نگرشی بر ابعاد لشکر کشی آمریکا در عراق

تحریم‌های آمریکا نقش موثری در کاهش فعالیت های تهدید آمیز ایران داشته است

به رغم شیوع ویروس کرونا، آمریکا نمی خواهد عملیات نظامی خود را در خارج از کشور متوقف کند. عکس از: ‏AFP‏

از مدتی بدین سو، نیروهای آمریکایی در عراق دست به تحرکات نظامی تازه زده و جابجایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بزرگی را در قملرو عراق و در آب‌های خلیج فارس، آغاز کرده اند. هرچند هدفی برای این جابجایی‌ها از طرف نیروهای نظامی آمریکا اعلام نشده است، اما دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در صفحه تویتر خود نوشته است که: «بر اساس اطلاعات به دست آمده، ایران و وکلای آن، مشغول نقشه کشی برای یک سلسله حملات پی در پی بر ضد نیروها و منافع ما در عراق می‌باشند و اگر چنین کاری رخ دهد، تهران بهای سنگینی خواهد پرداخت.».

هم‌چنان یکی از مقامات آمریکایی در اوایل ماه جاری به خبرگزاری «رویترز»، اظهار کرد که: «گزارش‌های اطلاعاتی ما حاکی از این است که احتمال دارد حمله‌ای به کمک ایران بر نیروها و تأسیسات آمریکایی در عراق، صورت بگیرد».

قراین بالا دلالت بر این دارد که رویارویی میان آمریکا و ایران در آینده نزدیک، محتمل می‌باشد؛ اما حجم و وسعت این جابجایی‌ها و تحرکات بزرگ دریایی، زمینی و هوایی نیروهای آمریکایی به خاطر یک درگیری احتمالی، هم‌خوانی ندارد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اعزام بیش از ۶۵ کشتی هواپیما بردار و ناوشکن، پر کردن و آماده سازی ۶۰ باتری موشک‌های پاتریوت از نسل پیشرفته هوشمند، پخش نیروهای جدید در خاک عراق، احداث پایگاه تازه در نزدیکی سنجار در استان نینوا، ارسال مجموعه‌ بزرگی از تانک‌های زرهدار و یک اسکادران هواپیمای جنگی به شمول هواپیماهای غول پیکر (ب ۵۲)، که قطعا هزینه هنگفتی هم بر خزانه دولت آمریکا تحمیل خواهد کرد، همه این ها نشان می‌دهد که احتمال استفاده از این نیروها از عدم آن بیشتر است.

از جانب دیگر ایران و وکلای ولایت‌مدارش در منطقه، این حقیقت را به درستی درک می‌کنند که در صورت رویارویی نظامی با آمریکا، شانس پیروزی نخواهند داشت؛ زیرا نه از نگاه فناوری توان آن را دارند و نه از نگاه پشتیبانی و بسیج مردمی؛ اما با وجود آن حملات ایران علیه نیروهای آمریکایی در عراق و سفارت آمریکا در بغداد، کما کان ادامه دارد.

این درحالی است که به رغم بحران جهانی ناشی از شیوع ویروس کرونا و ابتلای شماری از سربازان آمریکایی به این بیماری، جون هایتن معاون رئیس ستاد مشترک آمریکا، بر تداوم عملیات‌های نظامی آمریکا در بیرون از خاک آمریکا، تأکید ورزیده است. وی در مصاحبه‌ای به خبرنگاران گفت: « هیچ تأثیری بر عملیات‌های ما وارد نشده است، مأموریت‌های نظامی نیروهای ما در سراسر جهان، مطابق با هنجارها و نمونه‌های سابق ادامه دارد و شیوع کرونا، هیچ تأثیری بر آن‌ها نگذاشته است». جون هایتن هم‌چنان افزود که « شمار سربازان آمریکایی مبتلا به ویروس کرونا در خارج، بسیار محدود است.».

اما در عین حال وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)، اعلام کرد که به خاطر جلوگیری از شیوع کرونا، تا دو ماه آینده، کلیه انتقالات و جابجایی‌ها در میان نظامیان آمریکایی در سراسر جهان و هم‌چنان اعزام سرباز به مناطق جنگی و  بازگرداندن آن‌ها به وطن، متوقف می‌باشد.

به هر صورت، ممکن است شرایط کنونی سبب تأخیر درگیری احتمالی گردد، اما هرگز مانع از آن نخواهد شد. به ویژه پس از دیدار اخیر اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران از بغداد. زیرا از خبرهای درز کرده از دیدار قاآنی، چنین معلوم می‌شود که به رغم فشارهای آمریکا تا هنوز هیچ‌گونه تغییری در موضع ایران نیامده است، از این جهت ایران با نفوذی که در مجلس نمایندگان عراق دارد، جز به یک فرد وابسته به خودش، به شخص دیگری اجازه نخواهد داد که متصدی سمت نخست وزیری عراق شود.

از جانب دیگر، تحرکات تازه نظامی آمریکا در ۶ استان دارای اکثریت سنی که گروه های ولایت مدار ایران در آن‌ها تسلط دارند، به این معنی است که در استراتژی کاخ سفید در قبال عراق، تغییر آمده است. چنان‌چه روزنامه «نیویورک تایمز» افشا کرد که مارک اسپر وزیر دفاع آمریکا، به ارتش آمریکا دستور داده است به منظور یک حمله جدید، برای از بین بردن گروه‌های مسلح وابسته به ایران، به ویژه «کتائب حزب الله عراق» که سابقه حمله به نیروهای آمریکایی را دارد، برنامه ریزی کنند.

