سیاستمداران در دورههای کارزار انتخاباتی مدام وعده میدهند (فهرستی از آرزوها)، وعدههایی که نمیتوانند بسیاری از آنها را برآورده کنند (مثل وعده اوباما برای بستن زندان گوانتانامو که انجام نشد)، اما اگر رسانهها با آنها همدل و همجهت باشند، از آنها نمیپرسند چگونه میخواهند این کارها را انجام دهند.
یکی از وعدههای مکرر جو بایدن وعده بازگشت به برجام بوده است. در یک سال و نیمی که بایدن مشغول کارزار انتخاباتی خود بود هیچ خبرنگاری از وی نپرسید که طرح وی برای بازگشت به برجام چیست، چون بسیاری از امور این عالم با دستور محقق نمیشوند. در این نوشته به چهار مانع بر سر این کار که ممکن است بازگشت را دشوار یا غیر ممکن کند اشاره میکنم. دولت ترامپ علیرغم عزم جزم و جدیت بعد از یک سال و نیم توانست از برجام خارج شود.
شرایط عوض شده است
در دو سال و شش ماهی که ترامپ از برجام خارج شد، دنیای واقع منجمد نشده بود تا بایدن با یک امضا به شرایط سال ۲۰۱۵ بازگردد. در دوره فوقالذکر به موازات اعمال تحریمهای مکرر آمریکا، جمهوری اسلامی در پنج گام عملا از برجام خارج شد:
۱. توقف فروش ذخایر اورانیم غنیشده و ذخایر آب سنگین
۲. عبور از غنیسازی ۳.۶۷ درصد
۳. لغو محدودیتهای تحقیق و توسعه
۴. گازدهی در فردو
۵. توقف تمام محدودیتهای عملیاتی در برجام مثل محدودیت در تعداد سانتریفیوژها. تنها در یک حوزه، ذخیره اورانیوم جمهوری اسلامی به گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دو سال اخیر ۱۲ برابر شده است که به راحتی آنها را به ازای بازگشت آمریکا به برجام واگذار نخواهد کرد. معلوم نیست جمهوری اسلامی در ازای واگذاری اورانیوم غنیشده چه چیزی خواهد خواست و آیا ایالات متحده میخواهد یا میتواند آن را به رژیم ایران بدهد.
بر همین اساس بازگشت به برجامی که در سال ۲۰۱۵ توافق و اجرا شد- و امروز مرده است- عملا غیرممکن است و در واقع قرار است توافق تازهای صورت گیرد براساس شرایط تازه. این درست مثل تصمیم زوجی است که از هم طلاق گرفتهاند. تصمیم یک طرف برای بازگشت منوط بر شرایط تغییر کرده طرف دیگر است. بازگشت به ازدواج سابق بعد از گذشت چند سال از طلاق غیر ممکن است و هر گونه ازدواجی، ازدواجی تازه است.
تقاضاهای تازه
جمهوری اسلامی برای بازگشت به برجام شرایط تازهای گذاشته است که امکان انجام آنها برای ایالات متحده وجود ندارد، مثل تامین خسارات جمهوری اسلامی از خروج. فهرستهایی که از شرایط بازگشت جمهوری اسلامی به برجام از سوی مقامات جمهوری اسلامی و بوقهای تبلیغاتی نزدیک به علی خامنهای منتشر شده نمیتوانند دستور کار مذاکرات دیپلماتیک قرار گیرند و در واقع دارند بشارت بنبست میدهند. در سه سال گذشته، رژیم اسلامگرا از بیش از صد میلیارد دلار درامد محروم شده است که میتواند مبنای محاسبه خسارت قرار گیرد. مقامات جمهوری اسلامی تحریمها را عامل مرگ حدود ۴۲ هزار نفر (تا ۲۷ آبان ۱۳۹۹) که از بیماری کرونا از دنیا رفتهاند میدانند (آمار رسمی که در حال افزایش است؛ خسارتگیری میتواند حتی به انتشار آمار غیر رسمی که چند برابر است بیانجامد) و رقم جبرانی برای آن کوچک نیست. تامین این خسارات میتواند به معنای یک صورت حساب چند صد میلیارد دلاری باشد که هیچ دولتی در ایالات متحده نمیتواند پرداخت آن را تقبل کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جناحی در جمهوری اسلامی که از آغاز مخالف ورود به برجام بود و امروز مجلس را نیز در اختیار دارد، در برابر بازگشت به برجام حتی با شرایط سال ۲۰۱۵ با اصرار بر شرایط تازه مقاومت خواهد کرد. وقتی مقامات اشتیاق تیم بایدن برای بازگشت را مشاهده کردند زمینه را برای درخواستهای حداکثری مناسب دیدند. موضع روحانی و ظریف نیز که خواهان بازگشت آمریکا به برجام بودند بسیار تضعیف شده است.
