ایرینا آنتانوا بیش از نیم قرن مدیر پرجذبه و نیرومند موزه ملی هنرهای زیبای پوشکین بود.
این مورخ هنر که در سن ۹۸ سالگی درگذشت، به دلیل جمعآوری کامل مجموعه آثار موزه پوشکین برای دیدار عموم مردم، و نیز به علت بلندپروازیهای بیانتهایش برای برگزاری نمایشگاههایی که مرزهای فیزیکی، نظری و سیاسی را به چالش کشیدند، در یادها نقش خواهد بست.
ایرینا آنتانوا در ۱۹۲۲ در مسکو به دنیا آمد و در دورانی که پدرش به سفارت جماهیر شوروی در برلین اعزام شده بود، بخشی از کودکی خود را در آلمان سپری کرد.
در بحبوحه جنگ، به عنوان یک پرستار مشغول شد و بعدتر برای تحصیل در رشته تاریخ هنر به دانشگاه ملی مسکو رفت.
آنتانوا در سال ۱۹۴۵، درست یک ماه مانده به پایان جنگ جهانی دوم، فارغالتحصیل شد و در موزه پوشکین به کار مشغول شد.
او در آغاز میخواست از این موقعیت به عنوان فرصتی موقت در نقش یک محقق بهره جوید، و بعدتر گفته بود: «وقتی اولین بار به موزه آمدم بنا نداشتم مدتی طولانی اینجا بمانم. این دیوارها از سنگ ساخته شدهاند و همیشه اینجا نفسم میگرفت، پس چگونه میتوانستم زندگی خود را در این ساختمان سنگی سپری کنم؟»
با این حال، بهرغم تصور اولیهاش، او در موزه ماند و در سال ۱۹۶۱ از سوی نیکیتا خروشچف به عنوان دبیر موزه منصوب شد؛ منصبی که به مسند او در ۵۲ سال آینده بدل شد.
در سال ۱۹۷۴، به علت برنامهریزی و دیپلماسی بینقص آنتانوا، تابلوی مونالیزا در جعبهای ضد گلوله به مسکو آورده شد و در نمایشگاهی دو ماهه، به بازدیدکنندگان از موزه پوشکین اجازه داده شد به دیدار شاهکار داوینچی بروند.
بازدیدکنندگان که اغلب ساعتها در صف میایستادند، هر یک ۱۵ ثانیه وقت داشتند تا از این لبخند مرموز ژوکوند لذت ببرند. این آخرین بار بود که آن تابلو توانست پاریس را ترک کند.
همان سال، در زمانی که شهروندان شوروی دسترسی محدودی به آثار هنری غرب اروپا داشتند، آنتانوا نمایشگاهی از مجموعه کاملی از آثار مدرن و امپرسیونیستی را در موزه پوشکین افتتاح کرد. در آن دوران انزواطلبی، و سپستر، پیش از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی، او شاهکارهای هنری فرانسوی و روسی را از انبارها بیرون آورد تا آنها را کنار یکدیگر نصب کند و به نمایش بگذارد. آن اقدام میتوانست خشم مقامات را برانگیزد و او نگران لغو آن نمایشگاه بود. او بعدها گفت: «میدانستم خطر آن وجود دارد. ولی به نظرم ممکن نبود آثار پیکاسو، ماتیس، لژه، ونگوگ و گوگن را بیشتر از آن در انبار و خارج از دید علاقهمندان نگه داشت.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دو مورد از بزرگترین نمایشگاههای او مواردی بودند که پیوندهای فرهنگی را بین شهرهای بزرگ اروپا با مسکو به نمایش میگذاشتند؛ از جمله نمایشگاه «مسکو- پاریس ۱۹۰۰ تا ۱۹۳۰» در سال ۱۹۸۱، و نمایشگاه «مسکو- برلین ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۰» در سال ۱۹۹۶. خانم آنتانوا به یاد آورد: «وقتی قرار شد نمایشگاه مسکو- پاریس با آثاری از شاگال و کاندینسکی در سال ۱۹۸۱ به مسکو آورده شود، دبیر گالری ملی معروف ترتیاکوف گفت: «مگر از روی جنازه من رد شوید.» خب ما نمیخواستیم از روی جنازه هیچ کسی رد شویم، بنابراین نمایشگاه را در موزه پوشکین برگزار کردیم. دستاوردی تاریخی بود.»
این تنها باری نبود که او با چالش و جنجال مواجه شد. در ۱۹۹۵، دقیقا ۵۰ سال بعد از پیروزی شوروی علیه نازیها، موزه پوشکین نمایشگاهی از آثار مصادره شده از آلمان توسط یگانهای معروف بهغنیمتگیری ارتش شوروی به راه انداخت که شامل شاهکارهایی از گویا، رنوآر و ال گرکو بود. آن یگان همچنین گنجینه پریام را مصادره کرده بود که مجموعهای از ۲۶۰ اثر دستی عصر برنز بود که در محل باستانی تروا توسط هاینریش شیلمان کشف شد و سال بعد در موزه به نمایش گذاشته شد. خانم آنتانوا به دلیل تخریب و غارت موزههای روسیه به دست ارتش نازی، مصادره تاریخی این آثار هنری و صنایع دستی را موجه میدانست. او از تصمیم برای برنگرداندن این آثار دفاع کرد و گفت: «این آثار به عنوان وثیقه همینجا خواهد ماند؛ هزینهای که باید برای به یاد ماندن آن وقایع پرداخت شود.»
طی دوران ریاست خود در موزه پوشکین، او همواره از مدافعان احیای موزه ملی هنرهای غربی معاصر بود شامل مجموعهای از نقاشیها که توسط استالین در سال ۱۹۴۸ کنار گذاشته شد. او حتی در سال ۲۰۱۲ این موضوع را در مکالمه تلفنی در برنامهای تلویزیونی به ناگهان با ولادیمیر پوتین مطرح کرد، که البته با موفقیت روبهرو نشد.
خانم آنتانوا یک سال بعد در سن ۹۱ سالگی از مدیریت موزه پوشکین کنار گذاشته شد و منصب افتخاری رئیس موزه را عهدهدار شد. او عضو شورای بینالمللی موزهها بود که بخشی از یونسکو است. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، گفت رئیس جمهوری پوتین «به شدت قدردان دانش تخصصی او بود» و معمولا در موزه پوشکین با او ملاقات میکرد.
خانم آنتانوا با یوسی راتنبرگ ازدواج کرده بود که در سال ۲۰۱۱ درگذشت. پسر آنها، بوریس راتنبرگ، تنها بازمانده این زوج است.
© The Independent