برای جمهوری اسلامی، از دست دادن عراق خطرناک‌تر از حمله نظامی مستقیم است

اگر معادله قدرت در عراق دستخوش تغییر شود، ایران به‌شدت تحت تاثیر قرار می‌گیرد، بدون آنکه ایالات متحده و اسرائیل مجبور باشند به یک جنگ ناخواسته مستقیم و پرهزینه وارد شوند

شبه‌نظامیان حشدالشعبی وابسته به جمهوری اسلامی در عراق‌ــ عکس از خبرگزاری قدس

در حالی که تنش بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده رو به افزایش است، نیروهای آمریکایی و اسرائيلی مشغول تمرین‌های نظامی و اجرای رزمایش‌های شبیه‌سازی حمله‌ گسترده و احتمالی به تاسیسات هسته‌ای و زیرساخت‌های نفتی ایران‌اند. وقوع چنین رویدادی بسیار خطرناک خواهد بود و پیامدهای جدی در سطح منطقه و جهان به همراه خواهد داشت؛ به‌ویژه اینکه پیش‌بینی می‌شود جمهوری اسلامی سیاست محتاطانه‌اش را در مواجهه با آمریکا و اسرائیل کنار بگذارد و از خط قرمزهایی که تاکنون از آن‌ها عبور نکرده است، فراتر رود.

البته جمهوری اسلامی قادر نیست با هر دو طرف، آمریکا و اسرائيل، هم‌زمان در یک نبرد گسترده و تمام‌عیار روبرو شود. علاوه بر آن، نمی‌تواند روی اتحادش با روسیه حساب کند، به‌ویژه اینکه مسکو در آستانه پایان دادن به جنگ فاجعه‌بارش در اوکراین با میانجی‌گری آمریکا است. از سوی دیگر، هرچند چین به دلیل سیاست‌هایش در برابر ایالات متحده، در تلاش برای حمایت از جمهوری اسلامی به‌عنوان یک عنصر مزاحم برای منافع آمریکا است، به‌طور کلی از درگیری مستقیم با غرب اجتناب می‌کند.

به‌رغم خطرات ناشی از هرگونه حمله احتمالی به ایران، یکی از اهداف اصلی چنین حمله‌ای فروپاشی رژیم از درون از طریق برانگیختن موجی از اعتراض‌های داخلی است که می‌تواند پس از ضربه سخت آمریکا و اسرائيل به مشروعیت نظام، به شکست هیبت رژيم جمهوری اسلامی منجر شود. با این حال، ادامه سیاست ایالات متحده و اسرائیل در تضعیف و متلاشی کردن محور وابسته به جمهوری اسلامی در خاورمیانه می‌تواند راه سریع‌تری برای فروپاشی رژیم از درون باشد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

بر همین اساس، می‌توان ارزیابی‌های اطلاعاتی غرب درباره اهمیت و خطر از دست دادن نفوذ جمهوری اسلامی در عراق را در پی فشارهای اقتصادی آمریکا که اخیرا افشا شده است، درک کرد. این فشارها می‌تواند بر جامعه عراق که هم‌اکنون در آن نارضایتی‌های اجتماعی و اقتصادی وجود دارد، تاثیر بگذارد. علاوه بر این، درگیری‌های داخلی، فرقه‌ای و قومیتی همراه با فساد گسترده‌ای که تمام سطوح قدرت رسمی و غیررسمی را در بر گرفته است، می‌تواند به ناپایداری بیشتر در عراق منجر شود.

از سوی دیگر، فروپاشی ساختار سیاسی و نهادی در عراق، به‌ویژه در صورت وقوع حملات نظامی اسرائیل و آمریکا به زیرساخت‌های مرتبط با نیروهای حشد الشعبی و شخصیت‌های نظامی و امنیتی آن، مشابه آنچه در لبنان برای حزب‌الله رخ داد، باعث دگرگونی ترکیب حاکمیتی می‌شود که از سال ۲۰۰۳ تاکنون در این کشور حفظ شده است. وقوع چنین تحولی در عراق بدون شک، بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی از زمان انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون را در معرض نابودی قرار می‌دهد.

