پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، ورود بسیاری از کالاها به کشور دچار مشکل شد. کمبود کالاهای اساسی در دورههایی برای مردم مشکل ایجاد کرد. دولت به عنوان مسئول اصلی تامین کالاهای اساسی، موظف به حل این مشکل است. یکی از این کالاها «کاغذ» است.
کاغذ ماده اولیه و اصلی صنعت نشر و مطبوعات به شمار میرود و ایران بخش بزرگی از نیاز کاغذ خود را وارد میکند. بنابراین کمبود یا اختلال در ورود آن تاثیر مستقیمی بر صنعت نشر دارد. امیر مسعود شهرام نیا، مدیرعامل موسسه نمایشگاههای فرهنگی کشور سال گذشته با ایراد سخنانی گفت: «نیاز مردم به کتاب و فرهنگ مکتوب به خوبی احساس میشود ولی کمبود کاغذ زمینه فعالیتهای ناشرین و نویسندگان را سخت کرده است. در این شرایط صف کاغذ نیز به سایر صفهای کشور افزوده شد. پیشنهاداتی نیز در زمینه تولید داخلی کاغذ مطرح بود اما به دلیل کمبود چوب در داخل کشور، امکان تولید داخلی نیز بسیار دشوار است. واردات چوب نیز به دلایل محیط زیستی سختیهای خاص خود را دارد.»
بهرغم حمایت دولت برای حل مشکل کاغذ، همچنان مشکل کمبود آن در بازار مشهود است. بنا به اجبار، بسیاری از ناشران به منظور تامین کاغذ مورد نیاز خود، به بازار آزاد روی آوردهاند. اگرچه برخی از ناشران حتی تهیه کاغذ از بازار آزاد را نیز دشوار توصیف میکنند. این کار حتی بر استراتژی و عملکرد ناشران نیز تاثیر گذاشته است. دولت به منظور حمایت از صنعت نشر، کاغذ را در میان کالاهای اساسی قرار داد. در اردیبهشت سال جاری، کارگروهی اختصاصی برای این امر شکل گرفت. در جلسهای که با حضور اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس جمهور برگزار شد، ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات کاغذ در نظر گرفته شد. اگرچه بسیاری از اهالی فرهنگ این کار را زمینه ساز ایجاد فساد میدانند، اما قرار بود تا وزارت ارشاد با نظارت بر نحوه توزیع کاغذ، جلوی آن را بگیرد.
تاثیر کمبود کاغذ بر بازار کتاب
در گفتگویی که با یکی از ناشران قدیمی کشور داشتم، از تاثیر کمبود کاغذ بر انتشار و نحوه قیمتگذاری کتاب پرسیدم. بر اساس گفته ایشان، قیمت گذاری دو روش دارد بعضی ناشران هزینه تمام شده را سه برابر و البته بعضی هم چهار برابر میکنند. بنابراین با توجه به افزایش قیمت تمام شده کاغذ، قیمت کتاب نیز افزایش می یابد. اگرچه ناشران از این موضوع راضی نیستند و کاهش فروش کتاب را نتیجه قیمتهای نهایی اخیر میدانند. همچنین، افزایش قیمت کاغذ، بر انتخاب موضوعات برای انتشار نیز تاثیر داشته است. او اولویت خود را انتشار کتابهای ترجمه شده بیان کرد و دلیل این موضوع را فروش تضمین شده و استقبال بازار از کتب مشهور دانست. به گفته او ناشر نیز در این شرایط بحرانی، ناچار است حفظ و بقای خود را در اولویت قرار دهد. بنابراین شاهد آن هستیم که کمبود کاغذ، حتی روی نویسندگان نیز تاثیر مستقیمی داشته است.
در این میان، روزنامهها و مطبوعات شاید بیشترین ضرر را متحمل شدند. برخی از این نشریات مجبور به کاهش صفحات خود شدند که مستقیما بر روی تعداد مقالات و گزارشهای منتشر شده تاثیر گذاشته است. همین موضوع ممکن است به بیکاری بسیاری منجر شود.
نظرات برخی از اهالی رسانه
پوریا فیاضی، مدیر مسئول روزنامه خبر ورزشی در گفتگویی با خبرنگار روزنامه ایران گفت: «مافیای کاغذ از شرایط فعلی نفع بیشتری میبرند و گاهی کاغذ را تا ۳۰۰ درصد بیشتر به ما میفروشند. تداوم این کار ممکن است باعث بیکاری هزاران نفر از روزنامهنگاران، ویراستاران، صفحه آرا و تعطیلی مشاغل وابسته شود.»
