اگر شما خانمی انگلیسی هستید، احتمالاً مری کوانت را در کمد لباس خود دارید. بسیار خوب، شاید به معنای واقعی کلمه مری کوانت در کمد لباس شما نباشد، اما اگر پیراهنی گشاد و بیآستین یا پیراهنی کوتاه و بدون آستین یا تونیک، لباسی با یقه پیتر پن یا پلیوریتن چسب، جوراب شلواری با رنگ روشن یا حتی یک بارانی از جنس PVC در کمد لباس خود دارید، یعنی اینکه شما کوانت میپوشید. البته هنوز به معروفترین نوآوری او اشاره نکردهایم: دامن کوتاه.
او پیشگام تولید انبوه پوشاک مد روز بود، اما سبکی که مطرح کرد به هیچ عنوان سبک یکبار مصرفی نبود. سبک پیشنهاد شده کوانت هنوز هم بعد از گذشت ۶۰ سال از بازگشایی اولین بوتیک وی، صنعت مد را از گرانترین لباسها گرفته تا لباسهای معمولی که در مغازه های معمولی عرضه میشوند، تحت تأثیر قرار میدهد. در سال ۲۰۱۹، دو نمایشگاه موزهای به تحسین دیدگاه خلاق و اثرگذاری جاودان او خواهند پرداخت.
بهار امسال، موزه V&A نمایشگاه بزرگی را برگزار خواهد کرد و آثار او را به همراه بیش از ۲۰۰ لباس و زیورآلات و لوازم تزئینی، از قبیل سنگهای قیمتی دیدهنشده از آرشیو شخصی کوانت، به نمایش خواهد گذاشت. ابتدا نمایشگاهی تحت عنوان «مد و فرهنگ دهه شصت لندن: انقلابی در سبک زندگی در موزه مد و پارچه در لندن برگزار خواهد شد. در این نمایشگاه از طریق آثار کوانت و طراحی دیگر به نام ترنس کونران (Terence Conran) به بررسی «youth quake (جنبش جوانان)» پرداخته خواهد شد که در اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت لندن را به لرزه درآورد و روش زندگی ما را تغییر داد. در این نمایشگاه طراحیهای اولیه و کمیاب کوانت و کونران بهعلاوه پوشاک، پارچه، مبلمان و لوازم روشنایی و لوازم خانه طراحیشده توسط اعضای «گروه Chelsea» به نمایش گذاشته خواهد شد. گروه Chelsea جمعی از هنرمندان سنتشکن غرب لندن بودند که با کوانت و کونران همکاری میکردند.
مری کوانت و مدلهایش در مراسم رونمایی از کلکسیون کفش Quant Afoot""، ۱۹۶۷ (موزه V&A)
کوانت ظاهر دنیا را تغییر داد. دیدگاههای او و استفادهاش از شکلها و رنگها، جنسها و مدلهایی که انتخاب میکرد، واقعاً مشخصه توصیفکننده یک دوره تاریخی شدند. وقتی عبارت «دهه شصتی (Swinging Sixties)» را از کسی میشنوید، احتمالاً صدای گروه موسیقی بیتلز در ذهنتان طنینانداز میشود، اما تصویری که به ذهنتان میآید، کوانت است. درست است که کارهای او را معمولا آویختهشده در یک گالری نمیبینید، اما دست کم گرفتن تأثیر طراحیهای او به لحاظ زیبایی شناختی، اشتباه است. اینکه قرار است دو نمایشگاهی که از آنها نام بردیم، طی یک سال به نمایش آثار او بپردازند، قطعاً گواهی بر همین اثرگذاری است.
اگر در گذشته یکی از پیراهنهای دهه پنجاه را بر تن مجسمه مانکن میکردیم و از مردم دعوت میکردیم تا بیایند و این آثار را بهعنوان آثار هنری با دقت بررسی کنند و ببینند، شاید مورد تمسخر واقع میشدیم. البته هنوز هم در برخی از محلهها به این کار میخندند، اما این افاده و فخرفروشی فرهنگی تا حد زیادی از بین رفته است. هنرهای تزیینی که مدتهای طولانی زلم زیمبوی زنانه محسوب میشدند، دارند موفق میشوند و به حق و جایگاه خود میرسند: موزهها و گالریهای هنری، از نگارخانه Tate Modern گرفته تا نمایشگاه Dior در موزه V&A، میزبان نمایشگاههایی هستند که به بررسی مد، مبلمان و پارچههای طراحی شده توسط آنی آلبرز (Anni Albers) میپردازند. این نمایشگاهها علاوه بر اینکه به تحسین هنرمندی و نوآوری میپردازند، این موضوع را هم بررسی میکنند که هنرهای تزئینی چه چیزی در مورد جامعه زمان خود و زمینههای تاریخی به ما میگویند.
دنیس نوثدرافت (Dennis Nothdruft)، مدیر نمایشگاههای موزه مد و پارچه عنوان میکند که «مردم دیگر حتی تمایلی ندارند که نام این آثار را «هنرهای تزئینی» بگذارند، زیرا احساس میکنند که این عبارت اهمیت این آثار را زیر سؤال میبرد ». او در ادامه عنوان میکند که نمایشگاه «مد و فرهنگ دهه شصت لندن» موضوعات مهمی را در بر میگیرد: «در واقع این نمایشگاه در رابطه با گروهی از مردم است که نحوه زندگی بقیه مردم را تغییر دادند. مردم بعد از جنگ خواهان تغییر سبک زندگی خود بودند و نسل جدید ایدههای جدیدی را مطرح کرد.»
در صنعت مد، کوانت زنی با ایده و اندیشه بود و جنسیت وی قطعاً کلید موفقیتش بود: در دوره جنبش «قرص ضد بارداری و آزادی بخشی زنان (the pill and women’s lib)»، لباسهای کوانت هم سهم خود را در تحولات انجام دادند. درست است، شاید شلوارهای سکسی سخاوتمندانهترین اختراع برای زنان معمولی به نظر نیاید، اما تونیکها ، سارافون و بلوزهای گشادی که او طراحی کرد بسیار کاربردی بودند و پوشیدن آنها آسان بود و سبک لباس پوشیدن زنان را به سمت لباسهای راحت و آزاد سوق داد و قطعاً آنها را از لباسهایی مانند دامن تنگ و لباسهای کمر باریک دهه ۱۹۵۰ و لباسهای سبک مجموعه "New Look" از نام تجاری دیور (Dior) دور کرد. شاید در نهایت طول قد دامنها به اندازه نابخشودنی رسید، اما همین که اجازه داشتید پاهای خود را بیرون بیاورید، خودش نوعی آزادی بود.
اورلاندو پلانکت گرین (Orlando Plunket Greene)، پسر کوانت، هنگام معرفی کاتالوگ نمایشگاه موزه V&Aمیگوید که«سرچشمه نوآوری احساس نیاز نبود، سرگرمی سرچشمه نوآوری بود. «در سرتاسر انگلیس، نسلی تصمیم گرفت که خطر کند؛ تصمیم گرفت که به دنبال خوشگذرانی و لذت بردن برود، تصمیم گرفت انقلابی در نگرش و رفتار ایجاد کند که چیزهای بسیار بیشتر از مد را تغییر داد.»
بخشی از این انقلاب، اقتصادی بود: با پیدایش تولید انبوه، لوازم خانگی و پوشاک شیک و مد روز در سطح گسترده در دسترس همه قرار گرفت و برای همه قابل خرید و تهیه بود. کوانت از این تولید انبوه استفاده کرد و نقل قول معروفی دارد که میگوید «افاده و فخرفروشی از مد افتاده است و در مغازههای ما در میان جمعیت دوشسهایی را میبینید که تایپیستها را بر سر خرید لباسی یکسان هل میدهند».
لباس کوتاه و شلوارک ساتن از برند کوانت، عکسبرداری شده توسط برایان دافی (Brian Duffy) در سال ۱۹۶۶ (آرشیو دافی)
کوانت حرفه خود را با بوتیکهای انحصاری آغاز کرد، اما با آغاز تغییرات دهه شصت، خط تولید لباسهای کالکشن "Ginger Group" را که بیشتر مناسب قدرت خرید مردم بودند، راهاندازی کرد. با این که متأسفانه امروزه عبارت تولید انبوه مترادف با آشغال و زباله شده است، اما در سال 1963 تولید انبوه، انقلابی محسوب میشد. مری کوانت تبدیل به برندی جهانی شد و لوگوی آن که یک گل آفتابگردان بود، در همه جا شناخته شد. این گل همان شعار «قدرت-گل (flower-power)» بود.
نورثدرافت میگوید که «مری کوانت زمانی به جایگاهی رسید که میتوانست به تولید لباس های گرانقیمتتر بپردازد، اما او واقعاً میخواست که لباسهایش برای همه قابل دسترس باشند.» «او تصمیمی آگاهانه گرفت.» کوانت در سال ۱۹۶۴، الگوهای کاغذی طرحهایش را هم فروخت تا زنان بیشتری بتوانند از روی آن مدلهای ویژه خودشان را بدوزند؛ معروفترین الگوی او بیش از ۷۰ هزار نسخه فروش رفت.
کوانت در سال ۱۹۳۴ در لندن متولد شد. والدین او معلم مدرسه و سختکوش بودند و معتقد بودند که «تحصیل در رشته مد هیچ آیندهای ندارد». اما کوانت به کالج گولد اسمیت (Goldsmiths) رفت و در رشته تصویرسازی مشغول به تحصیل شد. او در آنجا با الکساندر پلانکت گرین (Alexander Plunket Greene)، همسر و شریک شغلی آینده خود ملاقات کرد. همسر او از خانوادهای اشرافی و متفاوت بود. بعد از ملاقات آنها با آرکی مک نر (Archie McNair) که یکی دیگر از اعضای «گروه Chelsea» بود و دانش حقوقی و بازرگانی داشت، این سه نفر با هم شرکتشان را راه انداختند.
در نوامبر سال ۱۹۵۵، بوتیک مد روز آنها به نام بازار (Bazaar) در خیابان کینگز رود (King’s Road) در چلسی بازگشایی شد. کوانت در ابتدا فکر میکرد که فروشگاهشان را با لباس هایی از طراحان دیگر پر خواهند کرد، اما تقریباً هیچ چیزی که مورد علاقهاش باشد، پیدا نکرد. به همین خاطر خودش شروع به طراحی لباس کرد. این نقل قولها از کوانت در کاتالوگ نمایشگاه «مد و فرهنگ دهه شصت لندن» آورده شده است: «من پارچههای خود را از فروشگاه هارودز (Harrods) میخریدم، کسی به من نگفته بود که میتوانم پارچه را به صورت عمده خریداری کنم.»
این روش شاید سبک تجاری بسیار ضعیفی بود، اما حداقل باعث شد که لباسهایی به سبک منحصر به فرد و غیرمعمول تولید شود. طراحیهای اولیه او اصولاً ساده بودند و از پارچههای کاربردی از قبیل پارچه جین و پارچههای فاستونی (پارچه های مصنوعی عصر فضا که بعدها آمد) برای دوخت آنها استفاده میکرد. این لباسها معروف شدند و کوانت مورد تحسین مشتریان قرار گرفت و توجه تعداد زیادی از مطبوعات را به خود جلب کرد.
کوانت نه تنها تیپ مربوط به «فرهنگ و مد دهه شصت لندن» را ساخت، بلکه خودش هم نمونهای از همین فرهنگ و مد بود: یک دختر مد روز اهل چلسی، جوان و خوش لباس، لاغر و با رفتارهای شیطنت آمیز و پسرانه که با تلاش خودش به شهرت رسید. زمانی که او در سال ۱۹۶۰ به شهر نیویورک رفت، مجله زندگی (Life magazine) کوانت و همسرش را اینگونه توصیف کرد: «نمونهای برازنده و زیبا از پوشش و رفتار.»
بررسی نمایشگاه مزون دیور در موزه V&A: اگر قصد بررسی آثار گذشته را دارید، این نمایشگاه خیرهکننده است
این سفر به نیویورک کمک زیادی به حرفه در حال شکوفایی او کرد: در نیویورک بود که کوانت و پلانکت گرین برای اولین بار تکنیکهای تولید انبوه را یاد گرفتند. تکنیکهایی که لباسها را در اندازههای مختلف بهطور دقیق تولید میکرد. بعد از بازگشت به انگلیس خط تولید لباسهای حاضری Ginger Groupرا راهاندازی کردند. بعد از آن لباسهای خود را به آمریکا فروختند: پوشاک برند کوانت در آنجا معروف شد و فروشگاه زنجیره ای جی سی پنی (JC Penney) این لباسها را برای فروش گذاشت و این امر اشاره به موفقیت او در سطح جهانی داشت.
رنگهای روشن، خطوط مرتب، دامنهای کوتاه، چکمههای براق، به عنوان مد و سبک کوانت توسعه یافتند و همزمان با دوره خود پیش رفتند. زمانی که هنر و مدهای طراحی شده راه خود را به سمت بدن انسان پیدا کردند، مواد مصنوعی جدید به صورت خلاقانه مورد استفاده قرار گرفتند. در سال ۱۹۶۷ کوانت از مجموعه "Wet" خود رونمایی کرد و در این مجموعه، بارانی های جنس PVCرا که از جنبش هنری "اپ ارت یا هنر دیدگانی (op art)" الهام گرفته بود، عرضه کرد. نقش و نگارهای گلهای پیچوتاب خورده در واقع پلی بود بین نقش و نگارهای رنگی سبک لیبرتی (Liberty) و نقش و نگارهای توهمی (مانند نقش نگارهای گل شقایق بر روی لباس جین آشر (Jane Asher) از برند کوانت که آن را در فیلم آلفی (Alfie)،محصول سال ۱۹۶۶، به تن داشت).
خود کوانت نمونه کاملی از مدل برند خودش بود. او با نوع انتخاب مدل لباسهایش هم بر روح زمانه خود تأثیر گذاشت و آن را شکل داد. جین شریمپتون (Jean Shrimpton)، گریس کادینگتون (Grace Coddington) و توئیگی (Twiggy) تیپ جدیدی از دختران مد روز بودند، همگی پاهای بلند با چشمان درشت و معصوم داشتند. شاید تپ آنها با تیپهای امروزی همخوانی نداشته باشد، اما در آن زمان در مقایسه با عکسهای مد که همگی روتوش شده و جلا داده شده و مؤدبانه و طبق موازین بودند، چنین مدلهایی با موهای باز و ژستهای طبیعی، حس مثبت و صمیمانهای را انتقال میدادند.
کوانت وارد شاخه جدیدی از حرفه خود شد و قدم به حوزه آرایش گذاشت و اسمهای بامزه بر روی محصولات خود میگذاشت، نامهایی که به نظر میرسد، میشود امروزه بر روی محصولات برند بنفیت (Benefit) گذاشت، نامهای مانند ریمل ضد آب «گریه کن عزیزم (Cry, Baby)» و مژههای مصنوعی «مژهها را برگردان! (Bring Back the Lash!)». همه این محصولات آرایشی منقش به لوگوی گل آفتابگردان بودند. او بعدها به طراحی لوازم خانگی و فضای داخلی روی آورد و همین اقدام او گویای این امر بود که یک برند مد میتواند تبدیل به برند ۳۶۰ درجه شده و سبک زندگی را نیز شامل شود. اگرچه، تأثیر او بر دنیای مد از دهه هفتاد به بعد رو به افول گذاشت، اما برند او همچنان ادامه یافت: او در همه زمینهها برند خود را داشت، از فرشهای برند کوانت گرفته تا خودروهای برند کوانت. او در سال ۱۹۸۸ فضای داخلی خودروی مینی (Mini) را طراحی کرد.
کوانت در سال ۱۹۶۶ جایزه OBE را از آن خود کرد، حدود پنجاه سال بعد به لقب افتخاری «بانو» (لادام) نائل شد. گرفتن این لقب تعجبی ندارد زیرا مانند هر هنرمند عالی دیگری، رویکردی که کوانت نسبت به رنگ، الگو و ساختار داشت، تجلی یک دوره بود. او نحوه تولید و تجارت در حوزه مد و همچنین نحوه خرید و پوشیدن لباس را شکل داد. ناگفته نماند او بر حد قابل قبولی از ران پا که میتوانستیم از زیر دامن بیرون بگذاریم نیز تأثیر گذاشت. غرق شدن در آرشیو آثار او در موزه مد و پارچه یا در موزه V&A، بدون شک بازدیدکنندگان را به سالهای پرشکوه «مد و فرهنگ دهه ۶۰ لندن» خواهد برد، اما بیش از هر چیز کمک میکند تا مشخص شود که امروزه چه میزان از این طراحیها همچنان تازه هستند.