از زمان آغاز حمله اسرائیل به نوار غزه که به دنبال آن حزبالله تصمیم گرفت جنوب لبنان را به «جبهه حمایت از غزه» تبدیل کند، در قواعد درگیری بین اسرائيل و حزبالله تغییرات بسیاری رخ داد. نزدیک به هفت ماه پس از شروع این درگیری، تحولات بیسابقه و جدیدی به وقوع پیوست که ماهیت جنگ را بهطور قابل ملاحظهای دستخوش تغییر و دگرگونی کرد.
در آغاز درگیری، حزبالله عملیات تهاجمی محدودی انجام میداد که تلفات جانی نداشت. در مقابل، اسرائیل هم با دادن پاسخی مختصر به این حملات، درگیری را پایانیافته تلقی میکرد. سپس اسرائیل تصمیم گرفت حملات تهاجمی را آغاز کند و اغلب پایگاههای نظامی و اطراف روستاهای جنوب لبنان را هدف حمله قرار داد. با گذشت زمان، این تصمیم هم تغییر کرد و اسرائیل درصدد ترور اعضای حزبالله و هدف قرار دادن روستاها و شهرهای لبنان برآمد.
در پاسخ به تشدید حملات اسرائیل، حزبالله با حملات پهپادی و موشکی به پادگانها و پایگاههای نظامی اسرائيل به مرحله جدیدی از جنگ وارد شد. این امر اسرائيل را بر آن داشت تا دامنه عملیاتش را تا استان بقاع و شرق لبنان گسترش دهد و مواضع حزبالله را در نقاط مختلف لبنان هدف بگیرد. در واکنش به حملات گسترده اسرائيل که به کشته شدن چندین تن از فرماندهان و اعضای حزبالله منجر شد، حزبالله عملیات تهاجمی در عمق ۳۰ کیلومتری خاک اسرائيل انجام داد.
در مقابله با دشمن هیچ قاعده و قانونی وجود ندارد
سرتیپ خلیل الحلو، پژوهشگر امور سیاسی و راهبردی که به استفاده از اصطلاحات «قواعد درگیری» و «معادلات» در جنگ بین دشمنان علاقهای ندارد، در صحبتی با الشرقالاوسط، گفت: «از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰، اوضاع در جنوب لبنان آرام بود و رخدادهای چندانی اتفاق نیفتاد؛ زیرا حزبالله به دنبال ذخیره کردن مهمات در جنوب، حفر تونل، آمادهسازی مراکز جنگی، استخدام نیروی جنگی جوان و ایجاد ساختار نظامی بود تا خود را برای نبرد بعدی آماده کند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
الحلو افزود: «ماموریت اولیه نیروهای ویژه رضوان اشغال منطقه الجلیل بود، یعنی عملیاتی مشابه عملیات طوفانالاقصی که اسرائيلیها وقوع آن را از جنوب لبنان پیشبینی میکردند.» او خاطرنشان کرد که تشدید تنش بین حزبالله و اسرائیل از سال ۲۰۲۰ آغاز شد و در اغلب موارد نیروهای حزبالله آغازگر حمله بودند اما پس از تعیین مرزهای دریایی بین اسرائيل و لبنان، تلآویو وقوع درگیری در مرزهای شمالی کشور را دور از انتظار میدانست. با این حال، پس از حمله هفتم اکتبر حماس، حزبالله وارد میدان جنگ با اسرائیل شد و با گذشت زمان و تشدید درگیری، همه چیز تغییر کرد.
ابتکار عمل در دست اسرائیل
الحلو گفت: «در دو ماه اول درگیری، ابتکار عمل در دست حزبالله بود و اسرائيل به پاسخ دادن اکتفا میکرد. سپس ابتکار عمل در دست اسرائيل افتاد و ارتش اسرائیل درصدد ویران کردن روستاهای جنوب لبنان برآمد؛ زیرا مذاکرات مقامهای اروپایی و دولت لبنان در زمینه خروج اعضای حزبالله از جنوب رودخانه لیتانی به نتیجه نرسید. استدلال دولت لبنان این بود که خروج این افراد از منطقه مرزی امکانپذیر نیست، زیرا آنها در خانههایشان زندگی میکنند، نه اینکه از جاهای دیگر به این منطقه منتقل شده باشند. همین بود که اسرائیل تصمیم گرفت خانههای اعضای حزبالله، ورودی تونلها و مواضع نظامی این سازمان را در جنوب لبنان هدف حملات کوبنده قرار دهد. علاوه بر آن، اسرائيل با حمله به شهر بعلبک و پایگاههای موشکی و فرودگاههای مورداستفاده حزبالله، دامنه عملیات نظامی علیه لبنان را گسترش داد و در عین حال برای تضعیف روحیه جنگجویان حزبالله و تخریب ساختار نظامی که این سازمان در طول ۲۰ سال گذشته روی آن کار کرده، به دنبال ترور رهبران و فرماندهان برجسته حزبالله است.»
ایجاد یک منطقه حائل
الحلو، به سه نکته اشاره میکند که تعهد حزبالله را برای وارد نشدن در یک درگیری گسترده و آشکار که اسرائیل میخواهد، نشان میدهند: اول، استفاده نکردن از موشکهای دوربرد و دقیق «الفتح» که میتوانند شهرهای مختلف اسرائيل را هدف قرار دهند. دوم، خودداری از هدف قرار دادن تاسیسات نفتی و سکوهای گازی در دریا و محدود کردن حمله به عمق پنج تا ۱۰ کیلومتری خاک اسرائیل، به استثنای مواردی معدود که هدف از آن مشکلتراشی برای اسرائيل بود.
او افزود: «اسرائیل خواستار ایجاد یک منطقه حائل در جنوب لبنان است و قصد دارد این هدف را چه از طریق تلاشهای دیپلماتیک و چه از طریق جنگ براورده کند. به همین دلیل، ارتش اسرائیل تصمیم گرفت روستاهای جنوب لبنان را تا عمق پنج کیلومتری تخریب کند تا زمینه ایجاد منطقه حائل فراهم شود و از تکرار سناریو طوفانالاقصی و وقوع نبردهای آینده در این منطقه جلوگیری کند.»
قطعنامه جدید سازمان ملل
از سوی دیگر، ریاض قهوجی، مدیرکل مرکز خاور دور و خلیج فارس برای تحلیل نظامی انیگما، در مصاحبهای با الشرقالاوسط، گفت: «از سال ۲۰۰۶ تا ماه اکتبر گذشته، قواعد درگیری ثابت و پایدار بود و منطقه دستخوش هیچگونه درگیری نمیشد؛ اما پس از وقوع عملیات طوفانالاقصی، لبنان به میدان جنگی تبدیل شد که آتش آن گاهی فروکش میکند و گاه شعلهور میشود.»
به باور قهوجی، اسرائیلیها به قواعد درگیری پایبند نیستند، زیرا مناطق غیرنظامی و رهبران حزبالله را هدف قرار میدهند و عملیات ارتش اسرائيل محدود به جنوب نیست، بلکه به سمت بعلبک در شرق لبنان نیز گسترش یافته است. البته حزبالله هم با استفاده از پهپادهای انتحاری شهرکها و پایگاههای نظامی اسرائیل را هدف حمله قرار میدهد، اما توازن قدرت همچنان پابرجا است و هیچ تغییری در آن دیده نمیشود.
قهوجی گفت: «ادامه درگیری و علاقهمندی نتانیاهو به گسترش دامنه جنگ و طولانی کردن مدت آن به این معنی است که ممکن است اوضاع به سمت یک جنگ گسترده سوق پیدا کند، بهويژه با توجه به درخواست اسرائیل برای اعمال تعهدات جدید به منظور پایان دادن به تنش در منطقه.» به گفته قهوجی، ممکن است برای توقف جنگ و درگیری در مرز لبنان و اسرائيل، سازمان ملل ناگزیر شود قطعنامه جدیدی که جایگزین قطعنامه ۱۷۰۱ باشد، صادر کند.
گسترش رزوافزون دامنه درگیری
از سوی دیگر، قاسم قصیر، نویسنده و تحلیلگر سیاسی که به فعالیتهای حزبالله آشنایی بسیاری دارد، با اشاره به تشدید تنش اخیر، گفت: «حزبالله در پاسخ به هر حمله شدید اسرائيل، واکنش شدیدتری نشان میدهد و از تسلیحات پیشرفتهتری استفاده میکند و با این واکنشهای تند، به اسرائيل هشدار میدهد که هر تشدید تنش اسرائیل با پاسخ شدیدتری مواجه خواهد شد.»
قاسم قصیر خاطرنشان کرد هرچند حزبالله برای همه احتمالات پیشرو آمادگی دارد، در حال حاضر، درگیری بین دو طرف در سطحی قرار دارد که میتواند از رفتن به سمت یک جنگ تمامعیار و گسترده جلوگیری کند.
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط