وقتی نخستین گزارشها درمورد شیوع ویروس کرونا منتشر شد، فکر آن را میکردم که ایران هدف خشم جهان قرار گیرد. گسترش «کووید ۱۹» در خاورمیانه، به همان انداره که در تاریخ غیرقابل انکار است، اجتناب ناپذیر بود، زیرا راههای زیارت مسلمانان همواره کانالی برای شیوع بیماریهای مسری مثل طاعون بوده است. اما بیتوجه به این که واکنش مقامات ایران به شیوع کرونا تا چه حد صادقانه یا ناصادقانه بوده است، نفرت به اسلام شیعه در قلمرو اسلام سنی، و احساسات ضدایرانی در جهان غرب در سالهای اخیر، ایران بیچاره را به یک طاعونزده منفور و منزوی تبدیل کرده است.
ویروسی که به وضوح از چین منشاء گرفته است، در حال حاضر ایران را برای همه ما تبدیل به یک تهدید کرده است. نشریه نیویورک تایمز اعلام کرده است که ایران به صورت «یک خطر جهانی» در میآید که ویروس کرونا را «به تعداد کثیری از کشورهای همسایه سرایت میدهند.» نشریه «جروزالم پست» اعلام کرده است که ایران «اکنون خاورمیانه را با وحشت از کرونا به آتش کشیده است.» مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، در اظهاراتی در واشنگتن گفته است که «از بابت اطلاعات حاکی از این که حکومت ایران احتمالا جزئیات مهم در مورد شیوع بیماری در کشور را مخفی کرده است»، سخت نگران است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
...و البته این غیرقابل اجتناب بوده است. به دنبال پنهانکاریهای حکومت ایران در تکذیب دخالت در سرنگونی هواپیمای اوکراین در ۸ ژانویه، جهان به اظهارات مقامات ایران در مورد نخستین موارد تلفات کرونا اعتماد نمیکرد. تنها در شهر قم ۵۰ مورد مرگ و میر گزارش شده است که در میان وحشت عموم (و تکذیب) دولت، نماینده شهر در مجلس هم در میان قربانیان بوده است. در میان ۱۳۹ شهروندی که آزمایش آلوده شدن آنان به کرونا مثبت بوده است، معاون وزیر بهداشت نیز قرار داشته است که در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی، به شدت عرق میریخته است. با توجه به آمار رسمی دایر بر این که تنها در یک هفته ۱۹ نفر از عوارض کرونا درگذشتهاند، این که یک روحانی اعلام کند مساجد قم (در مقابل ابتلا به کرونا) از زائران حفاظت میکند، کمک چندانی به (به کنترل بیماری) نمیکند. این، واقعا سناریویی از قرون وسطی است.
برخورد همسایگان ایران به گسترش کرونا، به این مصیبت دامن میزند. امارات متحده عربی، بحرین و عربستان سعودی، همه ایران را منشاء سرایت بیماری به کشورهاشان عنوان کردهاند. البته صحت دارد، زیرا به نظر میرسد که قربانیان کرونا (حتی در لبنان) از تهران وارد این کشورها شده بودهاند. اما باید به خاطر داشت که در جهانی که سالها - به اتفاق - ایران را در انزوا و تحریم قرار داده و این کشور را از دریافت اساسیترین کالاها، از جمله تجهیزات و ابزارهای پزشکی محروم کرده است، این برخورد متناقض، عجیب، و ریاکارانه است. شیوع بیماری با مراسم زیارت در قم همزمان شده است. اگر این واقعه چند ماه دیرتر رخ میداد، در آن صورت منبع خطر می توانست - و هنوز هم میتواند – مناسک حج در تابستان امسال در مکه در عربستان سعودی باشد. ویروس کرونا به اسلام احترام نمیگذارد.
بیماری برای مسیحیت نیز ارجی قائل نیست. اسناد تاریخی نشان میدهد که مسلمانان در زمان شیوع طاعون در خاورمیانه، بر این تصور بودهاند که ممکن است مسیحیان از ابتلا به آن در امان باشند – که نبودند.
تنها هفت سال پس از درگذشت پیامبر اسلام، طاعون در سراسر منطقه منتشر شد. طاعون سیاه یا «عمواس» در خاورمیانه که نام روستایی در نزدیکی بیتالمقدس را برخود دارد، در کل سوریه و عربستان سعودی امروز گسترش یافت و ۲۰ هزار نفر، از جمله ابوعبیده ابنالجراح، یکی از حواریون محمد را به کام مرگ کشید. (ساکنان عمواس در سال ۱۹۴۸ توسط نیروهای اسرائیل از آن روستا بیرون رانده شدند.) در یک اپیدمی دیگر پیش از این، عمرابن خطاب، دومین خلیفه اسلام در میان اهل سنت، از مدینه به سوی سوریه در حال پیشروی بود، اما با شنیدن خبر شیوع طاعون در آن منطقه از ابوعبیده، لشکر خود را به مدینه بازگرداند. تصمیم او به بازگشت به عربستان، بحث و جدل فراوانی برانگیخت که انعکاس آن حتی امروز در گرماگرم شیوع کرونا نیز شنیده میشود.
