جمهوری اسلامی که در بیش از چهار دهه گذشته به شکلی هدفمند و سازمانیافته کشورهای غربی را به «فرهنگ منحط و مبتذل» متهم کرد و به روشهای مختلف سرکوب و سانسور و به نام «مقابله با تهاجم فرهنگی» کوشید مانع از ورود «فرهنگ غرب» به ایران شود، حالا با گذشت بیش از ۴۰ سال از وقوع انقلاب اسلامی، مردمی را روبرویش میبینند که در تعارض آشکار با امیال حکومت، برای برگزاری مناسبتها و رویدادهای شادیآفرین جهانی اشتیاق دارند.
روند صعودی نرخ تمایل به جشن گرفتن مناسبتهایی مانند هالووین، ولنتاین و کریسمس طی سالهای اخیر در ایران آشکار میکند که هرچه شکاف بین جمهوری اسلامی و مردم عمیقتر میشود، تمایل ایرانیها به برگزاری این مراسم هم بیشتر میشود. به عبارت دیگر، ایرانیان با برگزاری این مراسم که با ذات حکومت در تعارض آشکار است، به مبارزه مدنی علیه حاکمان مذهبی، تندرو و زیادهخواه جمهوری اسلامی ادامه میدهند.
ویدیوها و تصاویری که در روزهای اخیر از حالوهوای کریسمس در شهرهای مختلف ایران بیرون میآیند، از این حقیقت پرده برمیدارند که بسیاری از مردم ایران برگزاری این مراسم را به نوعی مبارزه مدنی تبدیل کردهاند. هرچند شاخصههای اجتماعی و اقتصادی این جشنها را که در رونق آنها تاثیر داشتهاند، نمیتوان نادیده گرفت.
حکومت مذهبی در تنگنا
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، دی ۱۳۹۷، وقتی رونق برگزاری جشنهای کریسمس در ایران با شیب صعودی آغاز شده بود، در واکنش به نگرانیهای مذهبیون تندرو به سوالی درباره این موضوع پاسخ داد و گفت که برگزاری جشن میلاد مسیح نباید به گونهای باشد که موجب «ترویج فرهنگ منحط غرب یا انحراف عقیده و مفسده» شود.
مذهبیون تندرو و رسانههایشان از آن پس با اتکا به سخنان علی خامنهای به ایرانیان مسلمان که کریسمس را جشن میگرفتند تاختند و آنها را نکوهش کردند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با این حال، ریشه دینی داشتن جشن کریسمس، با توجه به اینکه جمهوری اسلامی آیین مسیحیت را به رسمیت میشناسد، باعث میشد دست حکومتیها برای تاختن به این مناسبت مانند جشنهای ولنتاین و هالووین باز نباشد. برای همین بود که بهطور زیرکانهای یادآور میشدند میلاد مسیح از نظر ارامنه ایران روز چهارم دی یا همان ۲۵ دسامبر نیست و آنها ششم ژانویه یعنی ۱۶ دیماه را روز میلاد عیسی مسیح میدانند.
گشتوگذاری در خیابانهای شهرهای مختلف ایران نشان میدهد که حالا دیگر رونق جشن کریسمس به مناطق ارمنینشین مانند مجیدیه تهران و جلفای اصفهان محدود نیست و تقریبا در بیشتر خیابانها و فروشگاهها، بابانوئلهای بزرگ و کوچک با گویهای رنگی و کاجهای کریسمس در اندازههای مختلف به نمایش درآمدهاند و محلههای مختلف با نور شبرنگهای درختهای کریسمس رنگارنگ شدهاند و مردم هم به قصد خرید و تماشا به خیابان آمدهاند.
همه اینها همزمان با جشن میلاد عیسی مسیح در تقویم جهانی نشان میدهد که ایرانیان با عبور از امیال و خواستههای حاکمان مذهبی، برای پیوند با جامعه جهانی آمادهاند و این آمادگی بیش از آنکه در باورهای دینی ریشه داشته باشد، نشانههای تحول اجتماعی در ایران است و بلوغ سیاسی مردم را بازنمایی میکند.
به صورت مشخص، مردم ایران با هرچه جمهوری اسلامی به عنوان «ارزش» معرفی میکند، مخالف و با هرچه از نظر حاکمان ایران «ضدارزش» محسوب میشود، موافقاند و این به معنای آن است که تلاش حکومت ایران برای جلوگیری از پیوند مردم با جهان شکست خورده است.
آماری که رسانههای داخلی از رونق فروش نمادهای کریسمس در میان مردم ارائه میدهند، نیز این موضوع را اثبات میکند. سایت انصافنیوز روز ۳۰ آذر در گزارشی با عنوان «کریسمس در تهران، مردم میخواهند شاد باشند»، به نقل از برخی فروشندگان لوازم کریسمس نوشت که بیشتر خریداران غیرمسیحیاند.
پیشتر خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، نیز در گزارشی اذعان کرده بود که خریدار ۹۰ درصد کالاهای کریسمس مسلماناند.
جشن و شادمانی جایگزین سوگواری و اندوه
حاکمان جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه گذشته نه تنها با مناسبتها و رویدادهای جهانی آشکارا به مخالفت برخاستهاند که برای حذف رویدادها و مناسبتهای ملی ایرانیان مانند چهارشنبهسوری، شب یلدا و سیزدهبدر نیز عزمشان را جزم کردهاند. اما نتیجه تمام تلاشهای آنان این بود که ایرانیها رویدادهای ملی مانند چهارشنبهسوری را به صحنه اعتراض علیه حکومت تبدیل کردند و با جشن گرفتن رویدادهایی مانند ولنتاین و کریسمس نشان دادند که مطابق با آیین نیاکانشان، جشن و شادمانی را به سوگواری و اندوه ترجیح میدهند.
مردم ایران بیش از هر زمان دیگری با تنگناهای اقتصادی ناشی از تورم و گرانیهای فزاینده مواجهاند و قدرت خریدشان را به میزان قابلتوجهی از دست دادهاند. با این حال برخی از آنها مبالغی را برای خرید یک هدیه کوچک کریسمس، تزیین یک درخت کاج و یا یک دست لباس بابانوئل کنار میگذارند. در سوی دیگر، نیز فروشندگانی که در نتیجه وضعیت امروز بازار کسبوکارشان کساد است، این فرصت را مغتنم میشمرند و میکوشند از گردش مالی کریسمس بهرهای ببرند.
در این میان، هر خانوادهای نیز به اندازه توان مالیاش برای جشن کریسمس هزینه میکند. روزنامه تعادل روز یکم دی در گزارشی با عنوان «هزینه خرید و تزیین درخت کریسمس در ایران چقدر است؟» نوشت که قیمت عروسک بابانوئل در ایران از ۲۶۰ هزار تومان شروع میشود و تا ۱۳ میلیون تومان هم میرسد. برخی سایتهای فروش آنلاین نیز قیمتهایشان را تا بیش از ۱۹ میلیون تومان بالا بردهاند.
در گزارشی دیگر، وبسایت دیدهبان ایران نوشت که هر درخت کریسمس بسته به سایز و زیبایی، بین ۵۰۰ هزار تا ۷۰ میلیون تومان به فروش میرسد.
در این گزارش به نقل از احمد بخارایی، جامعهشناس، آمده بود که کریسمس در ایران به یک «جشن فرامذهبی» تبدیل شده و دلیل علاقه برخی جوانان به جشنهای غربی یا غیرایرانی ناشی از مدیریتی است که از سطح خرد تا کلان افراد را تحت تاثیر قرار داده است.
به گفته این جامعهشناس واکنش در سطح خرد حاکی از این مسئله است که جوانان میخواهند با برگزاری مراسمهای مرتبط با غربیها به حکومت جامعه هشدار دهند که «من میخواهم آزاد باشم».
سایت محبتنیوز، آژانس خبری مسیحیان در ایران، نیز در گزارشی میدانی با عنوان «بازار پررونق کریسمس در تهران» حالوهوای خیابانهای میرزای شیرازی و کریمخان زند را در روزهای اخیر توصیف کرد و نوشت به رغم اینکه «سازمان تعزیرات به فروشندگان و کسبه این محلهها در مورد فروش نمادهای کریسمس هشدار داده و حتی شماری از آنان را مجازات کرده است، فرمول بازار مبتنی بر عرضه و تقاضا است و مردم متقاضی خرید این نمادها هستند».
در این گزارش هم به نقل از یک فروشنده آمده است که بیشتر خریداران نمادهای کریسمس مسلماناناند و برخی فروشگاهها نیز به دلیل افزایش مشتری مجبور شدهاند کارکنانشان را افزایش دهند؛ واقعیتی که مطلوب حکومت اسلامی و مقامهای آن نیست.