سال پیش، زن جوانی به نام هوپ باردن در جریان یک شو زنده «وب کم» در اثر خفگی ناشی از سکس با خود جان سپرد. حالا، والدین او به صداهای دیگری که برای وضع مقررات سختتر بر صنعت فیلم بزرگسالان و جلسات سکس اینترنتی بلند شده است، پیوستهاند. مادرش گفته است که صنعت فیلم بزرگسالان «به جز برای کسانی که میخواهند خشونت علیه زنان دائمی شود، به نفع هیچ کس نیست». او کارهایی که دخترش در اینترنت انجام داد را «موهن و خطرناک» توصیف کرد.
این واکنشی قابل فهم در رابطه با از دست دادن فرزند است. اما ترس من این است که وضع مقرراتی در اینترنت یک پاسخ عملی فراهم نیاورد. مهم نیست که تا چه اندازه قصد و نیت خوب باشد.
من، به عنوان یک نوجوان که وارد بیست سالگی میشوم، وقت زیادی در این جلسات صرف کردهام. در آغاز، به این دلیل که پرسشهائی در باره گرایشها و امیال جنسی خود داشتم. بعد، از آنها برای ملاقات با افراد همفکر برای کشف صحنههای سکس با اشیاء در لندن استفاده کردم. من میتوانم ثابت کنم که دنیای سکس اینترنتی نوعی غرب وحشی است.
جهانی است پر از مردان و زنانی که عملیات عجیب و سکسی برای یکدیگر انجام میدهند، عکس، داستان و ویدیو با هم رد و بدل میکنند، از لذت جنسی خوشحال میشوند و به طریقی کمتر احساس تنهائی میکنند.
حتی برای من، که تعصبی نداشتم و هنوز هم ندارم، بسیاری از آنچه میتوانید در اینترنت پیدا کنید، تکان دهنده است. اما به این معنا نیست که اشتباه است.
مشکل این نیست که افراد همفکر دورهم جمع میشوند تا گرایشهای سکسی خود را رها از قضاوت دیگران و خجالت تقسیم کنند، بلکه مسأله نبود آموزش و فهم و درک است. مرگ هوپ باردن یک تراژدی بود که بدون تردید موجب ناراحتی زیادی برای خانوادهاش شد. وقتی چنین وضعیتهایی پیش میآید، بسیار عادی است که دوستان و خانواده افراد آسیب دیده برای جلوگیری از تکرار، خواهان تغییرات فوری در مقررات شوند، چه در کلوپهای جنسی، چه در فضای دیجیتال. اما، درعمل، حاصل آن چه خواهد بود؟
تدوین مقررات برای سکس در اینترنت شیبی خطرناک و لغزنده است که یا غیر ممکن است، یا فقط از طریق نظارت سخت ممکن میشود. به این معنا خواهد بود که تیمی از اشخاص واقعی استخدام شوند، برای جاسوسی در اینترنت، نگاه کردن به ویدیوهایی که به طور خصوصی ضبط شده، شنیدن اعترافات خصوصی در ایمیل و کشف اسامی واقعی در پشت نوشتههای ناشناس. به معنای این است که برادر بزرگ (اصطلاحی برای چشمان ناظر غیبی دولتی) شما را در حال استمناء نگاه میکند. حتی اگر شخصیتهای رسمی پشت صفحات کامپیوتر به آنچه شما وقتی یک وب سایت سکسی را تماشا میکنید نگاه کنند، درصورت دیدن عملی که یک مشکل بالقوه میپندارند، چه خواهند کرد؟ اگر کاری را که خطرناک تلقی میشود آغاز کنید، اینترنت شما را قطع میکنند؟
اکثر گرایشهای جنسی میتواند به شیوهای سالم بررسی شود، تا وقتی افرادی که در آنها شرکت دارند بفهمند چه میکنند. متاسفانه، در حالی که سکس افراطی در سالهای اخیر محبوبتر شده است، آموزش درباره چگونگی لذت بردن سالم از این نوع سکس، همپای آن پیش نرفته است.
راه برگشت وجود ندارد. ما نمیتوانیم برای آنچه افراد با اندیشیدن به آن دست به استمناء میزنند مقرراتی تعیین کنیم. تمام کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که ابزار سالم انجام این تجربه را برایشان فراهم کنیم.
تماشای این که مردم چگونه گرایشهای سکسی خود را در اینترنت بیان میکنند و شناسایی افراد دارای گرایشهای توافقی و قانونی (هرچند اندکی شگفت انگیز) راه حل مناسبی نیست و جان هوپ باردن را نجات نمیداد.
تنها راه جلوگیری از مرگهای مرتبط با سکس آموزش بهتراست. بستن راه تنفس در جریان اعمال جنسی، مانند بسیاری از فعالیتهای جنسی خشن ممکن است گرایش اصلی باشد، اما هنوز خطرناک است. اگر قرار است سعی کنید آنرا- تنها یا با یک شریک – انجام دهید، کاملا ضروری است نخست بفهمید چگونه خطرات همراهش را کاهش دهید.
© The Independent