گشت و گذاری کوتاه در شبکههای اجتماعی، به ویژه اینستاگرام و رقم بالای دنبالکنندگان، نشان میدهد که ستارگان پرآوازه و چهرههای سرشناس در ایران ازبیشترین میزان توجه مردم برخوردارند. بهنحوی که زندگی و رفتارهای آنان به محل بحثهای داغ در زمینههایی چون ازدواج، طلاق، بچه دار شدن، شیوه لباس پوشیدن، و امثال آن، در زندگی و محاورات روزمره بین افراد تبدیل شدهاند.
این البته سنتی است که در غرب هم رواج دارد و زندگی خصوصی چهرههای معروف همواره زیر ذرهبین نگاه آحاد جامعه قرار دارد، با این تفاوت که در آنجا افراد معروف هیچگاه در نقش وکیل مدافع دولت یا حکومت ظاهر نمیشوند و به مبلغ ایدئولوژی وگفتمانی که دولت به آنها باور دارد، بدل نمیشوند.
در ایران هر از گاهی یکی از این قبیل مشاهیر پرآوازه، به سوژهای داغ در بین افراد بدل میشود و از زندگی شخصی تا زیست حرفهای او در معرض گردبادی از انتقاد و سوال قرار میگیرد، تا جایی که بحث از حد کاربران شبکههای اجتماعی فراتر میرود و روزنامهها و شبکههای تلویزیونی نیز به آن میپردازند.
توجه زیاد افراد به مشاهیر در ایران
شرایط اجتماعی ایران نقش موثری در سوق دادن نگاهها و توجه بیش از حد مردم به شخصیتهای معروف دارد. در جامعهای با مشکلات معیشتی و روانی بسیار، افراد جویای راهگریزی هستند تا با توسل به آن، این مشکلات را بازتاب دهند، و در چنین مواقعیست که نقش چهرههای پرآوازه رخ مینماید.
این چهرههای مشهور، همیشه در صحنه حاضرند. به عنوان مثال، در حوادث اخیر زلزله و سیل در مناطق مختلف ایران بسیاری از این پرآوازاگان بهطور مستقیم و غیرمستقیم کمکرسانی میکردند. تعامل بین افراد و مشاهیر، منجر به ایجاد حس اعتماد بین مردم و آنها میشود. جایی که افراد جامعه شاهد عدم کارایی دولت و مسئولان در حل مشکلاتشان هستند حضور مشاهیر هنری میتواند از سویی منجر به دلگرمی افراد جامعه شود، و از سوی دیگر به حس ناامیدی از توان دولت در اداره امور بینجامد.
بدین گونه است که جامعه کارکردی ویژه و خارج از ظرفیت برای مشاهیر هنری و ورزشی وامثال آن قایل میشود و به آنها نقش منجی و نجات دهنده میدهد و در ذهن خود، تصویری آرمانی و بینقص از آنها خلق میکند. اینجاست که وجود هر گونه نقطه ضعف یا مغایرتی بین گفتار و کردار مشاهیر، محل مناقشه و بحث و جدل هواداران میشود و واکنشهای عاطفی، هیجانی و رفتارهای خشمگینانه مخاطبان را برمیانگیزد. پژوهشهای روانشناسانه نشان میدهد که بیشترین میزان خشم افراد، به ترتیب در مورد کسانی که بهآنان عشق میورزیم، کسانی که دوستشان داریم و طرفدارشان هستیم، سپس افراد فامیل و آشنایان، و در مرحله پایانی، برابر رفتار و گفتار افرادی بروز میکند که شناخت روشنی از آنها نداریم.
مفرّی برای برونریزی خشم
وقتی افراد جامعهای حق اعتراض و انتقاد از دولت را ندارند، تبادل نظری بین آحاد جامعه و دولت صورت نمیگیرد، نهادهای مدنی کارآمد برای انتقال این واکنشها غایبند، و رسانههای دولتساخته نیز از انعکاس واقعیات پرهیز میکنند، افراد جویای مفری برای انعکاس احساسات و خشم درونی خود نسبت به دولت و حکومت خواهند شد. این خشم و واکنشهای تند عاطفی، در بسیاری از مواقع در انتقاد به مشاهیر بروز مییابد.