مهدی رحمانیان، مدیر مسئول روزنامه شرق نیز، در مصاحبه خود گفت: «وعدههای دولت در تامین کاغذ عملی نشده و در صورت اجبار به تهیه کاغذ از بازار آزاد، ناچار به افزایش قیمت روزنامه خواهیم بود. این کار قطعا بر روی تعداد مخاطبان تاثیر گذار است.»
محمد رضا سعدی، مدیر مسئول روزنامه جهان صنعت نیز معتقد است کاغذ با واسطه و رانت به دست مطبوعات میرسد. او گفت: «برخی از روزنامهها که حتی یک چهارم ما تیراژ ندارند، سهمیهای برابر با ما دارند.» او در مصاحبه با آرمان افزود: «سال گذشته هم عدهای با ارز دولتی کاغذ وارد کشور کردند و آن را در بازار آزاد به فروش رساندند. حال آقایان فهرستی به ما ارائه کردهاند و میگویند روزنامه جهان صنعت ۱۰ تن کاغذ دریافت کرده است، در حالی که ما این مقدار کاغذ را در فروردین ۹۷ از یک شرکت گرفتیم و کارگروه کاغذ حدود پنج ماه بعد، یعنی از شهریور سال گذشته شروع به کار کرد. حال چطور آمار فروردین ۹۷ را در گزارشهای خود قرار میدهند؟ آیا این اقدام معنایی جز آمارسازی دارد؟»
مهدی کرمی، مدیر مسئول همشهری نیز پیشنهادی برای حل مشکل دارد. او میگوید تفکیک مصرف کننده و وارد کننده کاغذ مشکل اصلی است. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد واردات کاغذ را به خود مطبوعات واگذار کند، بسیاری از عوارض ناشی از کاغذ دولتی حل خواهد شد. او افزود: «برخی روزنامهها با ابراز تیراژ غیر واقعی، سهمیه بیشتری دریافت میکنند.»
فساد در واردات کاغذ
به نظر میرسد حمایتهای دولتی نه تنها کارساز نبوده، بلکه باعث افزایش فساد در میان صنعت نیز بوده است. عدم نظارت کافی و مدیریت صحیح، شاید بیش از سایر عوامل بر تداوم معضل کاغذ موثر بوده است. چندی پیش مصاحبهای از محمد سلطانی فر، معاون امور مطبوعات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره رفع کمبود کاغذ در روزنامه شرق منتشر شد. در آن مصاحبه درباره پرونده واردات کاغذ توسط دو واردکننده، عنوان شده بود این دو شخص مجهول الهویه، ۲۴ میلیون یورو برای واردات دریافت کردهاند. این ماجرا کار را به دخالت نهادهای قضایی نیر کشاند. اما همچنان نتیجهای بر حل مشکل اهالی نشر و مطبوعات نداشته است.
عوارض کمبود کاغذ محدود به حوزه نشر و مطبوعات نیست و گریبان بسیاری از ارگانها و ادارات را نیز گرفته است. چندی پیش سرهنگ علی فکری، رئیس پلیس راهور همدان اظهار داشت: «در حال حاضر کمبود کاغذ مشکل اصلی صدور گواهینامه محسوب شده و کارآموزان پس از قبولی و ثبت اطلاعات در سایت، مدتی طول خواهد کشید تا گواهینامه به دستشان برسد و باید صبور باشند.» او افزود این مشکل تنها به همدان محدود نیست و مشکل راهنمایی و رانندگی در کل کشور است. همچنین، علی باقرزاده معاون توسعه منابع و پشتیبانی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش که آیا با مشکل جدی در تأمین کاغذ رو به رو هستید یا نه گفت: «ما برای سال تحصیلی ۹۸-۹۹ مشکل تأمین کاغذ را حل کردهایم اما از آنجا که تابستان امسال باید فرایند چاپ برخی کتابهای پایدار برای سال تحصیلی ۹۹-۱۴۰۰ را شروع کنیم باید بگویم دچار مشکل جدی هستیم».
وعدههای دولت هنوز عملی نشده و تعداد روزنامهها بر کیوسکهای روزنامه فروشی در حال کاهش است. بازار نشر از رمق افتاده و بازار کتاب در سراشیبی قرار دارد. تبعات این مشکل بیش از هر چیز قشر فرهنگی جامعه را تحتالشعاع قرار داده است. قشری که مسئول تهیه و توزیع اندیشه در کشور است.