یوز نابالغی که اواخر خردادماه در محدوده یوزکنام پل ابریشم شهرستان جاجرم مشاهده شد، بهرغم ابراز نگرانی شدید کارشناسان حیات وحش، طی عملیاتی یک روزه زندهگیری و سپس به زیستگاه طبیعی توران منتقل شد.
علی شمس، پژوهشگری که در زندهگیری یوز نابالغ نقش داشت، حالا بر اهمیت رهایی این یوزپلنگ جدامانده از مادر پس از وحشیسازی تاکید دارد ولی کارشناسان حیات وحش، تجربه ناموفق نگهداری «پیروز» تولهیوز «ایران» در شرایط اسارت را یادآوری میکنند که همچون گربهای دستآموز تربیت شد و در نهایت نیز جان سپرد.
محیطبانان استان خراسان شمالی روز جمعه ۲۵ خرداد در محدوده یوزکنام پل ابریشم و خارج از محدوده زیستگاه طبیعی توران، تصاویری از یک یوزپلنگ نابالغ ثبت کردند که نحیف، گرسنه و بیقرار بود و مدام مادرش را صدا میکرد.
در پی ثبت تصاویر یوزپلنگ جوان، تیم واکنش سریع سازمان حفاظت محیط زیست به منطقه اعزام شد. مدیران این سازمان اعلام کردند که اگر جستوجو برای یافتن مادر یوز جوان به نتیجه نرسد، او را برای نگهداری در شرایط اسارت، زندهگیری میکنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در نهایت نیز پس از سه روز گفته را عملی کردند و یوز جوان را به دام انداختند. علی شمس، بیولوژیست حفاظت و محقق دانشگاه کیپتاون، با بیان اینکه هدف از زندهگیری نجات جان یوز جوان بود، به روزنامه پیام ما گفت: «برای پایش تیمهایی از استانهای سمنان، خراسان شمالی و تهران تا شعاع سه کیلومتری منطقه را برای پیدا کردن یوز مادر بررسی کردند اما رد و حتی لاشه مادر پیدا نشد و از شکار کردن توله هم اثری نبود.»
یوزهای جوان برای صدا کردن مادرانشان از آوایی مشخص استفاده میکنند، مادران نیز با آوایی مخصوص به آنها پاسخ میدهند. به گفته علی شمس، یوز جوان مدام با همین آوا مادرش را صدا میکرد. شمس در ادامه افزود که در جریان زندهگیری، محیطبانان بهراحتی نزدیک یوز جوان میشدند و حیوان فرار نمیکرد، چون ضعف جسمانی داشت و مشخص بود که مدت زیادی است غذای درستی نخورده است.
برای زندهگیری یوز جوان، چهار خرگوش در منطقه طعمهگذاری شدند که حیوان تنها یکی از آنها را شکار کرد و بهراحتی نیز در دامی که برایش پهن شده بود، افتاد و سپس به سایت توران منتقل شد.
شمس درباره علت انتقال یوز جوان به سایت توران گفت که حیوان بهتازگی مادرش را از دست داده بود و نیاز داشت با یوزهای دیگر معاشرت کند تا از شدت استرسی که دارد، کاسته شود. همینطور هم شد و پس از معاشرت با «ایران» و «دلبر» در میان فنسهای مجاور، استرس یوز جوان کاهش یافت.
ماجرای وز ماده منطقه پل ابریشم دوستداران محیطزیست را به یاد «پیروز» میاندازد. این یوز جوان نیز مانند تولهیوز «ایران» محکوم به زندگی در اسارت و احتمالا بیمار است. هرچند به گفته شمس، تا مشخص نشدن نتایج آزمایش پاتولوژی نمیتوان با اطمینان از بیماری یوز جوان سخن گفت.
آنچه این پژوهشگر و دیگر کارشناسان بر آن تاکید دارند، این است که در شرایط اسارت امکان زیست طبیعی از حیوان سلب میشود. شمس با تاکید بر اینکه با نگهداری یوز جوان در سایت تکثیر موافق نیست، گفت که باید آن را با قلاده ردیاب در زیستگاهی امن رها کرد تا خوی وحشیاش حفظ شود.
سازمان حفاظت محیط زیست مدعی است که در قالب برنامههایی از جمله انتقال یوزها به مراکز تکثیر این گونه را از خطر انقراض نجات میدهد اما کنشگران محیط زیست میگویند حیوانات در نتیجه نگهداری غیراصولی، خوی وحشیشان را از دست میدهند و خطر بیماری و مرگ آنها را تهدید میکند.
تابستان ۱۴۰۱، حدود شش ماه قبل از مرگ «پیروز»، تولهیوزی که به نماد استقامت ایرانیان تبدیل شده بود، پیام محبی، رئیس بیمارستان دامپزشکی ایران، ادعای بقای یوزپلنگ به روش سازمان حفاظت محیط زیست را «توهم» دانست و گفت که «پیروز» دیگر هیچوقت نمیتواند به طبیعت بازگردد، زیرا او را مانند یک «بچه گربه» بار آوردهاند.
پیشتر نیز مرتضی پورمیرزایی، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی، با انتقاد از سازمان حفاظت محیطزیست گفته بود که مقامهای این سازمان باید بگویند چرا تکثیر در شرایط اسارت و نیمهاسارت که در دنیا بارها جواب داده، در ایران با چنین شرایطی روبرو است.
پاسخ این سوال را شاید بتوان از علت مرگ پیروز واکاوی کرد؛ زیرا اسفندماه ۱۴۰۲ حدود یک سال پس از مرگ پیروز، حسن اکبری، معاون سازمان محیط اعتراف کرد که حیوان پس از خوردن یک تکه پلاستیک در پارک پردیسان جان باخت.
اینک تکرار سرنوشتی مشابه پیروز یوز جوان منطقه پل ابریشم را که یک یوز ماده نابالغ است و در صورت نجات میتواند در نجات یوز ایرانی از خطر انقراض نقش داشته باشد، تهدید میکند.