برنامه موشکی پاکستان، که در دهه ۱۹۸۰ بهمنزله بخشی از استراتژی بازدارندگی در برابر هند آغاز شد، اکنون به یکی از چالشهای مهم امنیتی در سطح منطقه و جهان تبدیل شده است. این کشور که تنها قدرت هستهای جهان اسلام است، مجموعهای از موشکهای بالستیک و کروز با قابلیت حمل کلاهک هستهای را توسعه داده است. بهرغم تاکید پاکستان بر اهداف دفاعی این برنامه، نگرانیهای غرب و بهویژه ایالات متحده درمورد پیامدهای آن همچنان پابرجاست.
پاکستان در طول دهههای گذشته مجموعهای از موشکهای بالستیک و کروز با بردهای مختلف را توسعه داده است. موشکهای بالستیک این کشور شامل شاهین-۱، شاهین-۲، شاهین-۳، غوری، ابدالی و نصر هستند که توانایی حمل کلاهکهای هستهای و غیرهستهای را دارند. در میان این موشکها، شاهین-۳ با برد دو هزار و۷۵۰ کیلومتر، توانایی هدف قرار دادن مناطقی فراتر از جنوب آسیا را دارد، ازجمله پایگاههای نظامی آمریکا در خاورمیانه و متحدان منطقهای آن مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی.
در حوزه موشکهای کروز، پاکستان با توسعه موشکهایی مانند بابر-۱، بابر-۲، بابر-۳ و رعد قابلیت حملات دقیقش را افزایش داده است. موشکهای کروز بهدلیل توانایی نفوذ در سیستمهای دفاعی رقیب و دقت بالای هدفگیری تهدیدی جدی برای هرگونه استراتژی دفاعیاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یکی از مهمترین عوامل پیشرفت برنامه موشکی پاکستان، همکاری نزدیک این کشور با چین است. چین با اهداف ژئوپلیتیکیاش، مانند مهار نفوذ هند و تقویت جایگاه استراتژیک اسلامآباد در برابر دهلینو، در بخش دسترسی فناوریهای پیشرفته موشکی با اسلامآباد همکاری دارد.
پاکستان طی دهههای گذشته به پایگاه و محل فعالیت گروههای تروریستی و افراطی تبدیل شده است. گروههایی مانند طالبان افغانستان، تحریک طالبان پاکستان (TTP)، لشکر طیبه و دیگر سازمانهای تروریستی در این کشور فعالیت دارند. این حضور باعث نگرانیهای عمیقی درباره دسترسی این گروهها به فناوریهای موشکی و حتی تسلیحات هستهای شده است.
یکی از بارزترین نمونههای ضعف امنیتی پاکستان، پرونده عبدالقدیر خان، پدر برنامه هستهای این کشور، است. او به انتقال فناوریهای هستهای و موشکی به کشورهایی مانند کره شمالی، ایران و لیبی متهم است. این سابقه نشان میدهد که امکان نفوذ گروههای غیردولتی یا انتقال فناوری به بازیگران غیردولتی وجود دارد.
واشینگتن نگرانیاش درمورد برنامه موشکی پاکستان را بارها اعلام کرده است. جان فاینر، معاون مشاور امنیت ملی ایالات متحده، بهتازگی هشدار داد که توسعه سامانههای موشکی برد بلند پاکستان میتواند تهدید مستقیم آمریکا باشد. او تاکید کرد که پاکستان اکنون برای حمله به اهدافی فراتر از جنوب آسیا، ازجمله خاک آمریکا، فناوریهای پیشرفتهای را دنبال میکند.
به دنبال این نگرانیها، ایالات متحده هفته گذشته تحریمهایی را علیه مجتمع توسعه ملی پاکستان، سازمان دفاعی مسئول نظارت بر برنامه موشکی این کشور، اعمال کرد. این تحریمها شامل مسدود کردن داراییها در خاک آمریکا و ممنوعیت تجارت با این سازمان است.
پاکستان مدعی است که برنامه موشکی و تسلیحات هستهایاش تحت تدابیر امنیتی بسیار شدید قرار دارند و تنها برای دفاع از حاکمیت ملی و حفظ ثبات منطقهای توسعه یافتهاند. با این حال، سابقه این کشور در زمینه همکاری با گروههای تروریستی و همچنین احتمال ضعف در کنترل امنیتی، نگرانیهای بینالمللی را افزایش داده است.
در این میان، نقش چین و رقابت تسلیحاتی با هند نیز بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. چین، با حمایت از برنامههای تسلیحاتی پاکستان، غیرمستقیم در تشدید رقابت تسلیحاتی در جنوب آسیا نقش دارد و احتمال افزایش تنشها در منطقه را تقویت کرده است.
