سرانجام پس از مدتها بن بست سیاسی، برهم صالح رئیس جمهور عراق، عدنان زرفی، نماینده استان نجف و رئیس ائتلاف نصر در پارلمان را به عنوان نخست وزیر جدید عراق، مأمور تشکیل حکومت کرد. یکی از اهداف اساسی رئیس جمهور عراق که بارها آن را اعلام کرده این است که: «داشتن سلاح و نیروی مسلح، تنها باید در انحصار دولت قرار داشته و به هیچ حزب و گروه سیاسی حق داده نشود که دارای جناح نظامی یا گروه شبه نظامی بوده باشد».
تردیدی وجود ندارد که خواست اکثریت جناحهای سیاسی مخالف تسلط ایران، در عراق و همچنان خواست آمریکا و کشورهای منطقه هم همین است، اما با وجود تمایل شدیدی که آقای زرفی برای تحقق این هدف دارد، واقعیتهای موجود امنیتی، نظامی و سیاسی دسترسی وی را به این هدف، سخت و دشوار کرده است.
وجود این واقعیتها مستلزم آن است که آقای زرفی و حامیانش در داخل و خارج عراق، برای تحقق این هدف با واقع بینی و عملگرایی گام برداشته به تدریج و حوصله مندی عمل کنند.
البته آقای زرفی از هنگامی که مأموریت تشکیل دولت جدید را برعهده گرفت تا کنون گام هایی در این راستا برداشته است. از جمله وی با سفرای کشورهای عضو شورای امنیت دیدار کرده، بر اصل تقدم منافع عراق تأکید ورزیده است. زرفی همچنان در دیدار خود با سفرای یاد شده، بر لزوم دور نگه داشتن عراق از کشمکشهای منطقهای و بین المللی و جلوگیری از تبدیل شدن آن کشور به میدان تصفیه حساب میان برخی از کشورهای منطقه و نیروهای بین المللی(ایران و آمریکا)، و انحصار سلاح در دست دولت و پایان یافتن نقش شبه نظامیان، تأکید کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این درحالی است که تشکلهای نزدیک به ایران و گروههای نظامی عضو «حشد شعبی» که در بیرون از چارچوب نیروهای مسلح قانونی عراق، فعال هستند، از پذیرش آقای زرفی به عنوان نخست وزیر، سر باز زده اند.
البته انگیزه های مخالفت تشکلها و گروه های مسلح یاد شده، با نخست وزیری آقای زرفی، منحصر به موضع وی در برابر فعالیتهای نظامی این گروهها نیست، بلکه موضوع بزرگتر و پیچیده تر از آن است. زیرا این گروهها در زمان نخست وزیری حیدر عبادی، با جدا سازی بخش سیاسی و نظامی خود توافق نشان داده و پذیرفته بودند که بخش سیاسی آنها در فرایند سیاسی و انتخابات پارلمانی اشتراک کند و بخش نظامی آنها در چارچوب نیروهای مسلح دولت عراق مدغم شده و زیر فرمان فرمانده کل قوا یعنی نخست وزیر قرار گیرد.
از این جهت، زمانی که عادل عبد المهدی نخست وزیر وقت ضمن فرمانی برای تسلیم سلاح و مراکز نظامی گروههای مسلح به دولت عراق، ضرب الاجل تعیین کرد، گروههای حشد شعبی، اعتراضی نکردند؛ از همین سبب بود که پس از قانونمند شدن نیروهای حشد شعبی، برخی از جناحهای آن مانند «جنبش نجبا» و «کتائب حزب الله» خود را در بیرون از منظومه حشد شعبی نگه داشتند و این امر زمینه را برای آمریکا فراهم ساخت تا آنها را به علاوه گروه مسلح «عصائب اهل الحق» در لست سازمانهای تروریستی قرار دهد.
پس معلوم است که انگیزه عدم پذیرش نخست وزیری آقای زرفی، ابعاد گسترده تر و پیچیده تر داشته به بازیهای برقراری توازن میان نفوذ آمریکا و ایران و استراتژی آمریکا برای کوتاه کردن دست ایران از عراق، بر میگردد.
خشم و مخالفت نیروهای حشد شعبی در برابر نخست وزیر جدید عراق، بیانگر میزان خطری است که ایران از برنامهها و استراتژیهای تازه آمریکا در عراق، احساس میکند، به ویژه پس از کشته شدن قاسم سلیمانی توسط آمریکا، اکنون روشن شده است که آمریکا از مرحله تفاهم اعلان ناشده با ایران عبور کرده و وارد مرحله تازهای گردیده که بر مبنای آن دیگر به ایران اجازه نخواهد داد تا در عراق یکه تازی کرده دولت، جامعه، سرنوشت و آینده عراق را زیر سیطره خود داشته باشد.
با توجه به مطالب یاد شده، انگیزهها و عوامل اصلی بالا گرفتن تهدیدها و هشدارهای صادر شده از تهران و از جانب گروههای وابسته اش در عراق، به ویژه کتائب حزب الله و جنبش نجبا را، میتوان به درستی درک کرد.
آنها هراس از این دارند که واشنگتن دست به چنان اقدام سیاسی و نظامیای در عراق بزند که تسلط آمریکا را بر فرایند سیاسی عراق مسلم کرده و دست آنها را از ایفای نقشی محوری در سیاست عراق و تعیین نخست وزیر و تشکیل کابینه، کوتاه کند.
در مقابل، واشنگتن و نیروهای نزدیک به آن در عراق که تا هنوز پشتیبانی خود را به گونه علنی از زرفی اعلام نکرده اند، چالشها و موانعی را که بر سر راه وی است و همچنان تأثیر و نفوذی را که ایران و گروههای وابسته به آن در عراق دارند، به خوبی درک میکنند؛ از این جهت در همکاری با نخست وزیر جدید که با ایران نزدیکی ندارد، مضایقه نخواهند کرد. بلکه انتظار میرود با استفاده از این فرصت، آقای زرفی را برای تشکیل حکومت و اجرای برنامهها و دیدگاههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی اش کمک کنند.
از جانب دیگر، دور از امکان نیست که آقای زرفی برای تضمین بقای خود در پست نخست وزیری و کسب رأی اعتماد در پارلمان، دروازه تفاهم را با گروه های وابسته به ایران بگشاید، هرچند قراین حاکی از آن است که گرفتن رأی اعتماد از بیرون از ائتلاف شیعی، در پارلمان برای وی امکان پذیر است.
اکنون آیا عدنان زرفی این کار را خواهد کرد؟ آیا هزینهایکه برای رسیدن به این هدف پرداخت خواهد کرد، چه خواهد بود؟ و آیا واشنگتن این فرصتی که با نخست وزیریِ عدنان زرفی برای محدود کردن نقش ایران در عراق، فراهم شده را از دست خواهد داد؟
اینها پرسشهای است که روند حوادث در آینده، به آنها پاسخ خواهد داد. اما اکنون نمیتوان هیچ احتمالی را از نظر دور داشت، حتی احتمال اینکه مدت زمان قانونی عدنان زرفی برای تشکیل حکومت به پایان رسد و مسئله چنان جایگزینی برای وی مطرح شود که دارنده همه شروط مشترک میان واشنگتن، تهران و متحدانشان در عراق باشد.
© IndependentArabia