فراموشی دست‌کم ۱۳ زبان و گویش ایرانی؛ نابودی میراث تاریخی

حدود ۱۳ زبان و گویش ایرانی در معرض زوال‌اند؛ نابودی یک‌ زبان و گویش، نابودی یک فرهنگ است

مردی درحال خواندن از کتاب دیوان اشعار خوانساری برای یک کودک- nabie.blog.ir

مجید امامی، دبیر شورای فرهنگ عمومی جمهوری اسلامی ایران، با حضور در برنامه‌ای در صداوسیما ضمن تاکید بر ضرورت معرفی و حفظ فرهنگ‌های بومی و‌ محلی ایران، به مسئله فراموشی برخی لهجه‌ها و گویش‌های محلی اشاره کرد و از در معرض خطر نابودی قرار داشتن دست‌کم ۱۳ زبان و گویش ایرانی خبر داد.

این مقام رسمی شورای فرهنگ عمومی درباره نابودی زبان و گویش‌های ایرانی گفت: «حدود ۱۳ زبان و گویش ایرانی در معرض زوال‌اند. نابودی یک‌زبان و گویش نابودی یک فرهنگ است.»

امامی با اشاره به تلاش‌های صورت‌گرفته در موسسه دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، مدعی شد که این موسسه در سال‌های قبل با ضبط صوتی آواها، واج‌ها و جزئیات گویش‌ها و زبان‌های محلی ایران بیش از ۲۶۰ زبان و گویش ایرانی را ذخیره کرده‌ است.

با در نظر گرفتن آمارهای رسمی که بر اساس سرشماری‌های دو دهه اخیر تهیه شده، به نظر می‌رسد در حال حاضر مجموع گویش‌ها و زبان‌های محلی ایران به حدود ۷۶ مورد می‌رسد که بسیاری از آن‌ها تنها در یک جغرافیای کوچک و در میان جمعیتی معدود تکلم می‌شوند و فراموشی آن‌ها چندان دور از ذهن نیست.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

گویش‌های هرزنی و گرینگانی در استان اردبیل، تالشی در استان گیلان، وفسی و آشتیانی در استان مرکزی و تاکستانی در استان قزوین که مجموعه‌ای از گویش‌های زبان تاتی به شمار می‌روند، از جمله گویش‌های در معرض فراموشی و خطر نابودی معرفی شده‌اند.

گویش کُمزاری که معدود افراد به یاددارنده آن در محدوده تنگه هرمز ساکن‌اند، نیز از جمله گویش‌های قدیمی ایرانی در معرض خطر فراموشی است.

گویش و زبان‌هایی همچون راهجردی، دزیدی، نطنزی، گزی، خوانسازی، نایینی، دری زرتشتی و سیوندی نیز در فهرست گویش‌های در خطر فراموشی با درجات مختلف کاهش میزان افرادی که توان صحبت با این‌ گویش‌ها را دارند، شناخته‌ می‌شوند.

هرچند بسیاری از این گویش‌ها در فهرست زبان‌های اصلی رایج در ایران قرار نمی‌گیرند و به‌عنوان بخشی از لهجه‌ها و گویش‌های در حال فراموشی‌اند، بخش مهمی از سرمایه فرهنگی ایران به‌حساب می‌آیند که در سایه بی‌توجهی دستگاه‌های فرهنگی شرایط خوبی ندارند.

زبان‌ها و گویش‌های آرامی در ایران از مهم‌ترین گویش‌هایی‌اند که طی چند دهه گذشته یا مانند گویش‌های لشان ددان و هولئولا به طور کامل منقرض شده‌اند یا مانند گویش‌های مندایی و سنایا، تعداد کسانی که توان‌ صحبت به ‌آن‌ها را دارند، طبق آخرین سرشماری‌های صورت‌گرفته طی یک دهه گذشته، به حدود تنها ۱۰۰ نفر رسیده است.