چین، یکی از حامیان اصلی برنامه موشکی پاکستان، در تامین فناوریهای پیشرفته، مواد اولیه و دانش فنی برای این کشور نقشی محوری ایفا کرده است. همکاری استراتژیک پکن و اسلامآباد نهتنها تقویت قدرت نظامی پاکستان را در پی داشته، که نفوذ چین در جنوب آسیا را نیز افزایش داده است. این همکاری، که در زمینههایی مانند موشکهای بالستیک و کروز مشهود است، بهویژه در شرایطی که نظارت واشینگتن بر منطقه پس از خروج نظامی آمریکا از افغانستان در اوت ۲۰۲۱ کاهش یافته، بر نگرانی آمریکا افزوده است.
چین و پاکستان از دههها پیش روابط نزدیکی دارند که شامل همکاری در بخشهای نظامی، اقتصادی و فناوری است. این رابطه با هدف مقابله با نفوذ هند و تقویت قدرت نظامی اسلامآباد طراحی شده است. چین با تامین تجهیزات پیشرفته مانند فناوری موتورهای موشک، سیستمهای هدایت و سوخت جامد، در توسعه موشکهای بالستیک سری شاهین و موشکهای کروز سری بابر سهم بزرگی داشته است.
علاوه بر این، چین در پروژههای اقتصادی و نظامی دیگر نیز از پاکستان حمایت کرده است، ازجمله در چارچوب طرحی که بخشی از آن شامل کریدور اقتصادی چین-پاکستان است. این پروژهها نشاندهنده گسترش نفوذ چین در منطقه و افزایش وابستگی پاکستان به این کشور است.
پاکستان در سال ۱۹۹۸ با انجام آزمایشهای هستهای رسمی یک قدرت هستهای شناخته شد. دستیابی به این توانایی بخشی از استراتژی بازدارندگی پاکستان دربرابر تهدیدهای هند بوده است. پاکستان از همان زمان برنامههای موشکی بالستیک و کروز خود را برای حمل کلاهکهای هستهای توسعه داده است.
چالشهای پیش روی آمریکا در مدیریت تهدید پاکستان
پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، نظارت واشینگتن بر جنوب آسیا بهویژه بر پاکستان و افغانستان دشوار شده است. در مقابل، چین تلاش میکند تا خلا ایجادشده را پر کند و روابطش با هر دو کشور یعنی پاکستان و رژیم طالبان را تقویت کند. این وضعیت بر پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی منطقه افزوده و توان آمریکا برای اعمال فشار مستقیم بر پاکستان را کاهش داده است.
با این حال، ایالات متحده همچنان ابزارهایی در اختیار دارد که میتواند برای مهار توسعه برنامه موشکی پاکستان به کار گیرد. این ابزارها عبارتاند از:
۱) تحریمهای هدفمند: واشینگتن میتواند تحریمهای بینالمللی بیشتری را علیه افرادی که در برنامه موشکی پاکستان نقش دارند اعمال کند. تحریمهای اخیر علیه مجتمع توسعه ملی پاکستان و شرکتهای مرتبط با آن، نشاندهنده همین رویکرد است.
۲) تقویت سیستمهای دفاع موشکی: آمریکا میتواند با نصب سامانههای پیشرفته دفاع موشکی در مناطق تحت تهدید موشکهای پاکستان، مانند خاورمیانه یا پایگاههای نظامی خود، قدرت بازدارندگی ایجاد کند.
۳) همکاری منطقهای: واشینگتن میتواند از طریق همکاری با کشورهای منطقه، بهویژه چین و هند، برای کنترل توسعه موشکی پاکستان فشار دیپلماتیک بیشتری وارد کند. هرچند همکاری با چین در این زمینه دشوار است، اما این کشور نیز در حفظ ثبات منطقهای منافع خاص خودش را دارد.
توسعه برنامه موشکی پاکستان با حمایت چین و در سایه کاهش نفوذ آمریکا، تهدیدی جدی برای جهان و امنیت منطقهای محسوب میشود. این برنامه نهتنها رقابت تسلیحاتی در جنوب آسیا را تشدید کرده، که خطر انتقال فناوریهای پیشرفته به گروههای تروریستی و بازیگران غیردولتی را نیز افزایش داده است.
در این میان، واشینگتن با چالش بزرگی روبهرو است: چگونه میتواند از یک سو نفوذ چین در جنوب آسیا را محدود کند و از سوی دیگر توسعه برنامههای موشکی و هستهای پاکستان را مهار سازد؟ پاسخ به این سوال به سیاستهای آینده آمریکا در قبال پاکستان، چین و منطقه جنوب آسیا بستگی دارد.