آیا باید در میان اپیدمی کرونا در جایی که هستیم، بمانیم؟ باید به خانههامان بدویم و در آن پناه گیریم؟ ظاهرا، در اوان اسلام، مسلمانان به سخنان پیامبر (که صحت تاریخی آن هنوز مورد بحث است) اقتدا میکردهاند که گویا گفته بوده است «اگر (طاعون) در موطنتان شیوع پیدا کرد، به آن نزدیک نشوید؛ اما اگر در قلمرو دیگری که در آن هستید رخ داد، آنجا را ترک نکرده و فرار نکنید.» محققان، از جمله «یارون آیالوُن»، خاطرنشان میکنند که هم مسلمانان و هم مسیحیان با مسئله ملموس و در عین حال فلسفی بیماریهای واگیردار روبهرو بودهاند. «اگر بیماری بتواند از فردی به فرد دیگر منتقل شود، باید راهی برای اجتناب از ابتلا وجود داشته باشد، و اگر چنین باشد، این بحث که اپیدمیها مجازات الهی برای گناهان بشر است، مسموع نخواهد بود.» برخی نویسندگان مسلمان گفتهاند که هرچند بیماری های واگیردار وجود دارد، اما این خواست خداست که فردی به آن مبتلا بشود، یا نه.
البته برای صدها سال خاورمیانه و جهان عرب به داروهایی دسترسی داشتهاند که در اروپا وجود نداشته است. برای مثال، «حنین بن اسحاق» نوشتههای بقراط، و پزشک و جراح رومی، «گالن» اهل «پرگامون»، را به عربی ترجمه کرد. اما یک تاریخدان مصری مسلمان در دوره حکومت مملوکها گفت که مرگ از طاعون با شهید شدن در جبهه جنگ یکسان است. شاید باید پیشبینی کنیم که چنین نظریهای بار دیگر در خاورمیانه امروز نضج گیرد. او حتی ظاهرا به نقل از پیامبر گفته است که مکه و مدینه با فرشتگان احاطه شده است و طاعون نمیتواند وارد آنها شود. بیتردید، این تعبیر بنیانِ اظهارات آن معمم در قم است که گفته است مساجد شهر از زائران (در مقابل کرونا) حفاظت میکنند.
رویدادهای ضبط شده در مورد طاعونهایی که جهان اسلام را در چنگال گرفت، حتی وحشتناکتر از بیماریهای مشابه آنها در اروپاست که برای مثال، حاکی از ۸۰۰ هزار مورد مرگ و میر از طاعون تنها در انگلستان (بخشی از بریتانیا) در قرن ۱۴ است. تاریخشناسان عرب معتقدند که منبع طاعون در مغولستان بوده است و تردید ندارند که از طریق جاده ابریشم )البته با سرعت حرکت ارتشها و شتر به جای هواپیما) به ایران و بلاد شام (سوریه، لبنان، فلسطین، اسرائیل و مصر امروز) سرایت کرده بوده است. ابن الوردی، که خود بر اثر ابتلا به طاعون در سال ۱۳۴۸ میلادی درگذشت، گفته است که «مرگ سیاه» از «قلمرو تاریکی» برخاسته است. در قرن ۱۴ میلادی بیش از ۳۰ درصد ایرانیها از عوارض این بیماری هلاک شدند. «ابن بطوطه»، جهانگرد معروف عرب، گفته است که تنها در دمشق در یک روز ۲۰۰۰ نفر بر اثر طاعون درگذشتند. چهار سال پس از آن، شهر مکه آماج طاعون شد که از طریق زوار و شرکت کنندگان در مناسک حج منتشر شده بود. در سال ۱۳۴۷ میلادی، مرگ سیاه در قاهره، یک سوم جمعیت را با سرعتی برابر با یک هزار نفر در روز به کام مرگ فرستاد. به گفته «مکس رودن بِک»، تاریخ شناس و روزنامه نگار، ۵۵ دور شیوع طاعون در شهر قاهره رخ داده است که ۲۰ مورد آن ظرف ۱۵۰ سال روی داده بوده است. او مینویسد:«به گونهای مرگبار، حکام وقت و مردم به یکسان طاعون را غضب الهی تلقی میکردند.»
شیخ الازهر با اطمینان میگفت که آن بیماری مجازات الهی برای مردانی است که جویای ارضای جنسی با روسپیان هستند، و زنانی که «به خود زینتآلات آویخته» و در خیابانها قدم میزنند. یک مرد انگیسی که در سال ۱۸۳۵ میلادی از شهر قاهره دیدن کرده است، از درگذشت صاحبخانه، بانکدار، پزشک، الاغسوار، اقوام خدمتکارش، و یک شعبدهباز و ۷۰ هزار نفر دیگر بر اثر عوارض طاعون نوشته است.
تردید دارم که اخبار مصیبت بار اپیدمی در خاورمیانه، تاثیر چندانی در کاخ سفید یا رهبران سنی حوزه خلیج فارس داشته باشد. اما با توجه به وجود اردوگاههای آوارگان در سوریه، عراق، اردن و لبنان، تاریخ به این منطقه نزدیکتر میشود. در مقایسه با طاعون قرون گذشته، ویروس کرونا (از توصیف آن به عنوان یک اپیدمی گذشته) خطر عمدهای علیه بشریت نیست. اما سرعت گسترش آن چنان است که تنها نسلهای گذشته خاورمیانه درک میکنند. کرونا در همان لحظهای به ایتالیا رسید، که در اسکندریه مصر. جاده ابریشم تفاوتی میان اقوام یا ملیتها نمی گذاشت. جاده زائران اسلام هم به همین گونه بود.