از دست دادن شریک زندگی ممکن است بسیار دشوار باشد. در کنار احساس اندوه عمیق ناشی از این فقدان و ترس از آینده، مرگ شریک زندگی ممکن است به سلامت جسمانی بازمانده آسیب جدی وارد کند. احساس فقدان در افراد مسنتر، پدیدهای به نام «اثر بیوه شدن» را به همراه دارد که احتمال خطر مرگ در فرد بازمانده را، بهویژه در سه ماه اول سوگواری، افزایش میدهد.
یاهولایف به نقل از داون کار، استاد جامعه شناسی در دانشگاه فلوریدا، مینویسد: «اثر بیوه شدن زمانی رخ میدهد که وقتی شریک زندگی فردی میمیرد بازمانده پس از از دست دادن او با خطر مرگ مواجه شود.» او تاکید میکند که این پدیده در میان جمعیت مسنتر قابل مشاهده است و در افراد جوان به این شکل وجود ندارد.
چه چیزی «اثر بیوه شدن» را ایجاد میکند و برای جلوگیری از آن چه باید کرد؟
براساس مطالعهای که در سپتامبر ۲۰۲۴ در مجله «جاما نتوورک» (JAMA Network) منتشر شد، افراد بالاتر از ۶۵ سال که به زوال عقل، سرطان یا نارسایی اندامها مبتلا بودند، با از دست دادن شریک زندگی بیشتر در معرض مرگ و خطر کاهش عملکرد قرار داشتند. تحقیقات منتشرشده در مجله سلامت عمومی هم نشان میداد که افرادی که بیش از۵۰ سال دارند در سه ماه اول پس از مرگ همسرشان ۶۶ درصد بیشتر با خطر مرگ مواجهاند.
چه چیزی «اثر بیوه شدن» را ایجاد میکند؟
کار میگوید که چندین عامل احتمال «اثر بیوه شدن» را افزایش میدهد. در ابتدا، اگر از ازدواج فردی چندین دهه گذشته باشد احتمالا بخشی از هویتش در شریک زندگی تنیده شده است و از دستدادن او باعث میشود که فرد بازمانده به زندگی منزوی سوق پیدا کند و روابط اجتماعیاش کاهش یابد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اگر فرد بازمانده در هفتهها یا ماهها و سالهای قبل از مرگ شریک زندگی از او مراقبت کرده باشد، احتمالا این مسئولیت عظیم بر سلامت جسمی و روانیاش تاثیرگذار بوده است. کار میگوید: «مراقبت کردن به لحاظ فیزیولوژیکی و عاطفی بر بدن تاثیر میگذارد. مراقبتهای ویژه حقیقتا ممکن است چالشبرانگیز باشد، زیرا هدف روزمره شخص بازمانده مراقبت از شخص دیگر بوده است و حالا با مرگ او فکر میکند که در زندگی هدفی ندارد.» همچنین برخی از افراد که بیوه شدهاند احساس گناه میکنند. کار میگوید: «برخی افراد احساس گناه میکنند زیرا برای آنان آرامش به همراه میآورد. این احساس گناه در واقع ترکیبی از پایان رنج همسر و همچنین پایان وظیفه خطیر مراقب است، و گاهی ممکن است بسیار سخت باشد.»
ارتباط غم و اندوه و التهاب
با اینکه التهاب بخشی از سازوکار دفاعی بدن است، اگر طولانی شود احتمالا سرآغاز ابتلا به بیماریهای مزمن خواهد شد. به گفته محققان دانشگاه رایس، اندوه عمیق ممکن است التهاب شدید و خطرناکی ایجاد کند که به مرگ بینجامد. محققان پس از تجزیه و تحلیل نزدیک به ۱۰۰ پنل خونی زنان بیوه دریافتند که سطح التهاب افراد داغدار با علائم غم و اندوه بالا، ۱۷ درصد بالاتر از دیگران است.
