کارشناسان حوزه انرژی از افزایش میزان ناترازی در بخش گاز ایران طی ۱۰ سال آینده خبر میدهند.
هدایتالله خادمی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، با تایید رشد چشمگیر میزان مصرف گاز در ایران همزمان با ناتوانی دولت در افزایش سطح تولید، اعلام کرد: «تا ۱۰ سال آینده به دو میلیارد مترمکعب گاز در روز نیاز داریم و برای تامین این میزان گاز هیچ برنامهای نداشتهایم.»
مسئله ناترازی انرژی در بخش گاز که به زنگ خطری برای توقف یا کاهش فعالیت صنایع در نیمه دوم سال بدل شده، یکی از چالشهای مهم دولت چهاردهم است که با سطح افزایش تعیینشده برای تولید انرژی در برنامه هفتم فاصلهای معنادار دارد.
در این برنامه مصوب شده است که در پایان برنامه هفتم، میزان تولید گاز از محل ذخیرهسازی گاز طبیعی باید ۱۲۰ میلیون مترمکعب در روز افزایش پیدا کند؛ عددی که با احتساب میزان مصرف فعلی (حدود ۷۵۰ تا ۸۰۰ میلیون مترمکعب در روز)، برای تامین میزان نیاز روزانه پیشبینیشده دو میلیارد مترمکعب طی ۱۰ سال آینده کافی نخواهد بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جواد اوجی، وزیر نفت دولت سیزدهم، اسفند ۱۴۰۲ مدعی شد که تا پنج سال آینده، با سرمایهگذاری ۷۰ میلیارد دلاری، تولید روزانه گاز ایران از حدود یک میلیارد و ۷۰ میلیون مترمکعب کنونی به یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون مترمکعب خواهد رسید. عددی که با اظهارات قبلی او در سال ۱۴۰۱ مبنی بر تولید روزانه ۶۷۵ میلیون مترمکعب گاز فاصله قابلتوجهی دارد.
مسئله ناترازی بخش گاز در شرایطی بحرانی شده است که به باور کارشناسان حوزه انرژی، نداشتن توان جذب سرمایهگذاری خارجی پس از تحریمها صنعت نفت و گاز ایران را با معضل فرسودگی و نداشتن توان بهروزرسانی برای افزایش سهم تولید مواجه کرده است.
ناتوانی در استخراج از منابع مشترک گازی با قطر یکی دیگر از تبعات بیتوجهی به ضرورت جذب سرمایهگذاری خارجی است که هر ساله خسارتی جبرانناپذیر به حوزه انرژی ایران وارد میکند.
کارشناسان هشدار میدهند افتتاح پروژه توسعه بخش جنوبی میدان گازی گنبد شمالی قطر در سه سال آینده که با هدف افزایش ۳۰ درصدی برداشت گاز قطر از این میدان در دست اجرا است، میتواند به افت فشار این میدان گاز برای ایران و کاهش تولید منجر شود و در عمل ایران را از دور استخراج از این منبع گازی خارج کند.
با در نظر گرفتن درآمد قطر از گاز طبیعی میدان مشترک با ایران طی دو دهه گذشته که معادل یک هزار و ۵۰۰ میلیارد دلار بوده است، میتوان زیان حاصل از تاخیر ایران در رشد میزان سرمایهگذاری در این میدانها را دریافت.
مسئله هدررفت انرژی در چرخه توزیع هم که گریبانگیر تمام حوزههای حاملهای انرژی ایران است، معضل دیگر افزایش سطح ناترازی انرژی است.
همانطور که در بحث تولید بنزین برای مصرف خودروهای داخلی، میزان مصرف سوخت به دلیل کیفیت پایین و استهلاک خودروها افزایش یافته، در بحث ناترازی گاز، نیز افزایش مصرف گاز خانگی در کنار هدررفت ناشی از بیتوجهی به نحوه بهرهوری شدت ناترازی گاز را به نقطهای رسانده که دولت برای گازرسانی خانگی ناچار شده است صنایع را تعطیل کند و خسارتی بزرگ به صنایع تولیدی و پتروشیمیها وارد کرده است.
مطابق آمارها در ایران، ۱۱ درصد گاز تولیدشده بهعنوان خوراک پتروشیمی، ۹ درصد بهعنوان سوخت پتروشیمی، ۴۱ درصد در حوزه مصارف خانگی، ۲۵ درصد در صنعت، دو درصد در کشاورزی، چهار درصد در حوزههای تجاری، شش درصد در صنعت حملونقل و هفت درصد در کل زنجیره فولاد مصرف میشود.
این موضوع عاملی است که صنایع تولیدی در ایران که نیمه نخست سال را با معضل قطع برق سپری میکنند، در ماههای سرد سال نیز با مشکل قطع گاز مواجه شوند.
تنها در بخش پتروشیمی، کاهش ماهانه حدود ۷۰ هزارتنی تولید طی ماههای سرد سال ۱۴۰۲ که ناشی از قطعی گاز بوده، زیان ۱.۱ میلیارد دلاری به دنبال داشته است؛ ناترازی که در حوزه بنزین، ایران را از تولیدکننده به واردکننده بنزین بدل و دورنمایی ایجاد کرده است که در صورت فوریت ندادن به بحث مدیریت مصرف و رشد تولید، میتواند آینده ایران در حوزه گاز نیز باشد.
بر اساس گزارش صندوق توسعه ملی در بهمن ۱۴۰۲، ایران از سال ۱۴۲۰ قدرت تامین دوسوم نیاز گازیاش را از دست خواهد داد؛ رویهای که از هماکنون آغاز شده و معضل قطع گاز برخی صنایع در ماههای سرد سال را به ماههای گرم نیز رسانده است.
سیاستهای تمرکز بر سرمایهگذاری داخلی در حوزه نفت و گاز که در دولت سیزدهم دنبال شد، با واقعیتهای موجود در این حوزه همخوانی ندارد و به گفته کریم زبیدی، مدیر سابق برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت، تامین همه ملزومات برای توسعه میدانها از منابع داخلی امکانپذیر نیست. این مقام سابق وزارت نفت مدعی است: «سرمایه موردنیاز برای تولید روزانه ۵.۷ میلیون بشکه نفت و تولید روزانه ۱.۵ میلیارد مترمکعب گاز به مدت هشت سال ۱۶۰ میلیارد دلار براورد میشود که تامین همه این عدد از منابع داخلی امکانپذیر نیست.»
با مرور نیازهای صنعت نفت و گاز ایران در کنار اهداف تعیینشده در برنامه هفتم توسعه که برنامه محوری دولت چهاردهم اعلام شده است، باید این واقعیت را پذیرفت که دولت مسعود پزشکیان تنها در صورت رفع فوری تحریمها و توان جذب سرمایهگذاری خارجی میتواند به دورنمای تعیینشده در برنامه هفتم دست یابد؛ آنچه دستکم بر مبنای شواهد موجود در عرصه بینالمللی، امری محال به نظر میرسد.