میخائیل اولیانوف، نماینده دائم روسیه در نهادهای بینالمللی مستقر در وین، اعلام کرد که در چارچوب همکاری میان روسیه و سوریه در زمینه بهرهبرداری از انرژی هستهای برای اهداف صلحآمیز، دو کشور در ۲۱ ماه سپتامبر جاری، یک تفاهمنامه همکاری را در این زمینه به امضا رساندند.
بهرغم اهمیت این مساله برای آینده سوریه در درازمدت، شهروندان این کشور توجه چندانی به این اقدام نشان ندادند، زیرا ملت سوریه در این روزها در دشوارترین وضعیت بهسر میبرند و از آغاز جنگ در سال ۲۰۱۱، با چنین رنج و چالشی روبهرو نشده بودند. ارزش پول این کشور شاهد افت بیسابقهای است و حقوق ماهانه یک کارمند میتواند به سختی مخارج زندگی چند روز محدودش را تأمین کند. ارزش لیره سوریه در بازار سیاه در برابر دلار برای مدتی به بیش از سه هزار لیره رسید، سپس ارزش آن اندکی افزایش یافت و به حدود دو هزار لیره در برابر دلار جایگاه خود را حفظ کرد، در حالیکه ارزش دلار در برابر لیره سوریه پیش از آغاز بحران، هرگز از مرز ۵۰ لیره بالاتر نمیرفت.
بحران پیچیده اقتصادی که مردم سوریه با آن دست و پنجه نرم میکنند، آنچنان شدت گرفته که این کشور اکنون به «کشور صفها» شهرت یافته است. مردم سوریه برای به دست آوردن نیازمندیهای زندگی اوقات بسیاری را در صفها سپری میکنند، صفی برای خرید بنزین، صفی برای خرید نان، صفی برای خرید گاز و صفی برای خرید مواد غذایی و با توجه به نزدیک شدن فصل زمستان، به زودی صف دیگری برای خرید نفت کوره که مردم سوریه از آن برای گرم کردن خانهها استفاده میکنند، به فهرست صفها اضافه خواهد شد. افزون بر آن، مردم سوریه از قطع طولانی برق و کمبود دارو بهشدت رنج میبرند، این در حالی است که بیماری کرونا به طرز بیسابقهای در این کشور گسترش یافته است.
وضعیت ناپایدار امنیتی که بر مناطق وسیعی از سرزمین این کشور سایه افکنده است، چالش دیگری است که رنج و نگرانی شهروندان سوریه را افزایش میدهد. شهرهای ادلب، عفرین، اعزاز، الباب و برخی دیگر از مناطق در شمال و شمال غربی سوریه تحت کنترل گروههای مسلح تروریستی و تکفیری است که بدون هیچ قید شرطی از سوی ترکیه حمایت میشوند. همچنان مناطق وسیع دیگری در شمال شرق سوریه با تمام ثروتهای نفتی و کشاورزی خود تحت کنترل شبهنظامیان کُرد (قسد) که از حمایت مستقیم نیروهای اشغالگر آمریکایی برخوردار هستند، قرار دارد.
البته شهروندان سوریه این حقیقت را میدانند که تحریمهای اقتصادی اعمال شده علیه سوریه از سوی کشورهای که به عنوان «دشمن» شناخته میشوند، بر رنج و مصیبتی که دچار آن هستند میافزاید و فساد داخلی روزافزون در اغلب نهادهای دولتی، آخرین قطره سرمایههای ملی را به غارت برده و به نابودی میکشاند، به همین دلیل، آنها اخیرا کسانی را که «متحدان» رژیم سوریه به حساب میآیند به شدت مورد انتقاد و سرزنش قرار میدهند.
سوریه از سالها بدین سو دچار کمبود شدید گاز، بنزین و گازوئیل است، در حالیکه روسیه به عنوان «متحد» این کشور بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده نفت و گاز در جهان است. خطوط لوله انتقال گاز روسیه از طریق «پاور آو سیبری» به چین میرسد، از طریق آلمان با استفاده از خط لوله «جریان شمالی ۲» به شمال اروپا صادر میشود و از طریق ترکیه و خط لوله «ترک استریم» به جنوب اروپا منتقل میشود. اکنون با توجه به این همه منابع سرشار انرژی، آیا روسیه نمیتواند با ارسال چند تانکر نفت و گاز از طریق بندر دریایی طرطوس که مطابق به توافقنامه درازمدت، توسط روسیه کنترل میشود، گامی در راستای حل مشکلات انرژی کشور سوریه که به عنوان متحد روسیه شناخته میشود، بردارد؟
البته همین امر در مورد متحد دیگر سوریه یعنی ایران نیز صدق میکند، آیا برای ایران که تانکرهای نفتی آن برای شکستن محاصره ونزوئلا به آن طرف دنیا سفر میکنند، دشوار است که برای تأمین انرژی مورد نیاز سوریه، کشتیهای حمل و نقل نفت و گاز خود را به بنادر سوریه اعزام کند؟ چرا ایران برای تأمین نیازهای نفت و گاز سوریه از طریق زمینی و از مسیر عراق و در هماهنگی بسیار ساده با دولت آن کشور استفاده نمیکند؟ درست است که دولت کنونی عراق مانند برخی دولتهای قبلی تحت کنترل ایران نیست، اما ایران هنوز هم برگهای بسیاری برای وارد کردن فشار در دست دارد و در صورت تمایل میتواند از آنها برای انتقال انرژی به کشور متحدش سوریه، از طریق عراق استفاده کند.
اوایل ماه سپتامبر جاری، مناطق جنگلی وسیعی در کوهستانهای ساحلی سوریه و در نزدیکی پایگاههای نظامی روسیه دچار آتشسوزی شد، اما آن چه باعث تعجب شهروندان سوریه شد این بود که روسها بهرغم اینکه از نزدیک شاهد این حادثه بودند، هیچ هواپیمایی را از پایگاه «حمیمیم» برای کمک به آتشنشانان سوری که در تلاش برای مهار آتشسوزی بودند، نفرستادند!
قابل ذکر است که روسیه برای کمک به کنترل آتشسوزی، در سال ۲۰۱۶، هواپیماهای آتشنشانی خود را به اسرائیل و در سال ۲۰۲۰، به ترکیه فرستاد، در حالیکه سوریه نسبت به دو کشور یادشده نیاز بیشتری برای همکاری داشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
البته از باب راستگویی و صداقت بایستی یادآور شد که ایران در روزهای آخر آتشسوزی جنگلهای سوریه، یک هواپیمایی آتشنشانی را به آن کشور فرستاد، شاید این تصمیم تهران، یک اقدام شرمسارانه برای خاموش کردن صداهای خشمگین ملت سوریه در نکوهش موضع متحدان سوریه در قبال آتشسوزیهای آن کشور باشد.
بیتردید، انگیزه اصلی کشورهایی که در کنار رژیم کنونی سوریه قرار گرفتهاند، تحقق منافع آنها است و این کشورها به عنوان همکاری، چیزی به سوریه ندهند، در واقع، آنچه را متحدان سوریه به آن کشور دادهاند، در برابر منافعی که از مداخله خود در سوریه کسب کردند، نمیتواند به هیچ صورتی قابل مقایسه یا ذکر باشد.
روسیه توانست صاحب پایگاههای نظامی، دریایی و هوایی متعددی در سواحل دریای مدیترانه شود که هرگز خواب آن را نمیدید، افزون بر آن، مسکو دهها گونه از سلاحهای مختلف را در خاک سوریه مورد آزمایش و ترویج قرار داد تا زمینه فروش آنها را در بازارهای جهانی فراهم کند.
همچنین، روسیه و ایران در رقابت برای دستیابی به اقتصاد سوریه، با تمرکز ویژهای بر فرصتهای پیش رو در عرصه بهدست آوردن قراردادهای بازسازی، خطوط اعتباری و تأمین محصولات عمده راهبردی، شرکت دارند. روسیه و ایران با تصویب قراردادهای سرمایهگذاری برای شرکتهای تخصصی و مجامع تجاری خود به دنبال ایفای نقش بیشتری در اقتصاد سوریه هستند.
تردیدی نیست که جنگ در سوریه روزی به پایان میرسد و تاریخ این ماجرا را ثبت خواهد کرد که چه کسانی در ویرانی این کشور دست داشتند و چه کسانی به آن کشور صادقانه کمک و با مردمش همکاری کردند، اما تا آن زمان، دعا میکنیم خدواند متعال سوریه را از شر دشمنان و از طفرهروی و بیتوجهی «متحدان» نجات دهد.