خبر حمله سگهای خیابانی به دختربچهای در شهرری، بار دیگر ضعف شهرداریها در ساماندهی سگهای بدون سرپرست در سطح شهرها را در کانون توجه قرار داده است.
این دختر هفتساله گلفروش از ناحیه سر، گردن، کتف، کمر و پا دچار جراحت شدید شد و هم اکنون در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان تحت درمان است. رویدادهایی از این دست که نتیجه مستقیم بیتوجهی یا اقدامات نامناسب و اغلب خشن مسئولان در زمینه ساماندهی حیوانات خیابانی است، در گذشته نیز اتفاق افتادهاند. هرچند کودکان کار و کارتنخوابها بیشتر در معرض اینگونه آسیبها قرار دارند، پیامدهای ناشی از حمله سگهای خیابانی و شیوع بیماریها میتواند برای دیگر شهروندان نیز تهدیدکننده باشد.
به خطر افتادن سلامت یک کودک کار در جریان حمله سگهای خیابانی، به طور همزمان عمق بحران اجتماعی «کودکان کار» در ایران و تهدیدهای ناشی از حضور سگهای ولگرد در سطح شهرها، و ناکامی مسئولان در مدیریت هر دو بحران را به تصویر میکشد. در نتیجه فساد و سوءمدیریت اقتصادی که فقر، بیکاری، تورم و اختلاف طبقاتی به همراه داشته و به معضلاتی مانند اعتیاد دامن زده است، بیش از سه میلیون کودک در ایران به جای زندگی در محیطی سالم و تحصیل برای داشتن آیندهای بهتر، برای تامین معاش، روز و شب خود را در خیابانها میگذرانند. از سویی دیگر باورهای مذهبی و دینی در مورد سگها که زمینهساز اقدامات سلبی و خشن است، عدم برنامهریزی منسجم، اختصاص منابع مالی و به کارگیری تجربه موفق دیگر کشورها و به طور کلی اولویت نداشتن مساله سگهای خیابانی در زمانی که شهرداریها درگیر اقدامات تبلیغاتی، سیاسی و اقتصادی هستند، پدیده سگهای خیابانی را نیز مانند بسیاری دیگر از معضلات شهری، حل نشده باقی گذاشته است.
رضا حضرتی، کنشگر اجتماعی در ایران که عکس این دختر بچه را در اختیار رسانهها قرار داده است، به تسنیم گفته است: «شهرداریها و مسئولان شهری موظف به جمع آوری و انتقال سگها به پناهگاههای مجاز هستند و آنها باید درباره این حادثه پاسخگو باشند.»
این فعال اجتماعی، از دوستداران حیوانات میخواهد که از غذارسانی غیراصولی، احساسی و بدون برنامه به سگهای ولگرد بیصاحب خیابانی که تنها به افزایش لجامگسیخته جمعیت آنها منجر میشود و نهایتا چنین حوادث ناگواری را رقم میزند، خودداری کنند.
البته در مقابل برخی از افراد نیز به غیرقابل باورترین شکل ممکن سگها را آزار میدهند و ضعف قوانین در برخورد با این افراد به خوبی مشهود است. تصویربرداری از شکنجه سگهای خیابانی و انتشار آن در شبکههای اجتماعی، علاوه بر مشکلات روانی، نشاندهنده درک ناکافی بخشی از جامعه نسبت به حقوق حیوانات در نتیجه عدم اطلاعرسانی و همچنین تاثیر باورهای خرافی و مذهبی نادرست است.
ابلاغیه ای که اجرایی نشده است
بیش از یک دهه از ابلاغ دستورالعمل کنترل جمعیت سگهای بدون صاحب از سوی معاونت امور شهرداریها و دفتر خدمات شهری وزارت کشور میگذرد، ولی وجود سگها در خیابانها و معابر عمومی نشان میدهد که هنوز این ابلاغیه به خوبی اجرایی نشده است. عدم ساماندهی سگهای بدون صاحب در سطح شهرها و روستاهای شهرهای گردشگرپذیر، نه تنها باعث بروز مشکلاتی برای ساکنان این مناطق شده است، بلکه پرسه زدن این حیوانات در معابر عمومی باعث وحشت شهروندان و بهخصوص کودکان شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
براساس ماده ۱۵ قانون شهرداریها، دفع حیوانات بلاصاحب مزاحمی که سبب بروز بیماریهای خطرناک در جمعیت دامی و انسانی شود، در سطح شهرها بر عهده شهرداریها، و خارج از آن نیز برعهده بخشداریها است. همچنین، طبق وفق ماده ۹، کنترل جمعیت سگهای ولگرد، و نیز تصدی واحد کنترل جمعیت حیوانات ناقل بیماری به انسان، زیر پوشش معاونت خدمات شهری شهرداریها قرار گرفته است.
