گیرد.

روسای فدراسیون‌ها که اغلب خود چهره‌های وابسته به حاکمیت‌اند، از اعتراض به دخالت دولت و حاکمیت و این هشدار که خطر تعلیق افزایش یافته، به عنوان اهرمی برای بقایشان استفاده می‌کنند. این ماجرای لو‌رفته هنوز کاربرد دارد. داورزنی و تاج در فدراسیون‌های والیبال و فوتبال به روسای دائمی این فدراسیون‌ها تبدیل شده‌اند و «خطر تعلیق» به کمکشان می‌آید و این‌گونه جلوه می‌دهند که حضور و روابط آ‌ن‌ها با فدراسیون جهانی مانع تعلیق است.

بیشتر از ورزش