بی‌توجهی به ثبت دقیق آماری زبان‌ها و‌ گویش‌های فعلی ایران و ثبت و آموزش دستور زبان و تلفظ‌ها موجب شده است که آمارهای اعلام‌شده دارای تفاوت‌های قابل‌توجه باشند و هیچ‌کدام به شکل مستمر به‌روزرسانی نشده باشند. به همین دلیل اکثر اطلاعات موجود در مورد وضعیت زبان‌ها و گویش‌های مختلف در ایران به پژوهش‌های صورت‌گرفته در دهه‌های ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ باز می‌گردد.

با در نظر گرفتن فهرست منتشرشده از زبان‌ها و گویش‌های اصلی که تعداد افراد دارای توانایی سخن‌ گفتن به آن‌ها در محدوده جمعیتی قابل‌قبول قرار دارند، می‌توان زبان فارسی، ترکی آذربایجانی، کردی و لری را دارای بیشترین میزان جمعیت دانست. پس از این زبان‌ها، تعداد شهروندانی که می‌توانند به زبان‌های گیلکی، مازندرانی، بلوچی، عربی، لکی، ترکمنی، ترکی خراسانی، قشقایی، تاتی، تالشی، ارمنی و آشوری صحبت کنند، در رده‌های بعدی قرار دارند.

زبان‌های موجد هرکدام در طول تاریخ گویش‌ها و لهجه‌های متعددی در درونشان داشته‌اند که بسیاری از آن‌ها در معرض فراموشی قرار گرفته‌ یا فراموش شده‌اند.

در شرایطی که دولت‌های مختلف در جمهوری اسلامی به اهمیت حفظ سنت‌ها، مناسک، آیین و زبان‌ها و گویش‌های محلی در دست فراموشی چندان اهتمام نمی‌ورزند، وظیفه پژوهشگران محلی برای ثبت این میراث‌ هویتی بیش‌ازپیش حساس و سنگین است. برگزاری کنفرانس بین‌المللی زبان‌ها، گویش‌ها و زبان‌شناسی در سال ۱۳۹۵ یکی از اقدام‌های موثری بود که سطح توجه به زبان‌ها و گویش‌های محلی در دست فراموشی ایرانی را افزایش داد.

اهمیت این موضوع زمانی روشن‌تر می‌شود که بدانیم منابع مکتوب از جمله آثار افرادی چون احسان یارشاطر در زمینه شناسایی و معرفی تاریخچه زبان‌های ایرانی، باگذشت دهه‌ها از زمان انتشار، همچنان مهم‌ترین منابع پژوهشی در این حوزه قلمداد می‌شوند.

به‌زعم کارشناسان فرهنگی، مسئله فراموش گویش‌های محلی  از نابودی دیگر میراث‌ فرهنگی ملی مردم ایران، مانند اماکن تاریخی، دست‌کمی ندارد. منصور قاسمی، زبان‌شناس، دی‌ماه ۱۴۰۱ در نشست گویش‌ها و‌ لهجه‌های اصفهان هشدار داده بود: «به سمت فراموشی و نابودی یک میراث جاودان تحت عنوان گویش‌های محلی ایرانی و ایران مرکزی حرکت می‌کنیم.»

سرعت گرفتن فراموشی گویش‌های محلی زمانی نگران‌کننده‌تر می‌شود که بدانیم در کنار این گویش‌ها، بسیاری از سنت‌ها، فرهنگ‌ها، آواها و موسیقی‌های محلی بازمانده از پیشینیان که ابزار شناخت تاریخ سرزمین و هویتی ایرانیان‌اند، نیز در حال فراموشی است و شاید تنها امید به احیا یا حفظ بازمانده‌های این گنجینه ارزشمند تاریخی توجه مجدد ایرانیان، به‌ویژه نسل‌ جوان، به تاریخ این کشور و علاقه‌مندی به حفظ خرده‌فرهنگ‌های منطقه‌ای و محلی باشد.