نزدیک به ۲۰ سال پیش، هنری کیسینجر قواعدی را برای رمزگشایی کشمکشهای سیاسی جمهوری اسلامی ایران وضع کرد. براساس دیدگاه کیسینجر، ایران باید تصمیم میگرفت که آیا «یک کشور است یا یک آرمان».
چالش او حول این سوال بود که آیا علی خامنهای و حلقه اطرافیانش در برخورد با ملتهای دیگر رفتاری متناسب با یک کشور دارند یا میکوشند انقلاب اسلامی و اهداف مدنظرشان را گسترش دهند و از نظر نظامی هم متعصبانه عمل کنند.
با گذشت سالها پس از ارائه این دیدگاه که با ادامه تروریسم منطقهای، تهدید به جنگ علیه آمریکا، اسرائیل و کشورهای عرب و همچنین ظلم در داخل ایران همراه بود، حالا دیگر شواهد کافی به دست آمده که نشان میدهد ایران علاقهای ندارد در عرصه بینالمللی مانند یک دولت و کشور متعارف رفتار کند. در واقع، حاکم مستبد کنونی ایران، علی خامنهای، حتی تظاهر نمیکند که نگران چیزی جز برتریجویی است.
با این حال، بسیاری از کشورهای جهان و شخصیتهای کلیدی، ازجمله روسای جمهوری اخیر آمریکا، کشورهای اروپایی و مقامهای سازمان ملل متحد، در برخورد با جمهوری اسلامی راه سادهتر را انتخاب کردهاند و مدعیاند که پاسخ به چالش کیسینجر همچنان مبهم است.
با این حال خوشبختانه، آمریکا اکنون رئیسجمهوری دارد که باور دارد جمهوری اسلامی ایران چیزی جز یک دولت مخرب و خطرناک نیست. از این رو، دونالد ترامپ آماده است تا یک بار برای همیشه به این ماجرا پایان دهد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
باور ترامپ، که بارها نیز بر آن تاکید کرده، این است که نمیتوان به ایران اجازه دستیابی به سلاح هستهای را داد. موضع علنی او این است که یا ایران خودش برنامه هستهای را کنار میگذارد یا آمریکا، احتمالا با کمک اسرائیل، در اقدامی نظامی این کار را انجام خواهد داد.
رئیسجمهوری ایالات متحده به معتمدانش گفته است که بهجز این پیشنهاد، گزینه دیگری روی میز نیست. به همین دلیل، قطعا دیگر توافقی وجود نخواهد داشت که مستلزم بازرسیهای بینالمللی و متکی بر صداقت و پایبندی جمهوری اسلامی باشد.
همچنین هیچگونه چشمپوشی درمورد غنیسازی بیشتر اورانیوم در سطحی که هیچ کاربردی جز ساخت بمب هستهای ندارد وجود نخواهد داشت.
دروغهای جمهوری اسلامی که میگوید ایران از اورانیوم غنیشده فقط برای مصارف صلحآمیز داخلی و تامین انرژی بهره خواهد گرفت، هیچ اعتباری نزد دونالد ترامپ ندارد و او با جدیت گفته است که ایران باید با آمریکا به توافق هستهای برسد.
رویکرد او برای جمهوری اسلامی میزان مخاطرات مرتبط با مذاکراتی را که از شنبه در عمان آغاز شد، بهوضوح بالا میبرد.
ترامپ در اواخر ماه مارس گفت که اگر توافق هستهای با ایران انجام نشود، جمهوری اسلامی با بمبارانی مواجه میشود که تاکنون ندیده است. برای تاکید بر این نکته، ایالات متحده تجهیزات نظامی بیشتری را راهی خاورمیانه کرد تا تهران دریابد که تاسیسات هستهایاش، که مهمترینشان در کوهها جاسازی شدهاند، در تیررس بمبافکنهای بی۲ قرار خواهند داشت.