نکته مهمتر آن است که این دستورالعمل، برای اجرا در سطوح مختلف تعریف شده است که در سطح استانی، با موضوع کارگروه استانی کنترل جمعیت حیوانات ناقل بیماری به انسان، هر سه ماه یک بار به ریاست استاندار و مسئولان، یا نمایندگانی از ادارات دیگر عضو این کارگروه (از جمله، معاونت هماهنگی امور عمرانی، مدیرکل دفتر کل امور شهری، معاونت سیاسی و امنیتی، اداره دفتر امور روستایی، دامپزشکی، بهداشت و درمان، حفاظت محیط زیست و انجمن حمایت از حیوانات) تشکیل میشود و مصوبات آن نشستها، برای مسئولان عضو، لازمالاجرا است.
«حامینماهایی» که امنیت شهروندان را به خطر میاندازند
در سالهای اخیر، هر وقت که از جمعآوری سگهای ولگرد صحبت شده است، بسیاری از حامیان حیوانات وارد عرصه شدهاند و در برخورد با این معضل، مواضع سختی گرفتهاند؛ تا جایی که تعدادی از آنها با راه اندازی پناهگاههایی در اطراف شهر با کمک دوستداران حیوانات، به جمع آوری سگها پرداختهاند. علت آن مواضع و تلاشهای منفرد یا جمعی حامیان و دوستداران حیوانات، برخوردها و اعمال بسیار بیرحمانه شهرداریها و عوامل آنها و آزار و کشتار جیوانات بیصاحب، بهویژه سگهای خیابانی بوده است. انتشار خبرها و تصاویری از کشتار بیرحمانه سگهای خیابانی با زهر یا حتی گلوله در ملاءعام، وجدان دوستداران و حامیان حیوانات در ایران و جهان را آزرده است و با توجه به بیعملی یا بیتوجهی نهادهای دولتی، آنان را به اعتراض و اقدامات مستقل واداشته است. در برخی موارد، خبرها حاکی از آن بود که حتی سگهای قلادهدار و باصاحب نیز از پیگرد و خشونت و آزار ماموران شهرداریها در امان نماندهاند. قوانینی که سگ داشتن شهروندان و بردن سگهای خانگی به بیرون از خانهها، پارکها یا حتی اتومبیلها نیز منع و محدود میکند، بر ابعاد این بحران افزوده است. این در حالیست که به گفته حمیدرضا تحصیلی، مدیرعامل شرکت ساماندهی مشاغل تهران، گویا «حامینماها»یی، برای آن که شهرداری نتواند سگهای بلاصاحب را جمعآوری کند اقدام به نصب «تگ»های قلابی روی سگها کردهاند. صحت و سقم این ادعا را نمیتوان تایید کرد، اما وی آن را اقدامی توصیف میکند که میتواند امنیت بسیاری از شهروندان را به خطر بیندازد.
مدیرعامل شرکت ساماندهی مشاغل تهران با اعلام این خبر و حضور در مرکز نگهداری سگهای بلاصاحب، گفت: «بحث محیط زیست و سگهای بلاصاحب موضوعی است که اخیراً در تهران در حال تبدیل شدن به یک بحران است. امکان رهاسازی سگها در حریم شهر تهران وجود ندارد، بنابراین بهترین راه حل این بود که دیوار بیاعتمادی میان ما و حامیان برداشته شود و با آنها وارد مراوده شویم تا آنها به کمک ما بیایند. مردم از حضور سگهای بلاصاحب در سطح شهر ناراضی هستند. ما معتقدیم این حیوان همانند سایر کشورها یا باید دارای سرپرست باشد و یا در محیط طبیعی خود زندگی کند، زیرا محلات تهران جای نگهداری یا غذارسانی به این حیوانات نیست.»
با این حال، ظاهرا شرایط زندگی هم برای کودکان کار و هم برای سگهای ولگرد، در ایران چندان مناسب نیست. گسترش فقر، افزایش تورم، طلاق، بالارفتن هزینه تحصیل، بحرانهای طبیعی چند سال اخیر (نظیر سیل، زلزله و …)، مهاجرت کودکان کشورهای همسایه و کودکان شهرهای توسعهنیافته به شهرهای برخوردار، از مهم ترین عوامل بروز معضل کار کودکان و قربانی شدن آنان است. در کنار آن، سگهای ولگرد نیز از یک سو به علت عدم مدیریت و بیتوجهی به حضور آنها در شهرهای بزرگ، رو به افزایش هستند، و از سوی دیگر، آزارها و برخوردهای خشونتآمیز با آنان از سوی شهرداریها، بحران چندجانبهای ایجاد کرده است که هم سلامت و امنیت شهروندان را به خطر انداخته است، هم به «راهحل»های نادرست و غیرانسانی در مواجهه با حیواناتی انجامیده است که تقصیر و گناهی بر آنها وارد نیست.