مشکلات برجام
مشکلاتی که در برجام وجود داشت مثل موقت بودن برخی محدودیتها در برجامِ پیشنهادی تیم بایدن با دقت و مراقبت بیشتری مطرح خواهد شد، چون طرف آمریکایی در پنج سال گذشته متوجه برخی کاستیهای برجام اولیه شده است. زمان غروب محدودیتهای برجام احتمالی جدید نمیتواند همان دوره غروب زمان برجام اولیه باشد (افزایش سانتریفیوژهای غنیسازی پس از ده سال و افزایش حجم اورانیوم کمتر غنی شده پس از ۱۵ سال). بخشی از این مشکلات در سپری شدن محدودیتهای سازمان ملل بر سر معاملات تسلیحاتی (پس از پنج سال) آشکار شد؛ در شرایطی که جمهوری اسلامی در منطقه مشغول آتشافروزی است و میتواند نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و افغانستان و سوریه را مورد هدف قرار دهد. رفع محدودیتهای فعالیتهای موشکی رژیم پس از هشت سال نیز چالشی دیگر در برابر دولت آمریکا و همپیمانانش در منطقه خواهد بود.
مخالفت داخلی در آمریکا
در همان سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ اکثریت کنگره (مجلس نمایندگان و سنا) با برجام مخالف بودند و این شرایط به احتمال زیاد همچنان پابرجا خواهد بود، چون بخشی از دموکراتها که هنوز در کنگره هستند (شومر و منندز) با این توافق مخالف بودند. دولت بایدن که شرایط بسیار متزلزلتری نسبت به دولت اوباما در دور دوم دارد به دشواری میتواند سنا و مجلس نمایندگان را نادیده بگیرد.
در قلمروی همپیمانان نیز فرانسویها با برجام به شکلی که وجود دارد از آغاز مشکلاتی داشتند و هنوز هم دارند. اسرائیل هم با بازگشت به برجام مخالف است و کار بایدن را برای بازگشت به برجام دشوار میکند. اسرائیل در پنج سال گذشته انبوهی از مدارک را از برنامه هستهای جمهوری اسلامی به دست آورده که میتواند آنها را منتشر کند و اهرم فشار بر دولت و کنگره آمریکا از مجرای دوستان خود در کنگره و نهادهای مدنی قرار دهد. بعید است اسرائیل همه تخم مرغهای خود را در سبد ترامپ گذاشته باشد با توجه به این که دولت اوباما با نادیده گرفتن خواست اسرائیل به برجام وارد شد.
بایدن میتواند قانونا به برجام بازگردد اما با توجه به چهار نکته گفته شده، مسیر بازگشت وی پر سنگلاخ خواهد بود، همان طور که مسیر توافق اولیه پر از دستانداز بود و اوباما سرمایه سیاسی خود را در دوره دوم در حوزه خارجی مصروف این امر کرد تا میراثی ماندگار از خود بر جای بگذارد. به دلیل عدم نقش کنگره در این توافق، از آغاز سرانجام خوشی برای آن متصور نبود اما اوباما مثل دیگر اقدامات خود در این موضوع نیز کنگره را نادیده گرفت. بایدن هم ممکن است دوباره به همان مسیر برود و روز از نو و روزی از نو.
برجام همانند روغن ریخته است که جمع کردن آن بسیار دشوار است. بدین لحاظ بازگشت به برجام یکی از وعدههای بایدن است که چندان روی آن نمیتوان حساب کرد بالاخص این که جمهوری اسلامی با انتقال فشارها به جامعه توانسته تا این لحظه به حیات خود ادامه دهد و به آسانی بدون پیششرط بدان بازنخواهد گشت.