تضاد رویکرد ترامپ با روسای جمهوری پیشین آمریکا، ازجمله باراک اوباما و جو بایدن، قابل توجه است. آنها برای صلح به ایران التماس کردند، به معاهدههای پوچ تن دادند، تحریمهای نفتی و بانکی جمهوری اسلامی را لغو کردند، برای آزادی گروگانها باج دادند و درنهایت هیچ دستاوردی در برابر حاکمان مستند و دیکتاتور ایران نداشتند.
اکنون خبر خوب این است که رفتار اخیر جمهوری اسلامی نشان میدهد که دوره اول ترامپ را به یاد میآورد و متوجه است که او سیاستمداری متفاوت از اوباما و بایدن است. تهران بهخوبی به یاد دارد که ترامپ چگونه از توافق ضعیف هستهای دوران اوباما خارج شد و در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران راه خودش را رفت. تهران همچنین به یاد دارد که ترامپ چگونه دستور کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، را صادر کرد، فردی که رهبری شبکه تروریستی جمهوری اسلامی را برعهده داشت.
پس از ورود مجدد ترامپ به کاخ سفید نیز جمهوری اسلامی ایران در ابتدا ایده مذاکرات جدید را به سخره گرفت و گفت که چیزی برای بحث وجود ندارد، اما دیدیم که چگونه ناگهان تغییر جهت داد و با مذاکرات و حتی ملاقات با مقامهای آمریکایی موافقت کرد.
اکنون نیز نتیجهبخش بودن این مذاکرات بستگی به این دارد که آیا رهبران ایران تهدید ترامپ برای استفاده از قدرتش را جدی بگیرند یا نه؛ آن هم در شرایطی که آیتالله و دولتش در ضعیفترین شرایط در دهههای اخیر قرار دارند.
جمهوری اسلامی در شرایط کنونی میداند که توان گسترش نفوذش در منطقه را ندارد زیرا تا حد زیادی به لطف اسرائیل، گروههایی مانند حزبالله، حماس و دیگر نیروهای نیابتیاش ضعیف شدهاند.
در واقع، شبکه نیروهای نیابتی ایران از هم پاشیده است و خیال دور و دراز جمهوری اسلامی که ابتدا اسرائیل را از بین میبرد و سپس به سمت نابودی آمریکا حرکت میکند، حالا دیگر به یک خیالپردازی منقضی شبیه است.
در عین حال با اینکه جمهوری اسلامی هنوز هم تسلط خفقانآوری بر مردم ایران دارد، اما گزارشهای مستندی وجود دارد که حاکمان دینی ایران متوجهاند که مردم از آنها ناراضیاند و هر لحظه ممکن است سرنگون شوند.
رسانهها گزارش دادند که علی خامنهای متقاعد شده است دعوت ترامپ برای مذاکره را بپذیرد، زیرا مشاورانش به او گفته بودند که در غیر این صورت ممکن است رژیم سقوط کند. گزارشها همچنین از سقوط اقتصادی و افزایش تورم، کاهش شدید ارزش پولی ایران و کمبود گاز، برق و آب بهمنزله عوامل افزایش نارضایتی عمومی یاد میکنند.
برخی گزارش دادهاند که مشاوران علی خامنهای به او هشدار دادهاند ادامه جنگ با آمریکا و اسرائیل و نپذیرفتن پیشنهاد مذاکره با آمریکا ممکن است آخرین میخ بر تابوت نظام باشد و اگر جمهوری اسلامی ایران از مذاکره امتناع کند یا مذاکرات شکست بخورد، ترامپ به تاسیسات اصلی هستهای حمله نظامی خواهد کرد.
جمهوری اسلامی به مذاکرات تن داد، زیرا میداند که مردی که اکنون در کاخ سفید نشسته است بهشدت در پیگیری خواستههایش جدی و عملگرا است.
برگرفته از نیویورک پست