به هرحال، چنین می‌نماید که استراتژی نظامی فعلی آمریکا، متمرکز است بر از بین بردن گروه‌های مسلح ولایت مدار و خاتمه دادن به سیطره ایران در سرزمین عراق. البته نباید فراموش کرد که اکنون فرصت بسیار خوب و مناسبی فراهم شده است که می‌تواند آمریکا را در اجرای استراتژی نظامی جدیدش، تشویق کند. برخی از عواملی‌که این فرصت را به وجود آورده است، از این قرار است:

۱- به بن بست رسیدن تلاش های سیاسی: اختلاف‌ها و کشمکش‌های سیاسی میان طرف‌های درگیر در عراق، جامعه عراق را چند پاره کرده است؛ این چند پارگی حتی در درون گروه‌های سیاسی شیعه مذهب نیز رخنه کرده و آن‌ها را به دو جناح تقسیم کرده است طوری که یک جناح از آمریکا طرفداری می‌کند و جناح دیگر از ایران و تا هنوز نتوانسته اند بر سر یک برنامه مشترک سیاسی به اتفاق برسند.

۲- ناکامی دولت در مدیریت سالم: به دلیل فساد و سوء مدیریت، تا هنوز دولت عراق هیچ دستاورد مثبتی در بخش توسعه و خدمات نداشته و در همه عرصه‌ها ناکام بوده است.

۳- افزایش تسلط دولت پنهان: البته (دولت پنهان) متشکل از گروه‌های مسلح وابسته به ایران که بر تمام نهادهای دولتی تسلط یافته و خود را بر واقعیت سیاسی و اجتماعی کشور تحمیل کرده است که در نتیجه اقتدار و هیبت دولت را از میان برده است.

۴- قیام مردمی بر ضد دولت: بیش از شش ماه می‌شود که مردم عراق در استان‌هایی با اکثریت شیعه، بر ضد دولت دست به قیام و اعتراضات مسالمت آمیز زده و خواستار سرنگون شدن دولت فاسد می‌باشند. آنها در این راه صدها کشته و هزارها زخمی و معلول قربانی داده اند، اما تا هنوز از اعتراض و قیام دست نکشیده اند.

۵ – ضعف و سردرگمی رژیم ایران به خاطر کرونا: رژیم ایران در مبارزه با بحران کرونا، ناکام از آب درآمده و بسیاری از فرماندهان خود را به خاطر ابتلا به ویروس کرونا از دست داده و اکنون در پراکندگی، اضطراب و سر درگمی به سر می‌برد.

۶- تأثیر ویران‌گر تحریم‌های آمریکا بر رژیم ایران:  تحریم‌های حد اکثری آمریکا، توان اقتصادی و مالی ایران را به تحلیل برده و رژیم ایران را از نگاه سیاسی، ضعیف و درمانده کرده است.

۷- طرفداری مردم عراق از آمریکا: افکار عمومی مردم عراق در زمان کنونی بیش‌تر به طرف آمریکا تمایل پیدا کرده است، به ویژه پس از قتل قاسم سلیمانی.

۸- لغو استثنای عراق: آمریکا، در تحریم‌هایی که بر ایران وضع کرده است، دولت عراق را مستثنی کرده و اجازه داده بود که از ایران گاز و برق وارد کند، اما اکنون به دلیل این که عراق تا حال در جست و جوی جایگزین دیگری به جای ایران (به عنوان مثال: عربستان سعودی و یا مصر) جدیت نشان نداده است، اداره ترامپ تمایل دارد که این استثنا را لغو کند.

البته نکات فوق الذکر، از جمله عواملی است که می‌تواند از دید ایالات متحده آمریکا، فرصت مناسبی برای برچیدن بساط گروه‌های مسلح وابسته به ایران در عراق، تلقی شود، اما از نظر بنده، افزون بر اقدام نظامی، توجه به از بین بردن پایه های حقوقی و فلسفه وجودی این گروه‌ها نیز ضروری بوده و ممد عملیات نظامی، واقع خواهد شد.

با توجه به این که فلسفه وجودی حشد شعبی، با از بین رفتن خطر «داعش»، از میان رفته است، اقدامات زیر در این راستا، تأثیر گذار خواهد بود: اول، صدور فتوایی از طرف آیت الله سیستانی مبنی بر این‌که زمان جهاد کفایی، سپری شده و دیگر جنگ مشروعیت ندارد. دوم، تصویب قانونی از طرف دولت عراق، مبنی بر الغای نیروهای «حشد شعبی». سوم، صدور فرمانی از طرف دولت، مبنی بر توقف کمک‌های مالی و نظامی به حشد شعبی، چهارم، اجرایی کردن قانون ضد جرایم انسانی علیه گروه های مسلح فرقه‌ای‌که مرتکب چنین جرایمی شده اند.

حال اگر ایران از اجرای برنامه‌های خود، دست بردارد که به گمان راجح چنین خواهد کرد، در این صورت نتیجه لشکرکشی و ساز و برگ نظامی آمریکا، شبیه به وضعیتی خواهد بود که در ماه مه ۲۰۱۹ شاهد آن بودیم و در فرجام بار دیگر منطقه برای مدت نامعلومی دست خوش بی‌ثباتی و نا آرامی خواهد شد.

https://www.independentarabia.com

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه