روابط نزدیک و دوستی قدیمی بریتانیا و ایالات متحده و حمایتهای این دو کشور در عرصه روابط بینالملل سالهاست که ادامه دارد.
بریتانیا و ایالات متحده آمریکا دو کشور دوست و متحد قدیمی که دههها است با پشتیبانی و حمایت بینالمللی از همدیگر شناخته میشوند. هر چند ماجرای استعفای اخیر سفیر بریتانیا در آمریکا، این رابطه را به چالش کشانده است.
موضوع افشا شدن ایمیلهای سر کیم داروک، که در مورد وضعیت روز آمریکا و شخصیت رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، نظرهای بی پرده و نه چندان مثبتی را ابراز کرده بود که او را با واکنشهای تند دونالد ترامپ مواجه و در نهایت استعفا داد.
هر چند موضوع استعفای او، بحثهای زیادی را در مجلس بریتانیا و اذهان عمومی مردم در پی داشت. بسیاری از این رفتار آمریکا در مقابل فرستاده آنها به خاک آن کشور گله مند هستند و این پرسش را مطرح میکنند که آیا دوستی و پیوند صمیمی گذشته بین دو کشور و توازن بین آنها همچنان برقرار است؟
«روابط و پیوند خاص بین دو کشور»، اصطلاحی که اولین بار از سوی وینستون چرچیل نخست وزیر وقت بریتانیا مطرح شد، به زمانی برمیگردد که تازه جنگ جهانی دوم به اتمام رسیده بود؛ اتحاد و نزدیکی این دو کشور سد محکمی در برابر جاه طلبی هیتلر ایجاد کرد و در نهایت به پیروزی آنها منجر شد. اما به غیر از موضوع اتحاد آنها در جنگ جهانی دوم، هر دو کشور بریتانیا و آمریکا با خطر کمونیسم از سوی شوروی سابق مواجه بودند. بنابراین به نظر میرسد بیشتر از اشاره به اتحاد دو کشور در مقابل آلمان، منظور آنها از نشان دادن این «پیوند نزدیک» در مواجه با بلوک شرق و خطری بوده که آنها در آن زمان احساس میکردهاند.
به بیان دیگر تاریخچه این نزدیکی با فلسفه «دشمنِ دشمن من، دوست من است» همواره شکل گرفته است.
اگر چه میتوان روابط بریتانیا و ایالات متحده آمریکا را به دو قسمت مجزا تقسیم بندی کرد. بخشی که به روابط دیپلماسی بین دو دولت و حتی تجارت بین دو کشور مربوط میشود و بخش دیگر که به روابط ارتش و مناسبات امنیتی و اطلاعاتی آنها برمیگردد.
جالب است بدانیم که از همان حدود سالها که وینستون چرچیل از پیوند خاص دو کشور آشکارا صحبت کرد بریتانیا و آمریکا قراردادی را با هم منعقد کردند که به موجب آن ارتش و سازمانهای امنیتی، اطلاعات مربوط به این ارگانها را با هم به اشتراک میگذارند.
اگر چه آنچه معمولا در مقابل چشم عموم قرار دارد و در مورد آن قضاوت میشود همان بخش دیپلماسی بین دو کشور است. در مورد روابط امنیتی آنها معمولا صحبت به میان نمیآید مگر بسیار محدود و آن هم از روی شواهد و قرائن و به طور معمول هیچ یک از دولتهای طرفین در این مورد اطلاعات شفافی ارائه نمیدهند.
به طور مثال میتوان به همراهیهای بریتانیا با آمریکا در جنگ با عراق و افغانستان اشاره کرد و یا طی همین چند روز، به توقیف نفتکش ایرانی توسط بریتانیا اشاره کرد که به اعتقاد بسیاری به درخواست و اطلاعاتی که آمریکا در اختیار بریتانیا قرار داده است، اتفاق افتاده است.
در حالیکه تمام این وقایع و همکاری نزدیک آنها در شرایطی اتفاق افتاد که روابط دیپلماسی دو کشور با التهابهایی همراه بوده است.
تمام این امور نشان میدهد که روابط و همکاری بین ارتش دو کشور و ارگانهای امنیتی از یک پیوند به مراتب محکمتر از روابط دیپلماسی برخوردار است. بخشی که با پایههای مستحکم بین دو کشور همیشه به دور از اخبار و اذهان عمومی به همکاری با یکدیگر ادامه خواهند داد. بنابراین صحبت از التهابات روابط دو کشور فقط منحصر به روابط دیپلماتیک است که البته همان بخشی هم است که به دلیل آشکار بودن با قضاوتهای مردم و اهالی رسانه، همراه است.
از طرف دیگر موضوع جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا، برگزیت، هم میتواند توازن در همین بخش را تا اندازه بسیاری تغییر دهد؛ تجارت بریتانیا با اتحادیه اروپا و صادرات، واردات بین آنها در مقایسه با آمریکا نقش بسیار مهمتری ایفاء میکند. ارقام و آمارها در این رابطه نشان از چندین برابر بودن این تجارت نسبت به تجارت بریتانیا با آمریکا دارد.
اگر چه در آخرین سفر رسمی که دونالد ترامپ به لندن داشت، صحبت از قراردادهای تجاری بین دو کشور رد و بدل شد اما همچنان کارشناسان از این وضعیت بریتانیا در آینده ابراز نگرانی میکنند. آنها معتقدند همین کاهش رابطه با اتحادیه اروپا، پس از برگزیت، قدرت بریتانیا را در مقابل آمریکا کاهش خواهد داد؛ موضوعی که برای آمریکا میتواند جذابیت رابطه با بریتانیا را در آینده، کاهش دهد و در چنین وضعیتی توازن قوا بین دوستان قدیمی از بین خواهد رفت. به خصوص که نباید وجود رقبای سرسخت دیگر را هم در این زمینه دست کم گرفت و در آن صورت مشخص نیست که تا چه اندازه ایالات متحده به حفظ این نزدیکی و پیوند دوستی با بریتانیا، مایل باشد.