به گفته ارسطو، ما حیوانات اجتماعی هستیم. پس حالا که مجبور به قرنطینه کردن خود و فاصله گرفتن از دیگران در اجتماع هستیم چه باید بکنیم تا دیگر احساس تنهایی و دیوانه شدن به ما دست ندهد؟
خب اولین چیزی که ممکن است به ذهنمان برسد این است که «این بحران را هدر نده!» اگر به اندازه کافی خلاق باشیم در این دوران تاریک هم بارقههایی از نور خواهیم یافت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
میتوانیم شیوههای جدید زندگی کردن را امتحان کنیم، راههایی که فقط به کمک به شما در رویارویی با این دوران اضطراری محدود نخواهد ماند.
کارهایی که کمتر مادی و بیشتر معنیدار هستند و به ما کمک میکنند با سیاره و محیط زیست خود هماهنگ و منطبق شویم.
اینها ده راهی است که من به کار بستهام:
قهوه نوشی و صرف ناهار و شام مجازی
یکی از دوستانم که قرار بود برای شام به منزل من بیاید گفت گلو درد دارد. پس هر دو در خانه خود نشسته و با تماس ویدئویی در مقابل یکدیگر شام خوردیم. من همین کار را با دوست دیگری که سرطان دارد هم انجام خواهم داد. هیچ دلیلی ندارم که فکر کنم به ویروس مبتلا هستم ولی چرا خطر ابتلای او را به جان بخرم وقتی قرار است به زودی به بیمارستان برود؟
آوازخوانی و رقص
ایتالیاییها با خواندن آواز در بالکنها روحیه خود را حفظ میکنند اما هیچ کسی وظیفه انحصاری آوازخوانی را بر عهده ندارد. من و دوستم که گلو درد داشت هم هنگام شام مجازی خود برای یکدیگر آهنگ «ای تنهای من» (O Sole Mio) را خواندیم. دفعه بعد میخواهم پیشنهاد بدهم از راه دور با هم برقصیم. دوستانم در ایتالیا همچنین شاهد ظهور نرمافزاری جدید با نام «مهمانی در خانه» (House Party) بودهاند که برای مهمانی گرفتن مجازی طراحی شده است.
دوچرخهسواری
وسائط حمل و نقل عمومی دیگر امن و مطمئن نیست. پس برای مسیرهای کوتاه چرا قدم نزنم؟ و برای مسیرهای طولانیتر چرا دوچرخهسواری نکنم؟ این راهها همچنین برای حفظ تناسب اندام و ورزش کردن کارهای خوبی هستند.
باشگاههای ورزشی مجازی
دیگر امکان عرق ریختن و کوفته شدن در باشگاه وجود ندارد. به همین خاطر من به یوگا و مراقبه در خانه روی آوردهام. اما بالاخره حس خوبی میدهد که با دیگران ورزش کرد. برای همین به استاد یوگای خود پیشنهاد دادم کلاس را به صورت مجازی برگزار کند. باز هم نیاز به یادآوری است که مردم در ایتالیا همینک نیز این کار را انجام میدهند.
راه رفتن و گپ زدن
ما به از خانه بیرون رفتن نیاز داریم وگرنه دچار تب تنهایی میشویم. قدم زدن برای فکر کردن و همچنین تناسب اندام بسیار خوب است. قدم زدن در حالی که با دوستی حرف میزنید هم باعث میشود ارتباطات اجتماعی خود را پی گیرید. شما و دوست خود میتوانید دو متر از یکدیگر دور باشید و قدم زنید یا حتی میتوانید از طریق گوشی همراه با هم صحبت کنید.
زمان تعمیق و تامل
زندگی بیشتر افراد مطابق برنامه روزمره است: باید صبح کودکان را به مدرسه برده و بعد با عجله سر کار روند، به ایمیلهایی بیانتها پاسخ داده، به خانه برگردند و از خستگی غش کنند. یا آنطور که فرانسویها میگویند: «مترو، کار، خواب» (Metro, boulot, dodo). این مسابقه موشها چندان عالی نیست. اما خانه ماندن و با انگشتان خود بازی کردن هم چندان جذاب به نظر نمیرسد. پس ما نیاز به برنامهای جدید داریم.
