وقتی انتخابات شش هفتهای رهبری حزب محافظهکار در حال وقوع بود به نظر میرسید نگرانی اعضای حزب، پیروزی نایجل فاراژ باشد و نامزدها تمام تلاش خود را برای فاصلهگیری از او و خلاصی از طرح خروج از اتحادیه اروپا به کار بستند. اما حالا که به پایان این رقابت نزدیک میشویم به نظر تهدید جدیدی برای اعضای حزب جلوهنمایی میکند: دونالد ترامپ.
بوریس جانسون و جرمی هانت، وقتی از توییت رییسجمهور آمریکا که میگفت چهار بانوی نماینده مجلس در ایالات متحده که از اقلیتهای نژادی هستند و باید به کشورهایی که از آن آمدهاند بازگردند، انتقاد کردند در تیتر خبرها قرار گرفتند. اما این انتقادها آنگونه که میبایست محکم نبود. جانسون و هانت (و تاکنون، ترزا می) در گفتههای خود از نژادپرستی ترامپ انتقاد نکردهاند، کاری که مجلس نمایندگان خود آمریکا انجام داده است.
قواعد نانوشته دنیای دیپلماسی انگار به سیاستمداران محافظهکار اجازه میدهد از ترامپ انتقاد کنند ولی اجازه نژادپرست نامیدن او را به ایشان نمیدهد، چرا که چنین کاری ممکن است باعث تلافی آقای رییسجمهور شده و در طولانیمدت به منافع بریتانیا آسیب بزند. فرض کنیم که این موضوع درست باشد، اما چرا لطافت دیپلماسی باعث پذیرش نژادپرستی میشود؟
تا جایی که من میدانم آقای جانسون همین اظهارات را هم به خاطر واکنش شدیدی که از جانب اعضای ارشد محافظهکار در انتقاد از موضع او درباره سفیر سابق بریتانیا دریافت کرده بود ارائه کرد. بعضی از این سیاستمداران از تصمیم آقای جانسون مبنی بر عدم پشتیبانی از آقای کیم داروک، سفیر سابق بریتانیا در ایالات متحده، طی مجادله توییتری با دونالد ترامپ که منجر به پایان کار وی در واشنگتن دیسی شد، ناراضی بودند. یکی از این اعضای ارشد به من گفت: «پاسخ بوریس به هیچوجه به اندازه کافی محکم نبود، کار او غیرقابل دفاع است.»
حتی برخی از مشاوران آقای جانسون نیز در ملاقاتهای خویش اذعان کردهاند که نحوه اداره ماجرای آقای داروک به چهره آقای جانسون آسیب زده است. واکنش ضعیف او باعث شد بعضی از اعضای میانهروی حزب که قصد نزدیکی و تاثیرگذاری بر آقای جانسون را داشتند در تصمیم خود شک کنند، گرچه اکنون شاید برای یافتن راهی جدید دیر شده باشد.
این دودلی حزب جمهوریخواه با تصمیم آقای جانسون مبنی بر مسدود کردن هرگونه تغییر در وضعیت ایرلند و درخواست مستثنی کردن این کشور از طرح خروج از اتحادیه اروپا، شدیدتر هم شده است. آنها به درستی نگران این هستند که چنین وضعیتی منجر به خروج بی قید و شرط از اتحادیه اروپا شود.
بوریس جانسون بعدتر اعتراف کرد که میتوانست در واکنش خود در دفاع از آقای داروک محکمتر عمل کند و به همحزبیهای خود گفت: «شاید من باید در حمایت خویش از کیم توجه بیشتری به خرج میدادم.» به هر صورت اما به اندازه کافی دیر شده بود و تا آن موقع آقای داروک از موقعیت خویش استعفا داده و واشنگتن را ترک کرده بود.
این ماجرا خبر خوبی برای دولت جانسون نخواهد بود، بهویژه با توجه به اینکه ترامپ هم آشکارا به دنبال انتخاب مجدد در انتخابات بعدی ریاست جمهوری آمریکا است.