مخاطبان در بخش نظرات شبکههای اجتماعی این افراد وارد میشوند و انتقادهای تند خود را بدون هیچ سانسوری بیان میکنند، «هشتگ»ها داغ میشوند و بحث و رفتاری کوچک، ناگهان به مسئله روز جامعه بدل میشود. اینجا فضایی است که حس میکنند صدا و اعتراضاتشان شنیده میشود، بیآنکه سرکوب، تنبیه و مجازاتی برایشان در نظر گرفته شود. برای نمونه، ستاره اسکندری، نگار جواهریان و رامبد جوان، هر سه از چهرههای محبوب تلویزیون و سینما، اخیرا سوژه داغ شبکههای اجتماعی و نیز تلویزیون شدهاند. هر یک از چهرههای نامبرده در شبکههای اجتماعی، از جمله اینستاگرام، حضوری فعال دارند و به ترتیب، از ۲۴۶ هزار، یک میلیون و ۱۰۰ هزار، و ۸ میلیون و ۷۰۰ هزار دنبالکننده برخوردارند.
اخیرا ویدیویی از خانم اسکندری منتشر شد که او را بدون حجاب، در حال خرید در یکی از فروشگاههای ترکیه نشان میداد و فردی که بیاجازه این صحنه را ضبط کرده است، ستاره اسکندری را به باد انتقاد گرفته است و میگوید: «خانم اسکندری، سلبریتی خائن، خائن، چطور حجاب نداری؟ از حکومت که دفاع کردی، چطور حجاب نداری...».
و یا در اتفاقی دیگر، سفر رامبد جوان (مجری برنامه خندوانه) و همسرش نگار جواهریان (بازیگر) جنجالی را برانگیخت و عکس بی حجاب نگار جواهریان همراه با رامبد جوان در حال عبور از خیابانی در کانادا، در شبکههای اجتماعی بهطرز شگفتانگیزی همرسانی شد و انتقادهای بسیاری را از سوی کاربران متوجه رامبد جوان کرد.
وقتی توقعات بر واقعیات پیشی میگیرد
در بررسی این واکنشها، میتوان به این جمعبندی رسید که اغلب انتقادها به انتظارات و توقعاتی بازمیگردد که افراد از دولت و حکومت دارند و چون این دسته از چهرههای مشهور در ارتباط با نهادهای دولتی (مثل صدا و سیما) قرار دارند، هر نوع رفتاری خارج از توقعات و انتظارات آنها میتواند حس بدبینی، توطئه و دورنگی و دروغ را نسبت به آنها در جامعه دامن بزند و ازدیاد بخشد.
چنین نگاه آرمانگرایانه افراد به مشاهیر، میتواند از وجه دیگری به تعارضات درونی در خود آنها بینجامد، به این معنا که تمام تلاش خود را بهخرج میدهند که رفتارها و واکنشهاشان در مسیری باشد که جامعه انتظار دارد، چرا که خواهان حفظ و تداوم محبوبیت خود و موقعیتی هستند که بهواسطه شهرت، به آن دست یافتهاند. اما این تعارضات درونی در چهرههای پرآوازه میتواند آسیبهای زیادی، در وهله اول به خودشان و در مرحله بعد، به افراد جامعه وارد کند و موجب سلب اعتماد آنان شود.
در این مورد خاص، برخوردها و رفتارهای مشاهیر یادشده در داخل و خارج از ایران با دو مفهوم «وطندوستی» و«حجاب» متفاوت است، و همین امر اعتراضات بسیاری را سبب شده است. همین تعارض در گفتار و کردار (و نیز، در داخل و خارج از کشور)، بخشی از جامعه را به سمت برونریزی خشم و واکنشهای تند عاطفی هدایت میکند.