هر صبح من یک ساعت در دفترچه خاطراتم درباره هر چه به ذهنم میآید مینویسم. این کار باعث میشود افکارم برای آن روز پرداخته و منظم شود. هر عصر هم حداقل سه چیز خوبی که آن روز اتفاق افتاده است را می نویسم و توضیح میدهم چرا برایم معنیدار هستند. این عادات باعث میشود آغاز و پایان روز من تعیین شود و برای هر آنچه در این میان انجام میدهم یاریرسان است.
تعمیق دوستیها
بیشتر اوقات ما آنقدر مشغولیم که نمیتوانیم عمیق به دوستان و خویشاوندان خود فکر کنیم. اما اکنون زمان فراغت بیشتری پیش رو داریم و میتوانیم از بخشی از آن برای تفکر درباره احساسات و نیازهای کسانی که دوست داریم بهره جسته و سعی کنیم به آنها کمک کنیم به خواستههای خود دست یابند ... البته از راه دور.
با مادربزرگ تماس بگیر ولی او را لمس نکن
بسیاری از افراد مسن تنها هستند. ما میتوانیم کمی از این وقت اضافه استفاده کرده تا با آنها تماس بگیریم. تبلیغ قدیمی یکی از شرکتهای مخابراتی امریکا میگفت: «با افراد تماس بگیر و آنها را لمس کن» که شعار تبلیغاتی خوبی است ولی آن را به معنای واقعی کلمه تفسیر نکنید. با افراد مسن از طریق مجازی تماس بگیرید. به پدر و مادرتان یاد دهید از واتساپ، «مهمانی در خانه»، و اسکایپ استفاده کنند و برای خرید از فروشگاههای مجازی استفاده نمایند. آنها حتی شاید عاشق این شوند که میتوانند از پس کارهای خود در دنیای مجازی برآیند.
گروههای مجازی کتابخوانی
مردم همچنین وقت زیادی برای مطالعه خواهند داشت. اما آدم میتواند احساس تنهایی کند و با درگیر کردن افکار و ذهنهای بیشتری که بتوانند ایدههای خود را با یکدیگر به اشتراک گذارند به مقابله با این مساله رفت. وقتی من کتابی را به پایان میبرم، افکارم را درباره آن نوشته و به دوستانم میفرستم تا آغاز کننده بحث و مناظره در بین آنها باشم. چرا پا را فراتر نگذاشت و گروههای کتابخوانی مجازی تاسیس نکرد؟
با دوستان دور خود دیداری تازه کنید
تنها به این دلیل که کسی کنار شما حضور ندارد بدین معنی نیست که نمیتوانید با آنها رفاقتی عمیق داشته باشید. در واقع، این ویروس فرصت آن را فراهم آورده تا با افرادی که دور از شما زندگی می کنند دیداری تازه کنید. بالاخره اگر مجبور شدید در اجتماع از دیگران فاصله بگیرید دیگر فرقی نمیکند در لندن باشند یا کلکته یا میلان. هر چه بیشتر با افراد مختلف از سراسر دنیا تماس بگیریم و دغدغه خود برای یکدیگر را به نمایش بگذاریم بهتر میتوانیم بر دیگر ویروس وحشتناک پیروز شویم: ویروس ملیگرایی.
افراد دیگر ایدههایی مختلف درباره نحوه رویارویی با این بحران خستهکننده خواهند داشت. ما همه میتوانیم در این دوران لذت را تجربه کرده و با امتحان کردن راههای مختلف، روشهایی جدید برای زندگی ابداع کنیم.
علاوه بر این، بیشتر این فعالیتها باعث نمیشود مقادیر عظیمی از آلودگیهای کربنی را به هوا تزریق کنیم. بنابراین اگر فرهنگی جدید خلق کردیم که کمتر خستهکننده و بیشتر معنیدار است آنگاه بهتر میتوانیم به مصاف چالش اصلی هم برویم که چگونه سیاره خود را از نابودی نجات دهیم.
© The Independent