کریستوفر فاگوندز، استاد روانشناسی در دانشگاه رایس و نویسنده اصلی این مطالعه، به یاهولایف میگوید: «وقتی با استرس مواجهایم، بدن واکنشهای التهابی نشان میدهد، اما زمانی که با استرس مزمن مواجهایم، سلولهای ایمنی برای جبران التهاب واکنش ضدالتهابی نشان میدهند و سبب ترشح هورمونهایی مانند کورتیزول میشوند و استرس را کاهش میدهند. این سیستم در واقع مانند تاثیر کافئین و حساسیتزدایی از آن در افرادی است که همواره قهوه مینوشند، زیرا بدن خودش را با آن وفق میدهد. در حالی که این تاثیر روی افرادی که اولین بار قهوه میخورند متفاوت است. بر همین اساس، اگر در محیطی قرار بگیریم که برای التهابمان هیچ اثر جبرانی وجود نداشته باشد، بسیار ملتهب میشویم.»
فاگوندز خاطرنشان میکند که استرس مزمن ناشی از غم و اندوه در مقایسه با استرسهای رایج روزانه تاثیر بیشتری بر بدن میگذارد. به گفته او، از دست دادن شریک زندگی این مشخصهها را پررنگتر میکند. افراد مایلاند خودشان را با شریک زندگیشان هماهنگ کنند و زمانی که این پیوند مختل شود بدن اساسا با مشکل روبهرو میشود. به گفته او، سوگ بر سلامت افراد هم تاثیر میگذارد و مواردی مانند الگوهای خواب ناسالم و مصرف غذاهای ملتهبکننده را درپی دارد. همچنین افرادی که همسرشان را از دست دادهاند نهتنها در معرض ابتلا به افسردگی عمیق قرار دارند، که با خطر حمله قلبی، سکته مغزی و مرگ زودرس نیز مواجهاند.
گامهایی برای جلوگیری از «اثر بیوهشدگی»
۱. در دوره مراقبت از شریک زندگی از دیگران کمک بگیرید و کسی را بیابید که بتواند وظایف شما را برای یک روز یا هر از چند گاه برعهده بگیرد.
۲. ارتباطتان با دیگران را حفظ کنید. کار توصیه میکند که حتی با وجود خستهکننده بودن ارتباطات، با خانواده و دوستانتان در تماس باشید. زیرا داشتن روابط با دیگران و شبکه حمایتی، بهویژه برای مردان، بسیار مهم است.
۳. مراقب سلامتیتان باشید و مطمئن شوید که نیازهای فیزیکیتان را برآورده میکنید. بسیاری از مراقبان برای مراقبت از خودشان به پزشک مراجعه نمیکنند و اصول اولیه مراقبتهای بهداشتی را بهدرستی رعایت نمیکنند. پیروی از رژیم غذایی سالم، حفظ برنامه خواب ثابت و ورزش منظم و همچنین پیگیری معاینات پزشکی شخصی برای مراقبتکننده حیاتی است.
۴. برنامه روزانه داشته باشید. فاگوندز پیشنهاد میکند که نظم روزانهای ایجاد کنید و به آن پایبند بمانید. کارهایی مانند باغبانی بسیار سودمند است.
۵. مهارتهای عملی را بیاموزید. از آنجاییکه زوجهای متاهل مسئولیتهای خانه را تقسیم میکنند، به سراغ مهارتهایی بروید که مدتها است به آنها توجهی نکردهاید. برای مثال، اگر سالهاست آشپزی نکردهاید در کلاس آشپزی ثبتنام کنید و این مهارت را بیاموزید.
۶. مسئولیت نگهداری از یک حیوان خانگی را برعهده بگیرید، زیرا نگهداری از حیوانات به افراد احساس هدفمندی میدهد. همچنین پژوهشی در سال ۲۰۲۰ نشان میدهد که حیوانات خانگی قدرت شفابخشی دارند و نگهداری آنها از پیامدهای مضر آسیبهای اجتماعی بر سلامت روان پیشگیری میکند.
۷. سراغ کارهای داوطلبانه و خیریه بروید. تحقیقات نشان میدهد افرادی که پس از از دست دادن شریک زندگیشان به کارهای داوطلبانه روی آوردهاند احساس تنهایی کمتری میکنند، زیرا کار معنادار و سازندهای انجام میدهند و با مردم در ارتباطند و به هدف مهمی میپردازند که مختص به فرد بازمانده نیست.