به همین دلیل، بسیاری از کارشناسان مسائل ایران این تحول را سرآغاز فروپاشی رژیم جمهوری اسلامی می‌دانند؛ زیرا قطع منابع تامین مالی ایران از عراق، که یکی از منابع اصلی ارز خارجی برای تهران محسوب می‌شود، می‌تواند موجب بروز ناآرامی‌های شدید در ایران شود. این موضوع، به‌ویژه پس از فروپاشی نفوذ رژیم ایران در سوریه و لبنان، می‌تواند نشان دهد که عمر جمهوری اسلامی در حال پایان است.

بر این اساس، سوق دادن عراق تحت نفوذ جمهوری اسلامی به سوی فروپاشی، پیامدهای منطقه‌ای گسترده‌ای خواهد داشت و منطقه را هم از نظر فروپاشی ساختار منطقه‌ای که قاسم سلیمانی ایجاد کرده بود و هم از نظر تاثیر بر ثبات داخلی ایران، دگرگون خواهد کرد.

اهمیت پایان دادن به نفوذ جمهوری اسلامی در عراق، به‌جای حمله مستقیم به خاک ایران، این است که چنین رویکردی تهران را از واکنش سریع و مستقیم بازمی‌دارد، فعالیت‌های آن را به درون مرزهایش محدود می‌کند و از حاشیه مانور آن در برابر آمریکا، اسرائیل و متحدانشان می‌کاهد. این راهبرد همچنین از یک سو فشار دیپلماتیک و نظامی بر روسیه را کاهش می‌دهد و از سوی دیگر چین را نیز از مداخله عملی بازمی‌دارد.

با در نظر گرفتن این تحولات، می‌توان گفت که عراق در هفته‌های آینده رویدادهای بسیار حساس و خطرناکی را شاهد خواهد بود. به همین دلیل، برخی تحلیلگران معتقدند که احتمال از دست دادن نفوذ در عراق به‌شدت موجب نگرانی رهبران جمهوری اسلامی شده است. بی‌ثباتی نفوذ ایران در عراق ممکن است تهران و جناح‌های وابسته به آن را به سوی سناریو تجزیه عراق سوق دهد؛ سناریویی شامل ایجاد یک کانتون (منطقه خاص) شیعی از جنوب تا شمال بغداد که منابع نفتی غنی دارد. چنین ایده‌ای را پیش‌تر نوری المالکی، نخست‌وزیر سابق عراق، هم علنا مطرح کرده بود.

علاوه بر این، با فاش شدن برخی درخواست‌های آمریکا از محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر کنونی عراق، می‌توان به این واقعیت پی برد که جایگاه جمهوری اسلامی در عراق چقدر حساس شده است. گزارش‌های اطلاعاتی و رسانه‌های غربی حاکی از آن است که درخواست‌های آمریکا عبارت‌اند از انحلال حشدالشعبی، قطع منابع تامین ارز جمهوری اسلامی و تغییر در ترکیب قدرت و نیروهای امنیتی عراق.

شکی نیست که جمهوری اسلامی عراق را به‌عنوان آخرین عرصه نفوذ خارجی خود می‌ببیند، زیرا این کشور از نظر سیاسی، امنیتی، نظامی و مالی یک حوزه حیاتی برای تهران است و اگر معادله قدرت در عراق دستخوش تغییر شود، ایران به‌شدت تحت تاثیر قرار می‌گیرد، بدون آنکه ایالات متحده و اسرائیل مجبور باشند به یک جنگ ناخواسته مستقیم و پرهزینه وارد شوند. از این‌رو، می‌توان گفت که در حال حاضر همه نگاه‌ها به عراق دوخته شده است که آخرین سنگر جمهوری اسلامی محسوب می‌شود.

برگرفته از روزنامه النهارالعربی

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه