در فاصله دو ماه پس از وضع قانون جدید امنیت ملی، شهر هنگکنگ دستخوش تغییرات عظیمی شده است. از میان همه تغییراتی که تا امروز انجام شده، سانسور کتابهای درسی مدارس، بازنویسی تاریخ، تعقیب ملیتهای غیرچینی و بازداشت معترضان بیشتری به چشم میخورد که هنگام فرار به کشورهای دیگر توسط گارد ساحلی چین دستگیر شدند.
طبق قوانین جدیدی که در شهر حکمفرما شده، ممکن بود من هم دستگیر و در یک چشم به هم زدن به دادگاههای چین فرستاده شوم.
شهروندان مخالف، نه فقط در خطر زندان، بلکه در معرض تهدیدهای مختلفیاند که از طرف حکومت حمایت میشود. فعالان دموکراسیخواه، از جمله خود من، چند هفته از سوی ماشینهای ناشناس مورد تعقیب قرار گرفتیم، که به نظرم بعضی از تعقیبها را پلیس ترتیب داده بود. در روزهای اخیر، وقتی که سگ خود را برای پیادهروی به پارک برده بودم، چند بار مورد آزار و اذیت لباس شخصیها قرار گرفتم.
در واقع، لباس شخصیها غالبا مأموران رسمیاند که مردم، از جمله همکار سابق خودم انگس چاو، را دستگیر میکنند. وی پس از آن که چند روز پنهانی تعقیب میشد و از او فیلم میگرفتند، دستگیر شد. حتی مواردی وجود دارد که کارمندان و صاحبان شرکت، نظیر شیو جیانهو و لی بو، توسط پلیس چین دستگیر و در وسط شهر پنهانی به آن سوی مرز منتقل شدند. تهدید هر لحظه در کمین شماست. حتی برای یک ثانیه هم از یاد نمیبرم که یک روز ممکن است من را به چین بفرستند.
قفسی که هنگکنگیها در آن زندگی میکنند خود زندان است. پکن هر چه حلقه را تنگتر میکند، آزادیهای ما بیشتر به زنجیر کشیده میشود. وزیر آموزش و پرورش ما اخیرا متون بسیاری را از کتب مدارس سانسور کرد و هر جا به تفکیک قوا، خشونت پلیس، شعارهای اعتراضی، مسائل حقوق بشری در چین اشاره شده بود، حتی کشتار میدان تیانآنمن، از کتابها حذف شد. با توجه به این که دانشآموزان دبیرستانی سال گذشته در اعتصابات مدارس شرکت فعالانهای داشتند، به نظر میرسد اقدامات اخیر چین، شیوه کنترل سیاسی جدیدی باشد که این کشور برای حذف اندیشههای انتقادی از مدارس و تبدیل متون درسی در مدح پکن در پیش گرفته است.
سانسور کتابها همزمان شده با قلب واقعیات که برای توجیه سرکوب مخالفتها از سوی رژیم انجام میشود. در حالی که سال گذشته خشم مردم از مشاهده صحنههایی اوج گرفت که مردان ناشناس در غیاب پلیس به حمله و سرکوب شهروندان غیرمسلح پرداختند، پلیس عامدانه داستان را عوض کرد و تمام فیلمهای این صحنهها را «تحریف شده و دروغین» خواند و به بازداشت دو نمایندهای دست زد که در آن زمان برای آرام کردن درگیریها وساطت میکردند. همه اینها همزمان با خزان روزنامهها، که شاهد دستگیری روزنامهنگاران بیشتر و گشتن دفتر روزنامه نیکی بوده، حکایت از اخلال در جریان آزاد اطلاعات دارند.
در حالی که پکن آزادیهای شهر و شیوه زندگی را بیش از پیش از ما میگیرد، بعضی هنگکنگیها با به خطر انداختن جان خود سعی میکنند از طریق دریا به کشورهای اطراف پناهنده شوند. دو هفته پیش، ۱۲ پناهجو روز ۲۳ آگوست دستگیر شدند. تمام آنها الان در چین تحت بازداشت هستند. طبق قانون امنیت ملی، شاید اولین مورد از اعزام مجرمین هنگکنگی به دادگاههای چین انجام شود. مقررات شدیدتر امنیت ملی و سایر قوانین جنایی چین ممکن است احکام بسیار سنگینی برای بازداشتیها صادر کنند و روند قضایی دادگاه ممکن است در تاریکی کامل باشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دو هفته از دستگیری پناهجویان گذشته و هیچ خبری از آنها نیست. به نظر میرسد آنها را به سیاهچال انداخته باشند. از آن بدتر، با توجه به دستگیری دو کانادایی، مایکل کاورینگ و مایکل اسپاور، که بیش از ۶۲۰ روز است بدون هیچ دادگاهی در زندان به سر میبرند، ممکن است پناهجویان هنگکنگی تا ابد در آنجا بمانند و بدون دسترسی به وکیل، اجبارا به چیزهایی اعتراف کنند که در تلویزیون ملی هم پخش میشود.
فرار از راه دریا همواره در کشورهایی صورت میگرفته که درگیر جنگ یا درگیری مسلحانه بودهاند، نظیر سوریه، لیبی و میانمار. دردآور است که یک دلیل دیگر نیز برای چنین کاری پیدا شده است. جایی که زمانی مرکز تجارت بینالمللی نیمه خودمختار بود حالا به منطقهای شدیدا کنترلشده تبدیل شده است. فرار از این منطقه حالا تنها راهی است که مبارزان آزادی این شهر میتوانند برای رسیدن به آزادی انجام دهند.
به گفته عفو بینالملل، مدافعان حقوق بشر یا بازداشتیانی که به تجزیهطلبی چین متهماند غالبا بیش از بقیه در خطر شکنجه قرار دارند. این افراد با اعمالی چون محرومیت از خواب، قرار گرفتن در سرما یا گرمای شدید، و تمام انواع شکنجههای جسمی نظیر شکستن زانو مورد شکنجه قرار میگیرند.
سرنوشت هنگکنگیهای بازداشت شده هر لحظه نامعلومتر میشود. اگر میخواهیم آنها را سالم ببینیم و از شکنجه رها کنیم، دنیا باید توجه بیشتری به مسائل هنگکنگ نشان دهد و در جایی که ما را خفه میکنند، صدای ما باشد.
© The Independent