هرسال با نزدیک شدن دهه محرم جمله معروف روحالله خمینی بر درودیوار نقش میبندد: «این محرم و صفر است که اسلام را نگهداشته است.»
او این جمله معروف را در ملاقات حضوری با وعاظ و خطبای تهران و قم اعضای انجمن اسلامی شهرداری تهران بر زبان آورد.
چهارم آبان ۱۳۶۰، در حسینیه جماران که محل اقامت او نیز بود، نشسته بر صندلی مشهورش از حاضران خواست که محرم و صفر را زنده نگه دارند: «زنده نگه داشتن عاشورا با همان وضع سنتی خودش از طرف روحانیون، از طرف خطبا، با همان وضع سابق و از طرف تودههای مردم با همان ترتیب سابق که دستجات معظم و منظم، دستجات عزاداری به عنوان عزاداری راه میافتاد.»
اما چهل سال پس از آن توصیه، برگزاری مراسم محرم در ایران به هر چیزی شبیه است غیر از «همان وضع سنتی خودش».
البته مشخص نیست منظور آیتالله خمینی از وضع سنتی که از آن راضی بوده است و توصیه به ادامه دادنش کرده دقیقا چیست.
مرتضی مطهری که از شاگردان مورد علاقه او بود، از منتقدان جدی مراسم عزاداری امام سوم شیعیان در ایران بود.
او در کتاب حماسه حسینی میگوید: «نقطهضعف…عوامالناس در مجالس عزاداری، مساله شور و واویلا برپا شدن است. باید منبری حتماً در آخر ذکر مصیبت کند و در این ذکر مصیبت هم نهتنها مردم اشک بریزند، بلکه باید مجلس از جا کنده بشود، باید شور و واویلا بشود. من نمیگویم مجلس از جا کنده نشود، من میگویم این نباید هدف باشد.»
اشاره او به مجالس سنتی روضهخوانی برای امام حسین و واقعه عاشورا است.
این مجالس در گذشته از روزهای اول محرم آغاز میشد و معمولاً با دعاخوانی آغاز و همراه مجلس وعظ و خطابه ادامه پیدا میکرد و در انتها مجلس مصیبتخوانی و روضه بود که بهتناسب نزدیکی به روز عاشورا موضوع مصیبتخوانی غمبارتر میشد تا اوج واقعه که در ظهر روز دهم و شهادت تمام یاران امام حسین بود.
فرود نهایی مراسم با برپایی شام غریبان و راهپیمایی شبانه به یاد اسرا و دفن شهدا انجام میشد. دوباره در چهلم شهدا مجالسی برگزار میشد و هفته بعد از آن مراسم وفات حضرت محمد بود که در برخی نقاط ایران به «چهل و هشتم» نیز معروف است. این روز ختم رسمی مراسم عاشورا بود.
در هر منطقه ایران بنا بر سنتهای قومی و مذهبی این مراسم با اندکی تفاوت اما به همین سبک و سیاق اجرا میشد.
در اغلب مناطق شیعهنشین، برگزاری مراسم شادی و عقد و ازدواج تعطیل و به بعد از بیست و هشتم ماه صفر موکول میشد.
یکی از بزرگترین تفاوتهای محرم در جمهوری اسلامی و اواخر دوران پهلوی، میزان قدرتنمایی و نمایش مساجد و تکایای تاریخی با وعاظ مشهور خود است.
از میانه عمر جمهوری اسلامی، با افزایش تعداد دستههای عزاداری و سنت نوظهور حسینیههای موقت خیابانی، تلاش شد از قدرت مراکز سنتی کاسته شود. این مساجد هرکدام به مراجع تقلید بزرگ شیعه وفادار بودند و گاهی مقلدان از شهرهای مختلف برای برگزاری مراسم روزهای عاشورا و تاسوعا خود را به شهرهای مذهبی مشهد و قم میرساندند. بازاریان تهران نیز مساجد و تکایای مخصوص به خود را داشتند و مجلس وعظ و خطابه آنها با نظمی مشخص و هرساله برگزار میشد.
تمام مراسم با جزییترین مراحل آن از پیش تعیینشده بود و مسؤول خاصی داشت که به راحتی امکان تغییر محتوا و یا حتی ضرباهنگ روضه امکانپذیر نبود. جوانها بهسختی میتوانستند در سنین زیر چهل سال در مراسم رسمی داخل مسجد برای خود جایی بیابند و معمولاً نقش آنها در برگزاری دستههای سینهزنی و زنجیرزنی بود، آن هم در پشت سر بزرگان محله و شیخالاسلام و پیشنماز و امام جماعت و معتمدین بازار.
در جمهوری اسلامی برای اولین بار این جوانان انقلابی بر ضد رسم از پیش تعیینشده سنتی عزاداری محرم شوریدند. در مدت زمان هشت سال جنگ ایران و عراق شکل و سبک جدیدی از مصیبتخوانی عاشورا به راه افتاد که افرادی چون صادق آهنگران و غلام کویتیپور از چهرههای شاخص آن بودند. اشعاری با ضرباهنگ بیشتر و مهییجتر و سرودهای حماسی پس از جنگ وارد مراسم اصلی محرم شد؛ اما نه در تکیه دولت و مسجد اعظم. بلکه در حسینیههای بینامونشانی که جوانان ازجنگ برگشته و بسیجیهای تکرو برای خود و دوستان جهادیشان تدارک دیده بودند؛ اما این رویه چندان در کنترل آنها باقی نماند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در غیاب جشنهای خیابانی و فستیوالهای موسیقی، دهه محرم تنها فرصت برای میلیونها جوانی بود که تنها ده روز در سال اجازه داشتند تا پاسی از شب در خیابان بمانند تا جایی که دلشان میخواهد سروصدا راه بیندازند و بر طبلهایی بزرگتر از جثه خودشان بکوبند و درعینحال از کمکهای حکومتی برای خرید این تجهیزان و پذیرایی از مهمان خود هم بهرهمند شوند.
مجالس خطابه روحانیون دینی خلوتتر شد و در برابر آن هزاران دیسکوی مذهبی در گوشه و کنار شهرها راه افتاد.
مداحانی که مانند معروفترین خوانندگان «لسآنجلسی» روی جلد مجلات رفتند و درباره زندگی خصوصیشان صحبت میشد. دستمزدهای میلیاردی طلب میکردند و هرکدام برای خودشان در صنعت عزاداری محرم ثروتی به هم زدند.
به این ترتیب چیزی که امروز در مراسم عاشورا و دهه محرم در ایران انجام میشود، کوچکترین قرابتی به آن توصیه تاریخی آیتالله خمینی ندارد. شاید بتوان گفت این بار این شکل از محرم و صفر است که جمهوری اسلامی را زنده نگهداشته است.