امید آقای جانسون به این است که از طریق قراردادهای تجاری با ایالات متحده به اتحادیه اروپا فشار آورده و از این طریق دستاوردهای سریعی را از آن خود کند. اما این کار آنگونه که او میاندیشد آسان نخواهد بود. ترامپ به چنین قراردادهایی با لنز «اول آمریکا» نگاه میکند و نه قراردادهایی که نفع دو طرف را در نظر داشته باشند. طرحهای بوریس جانسون برای تضمین سلامت غذا، وضعیت مناسب دام و حیوانات، و حفاظت از نظام پزشکی بریتانیا دربرابر غولهای پزشکی و دارویی در آمریکا چندان به مذاق ترامپ خوش نخواهد آمد.
شکی نیست که هنگام ملاقات، آقای رئیسجمهور با آغوشی باز از بوریس جانسون استقبال خواهد کرد. ملاقاتی که احتمالا در نشست گروه هفت در بیاریتس فرانسه در آگوست یا هنگام نشست مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر رخ دهد. آنها مانند همیشه از روابط منحصر بهفرد میان دو کشور حرف خواهند زد، فارغ از این که ترامپ در کاخ سفید است و تنها یکجانبه به منافع آمریکا فکر خواهد کرد.
در این دیدار بدون شک رئیسجمهور از آقای جانسون خواهد خواست چیزی را در ازای این قراردادهای تجاری به او ارائه دهد. گرچه طی هفتههای اخیر آقای جانسون از اقدامات مقامات انگلیسی، فرانسوی و آلمانی در تلاششان برای زنده نگاه داشتن برجام حمایت کرده است، برخی از تحلیلگران معتقدند که در آیندهای نزدیک چنین سیاستی تحت فشار قرار خواهد گرفت و بریتانیا سیاست خود نسبت به تهران را تغییر خواهد داد. ترامپ شدیدا مایل به جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا است، اما اگر بریتانیا چنان سیاست تحریکبرانگیزی را درباره ایران علیه بقیه اتحادیه اروپا اتخاذ کند شانس خود را برای مذاکرات خروج از این اتحادیه حتی کمتر هم خواهد کرد.
با توجه به وضعیت موجود، انتخابات سراسری حتی میتواند پیش از زمان موعود برگزار شود. تیم آقای جانسون معتقد است که نامزدشان به راحتی جرمی کربن را شکست خواهد داد. گرچه شاید مهمترین عامل نباشد، آنها اما معتقدند سیاستهای ضد آمریکایی آقای کربن طی سالیان گذشته برای برخی از رای دهندگان انگلیسی نگرانکننده است. اما آقای جانسون نیز باید آگاه باشد که انگلیسیها هم حامی نخستوزیری ضعیف که جلوی پای ترامپ زانو میزند نخواهند بود.
برعکس محافظهکاران، رهبر حزب کارگر با دیدن آن توییت هیچ شکی در درک سابق خود از ترامپ به دل راه نداد. جرمی کربن توییت کرد: «این که به زنان نماینده اقلیت نژادی گفته شود به کشور خود برگردید، اظهارنظری نژادپرستانه است.» (از قرار معلوم آقای کربن یکی از طرفداران الکساندریا اوکازیو کورتز، یکی از آن چهار نماینده نیز است و موافق و همدل با نظرهای او.)
با آماده شدن ترزا می برای ترک منصب، من در صدد خواندن خاطرات دیوید کامرون در پاییز سال جاری هستم. امیدوارم که او اعتراف کرده باشد عدم تاخیر برگزاری همهپرسی برای خروج از اتحادیه اروپا تا سال ۲۰۱۷ اقدامی اشتباه بوده است. او هیچ عجلهای برای این کار نداشت، لوایحی که برای تصویب به مجلس فرستاده بود اجازه صبر و انتظار بیشتر به او را میداد. تا ۲۰۱۷ ترامپ رییسجمهور آمریکا شده بود و شاید مردم انگلستان با دیدن او در قدرت نظری متفاوت نسبت به شرکای اروپایی قابل اعتماد و قدیمیمان پیدا میکردند. به جای آن اما همهپرسی در سال ۲۰۱۶ اتفاق افتاد تا مشکل دیگری باشد در فهرست بیانتهای مصائب خروج انگلستان از اتحادیه اروپا.
© The Independent