از لحظه بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید مشخص بود که رئیسجمهوری جدید آمریکا به همان رویکرد متمایزش در برخورد با جمهوری اسلامی ادامه خواهد داد، اما امروز ترامپ با ذهنیت یک دلال خودرو عمل میکند که با فروشندهای روبرو است که به دلیل مشکل مالی شدید مجبور به فروش است. ترامپ میداند که اقتصاد ایران تحت فشار تحریمها آسیب دیده است و تورم و بیکاری فشارهای داخلی بر نظام را تشدید کردهاند، بنابراین جمهوری اسلامی به کاهش محدودیتهای اقتصادی نیاز مبرم دارد. از این رو، ترامپ سقف مطالبات و خواستههایشان را بالا میبرد و با بهرهجویی از وخامت اوضاع سیاسی و اقتصادی در ایران، بر تحمیل شرایط سختگیرانه اصرار میورزد.
یکی از مهمترین ابزارهایی که ترامپ دوباره به کار گرفته، سلاح نفت است. او با افزایش تولید نفت و هماهنگی با متحدانش در منطقه خلیج فارس، به دنبال پایین نگه داشتن قیمت نفت است؛ آنچه میتواند ضربه شدیدی به اقتصاد ایران وارد کند. در حال حاضر، اقتصاد ایران عمدتا به صادرات نفت از طریق کانالهای غیررسمی با قیمتهای پایین متکی است و در صورت ادامه کاهش قیمتهای جهانی، ناگزیر است نفتش را با قیمتهای حتی پایینتری بفروشد که این مسئله بحران اقتصادی و انزوای بینالمللی ایران را تشدید میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در این میان، اسرائيل نقش محوری ایفا میکند؛ بهویژه اینکه دولت نتانیاهو همواره برنامه هستهای ایران را تهدیدی وجودی برای اسرائيل دانسته است. امروز با بازگشت ترامپ به قدرت و نبود هیچ نشانهای از بازگشت جمهوری اسلامی و ایالات متحده به میز مذاکره، احتمال تشدید تنشها افزایش یافته است، زیرا نتانیاهو واشینگتن را برای اتخاذ مواضع سختگیرانهتر علیه جمهوری اسلامی پیوسته تحت فشار قرار میدهد و حتی این احتمال وجود دارد که از حمله نظامی به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی حمایت کند.
پرسش مهمی که در این میان مطرح میشود، این است: آیا ترامپ از این تهدید بهعنوان یک اهرم فشار دیگر برای وادار کردن تهران به امتیازدهی استفاده خواهد کرد یا ممکن است اوضاع به سمت یک رویارویی مهارناپذیر پیش برود؟
علاوه بر تحریمها و فشار نظامی، یک سناریو دیگر نیز میتواند معادلات را تغییر دهد: اینکه اسرائيل برای از بین بردن باقیمانده تواناییهای نظامی حزبالله، مواضع این حزب در لبنان را بار دیگر هدف قرار دهد. اگر اسرائیل تصمیم بگیرد ضربهای قاطع به حزبالله وارد کند، ایران با معادلهای دشوار روبرو خواهد شد: یا پذیرش از دست دادن کامل نفوذ منطقهای خود یا ارائه امتیازهای اساسی به ایالات متحده برای کاهش فشار بر خود و متحدانش.
این سناریو دور از ذهن نیست، زیرا تهران میداند که هرگونه حمله کوبنده به حزبالله به کاهش قابلتوجه نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی منجر میشود. از سوی دیگر، این سناریو میتواند مسیر را به سمتی راهحلی میانه باز کند که هم برای ترامپ و هم برای نتانیاهو قابل پذیرش باشد. بر اساس این سناریو، ترامپ در ازای اجازه دادن به اسرائیل برای حمله شدید به حزبالله لبنان، از چراغ سبز نشان دادن برای حمله مستقیم به ایران خودداری میکند.
در میان این معادلات پیچیده، ایران در موقعیتی تدافعی و دشوار قرار دارد و باید میان امتیاز دادن و پذیرش خطر یک رویارویی که سرانجام و پیامدهای آن معلوم نیست، تصمیمگیری کند.
برگرفته از روزنامه النهارالعربی