دنیای پناهجویان یک شکل نیست. گروهی با قاچاقچیان انسان تن به راهی پرمخاطره میدهند و گروهی به صورت قانونی کشور مبدأ را ترک میکنند و به کشور میزبان وارد میشوند. گروه اول به نسبت گروه دوم، مخاطرات غیرقابلتصوری را تجربه میکنند.
نکته مهم در این میان درک این مسئله است که دنیای قاچاقِ انسان، مردانه است؛ به همین دلیل زنان در این مسیر سختیهای بیشتری متحمل میشوند. زن پناهجو، با قاچاقچیانِ انسانِ «موافق با برابری جنسیتی» و متوجه حقوق زن مواجه نیست. تابآوری و نیروی کافی داشتن در این مسیر شرط اول است؛ هرچند همیشه کافی نیست.
به گفته فعالان حقوق پناهجویان، دنیای پناهجو در واقع میدان جنگی برای بقا است که در آن، ممکن است از زنها به اشکال مختلف سوءاستفاده شود. بهرهکشی و سوءاستفادههای جنسی، تجاوز و خشونت، بارداریهای ناخواسته که حاصل تجاوز است و گاه حاصل عشقهای در مسیر. در این میان اشاره به این نکته نیز اهمیت دارد که بعضی زنان هم با انگیزه افزایش امکان پذیرش پناهندگی و دریافت سرپناه در کشور مقصد، ناچار به بارداری تن میدهند.
سفر پناهجویان، مخاطرهای جدی
پناهجویان، مرد یا زن، از هر کشوری که بخواهد حرکت کنند؛ ایران، افغانستان، عراق، سوریه، آفریقا یا آمریکای جنوبی، چین و روسیه، برای آغاز سفر باید از مسیرهای صعبالعبوری بگذرند که ساعتها پیادهروی، عبور از کوه و دریا و رودخانه را به دنبال دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اصلا مشخص نیست که قاچاقبر یا آدمپرانها در چه شرایطی افراد پناهجو را در دوران فرار و مسیر مهاجرت به کشور مقصد میرسانند. سفر با قایقهای ناامن و تیوپ، کامیونی که باید ساعتها زیر آن قرار بگیرند تا مأموران انتظامی و پلیس مرزی آنان را نبینند، پیادهرویهای طولانی شبانه در جنگل و مسیرهای فرعی، نیازمند قدرت جسمانی خارج از تصوری است. اینها حقایقی هستند که فرد پناهجو در طول مسیر باید آنها را تحمل کند.
به گفته آیدا قجر، فعال حقوق زنان و پناهجویان، «سختی هرکمپی برای پناهجویان با توجه به شرایط خاص آن معنا مییابد. وقتی در مورد کمپهای پناهجویان در شمال آفریقا صحبت میشود، مسئله بیشتر با محوریت آزار و بهرهکشی جنسی و تجاوز به عنوان ابزاری برای نگهداشتن و سرکوب زنان مورد بررسی است. اگر پناهجو زنی تنها باشد، به طور حتم بیشتر مورد حمله قرار میگیرد. تعداد مردان در کاروانها و کمپهای پناهجویان، حدود دوبرابر زنان یا حتی بیشتر است.»
این فعال حقوق زنان پناهجو، با بیان اینکه احساس ترس و تنهایی، بخش جدانشدنی از شرایط یک پناهجوی زن است، به ایندیپندنت فارسی میگوید: «آدمها به قاچاقبر، هم پول میدهند و هم جانشان را به او میسپارند ولی برای قاچاقبر فقط پول مهم است. هرچند قاچاقبرانی هم هستند که لزوما کتک نمیزنند، تجاوز نمیکنند و گروگان نمیگیرند ولی زنان پناهجوی بسیاری این شرایط را تجربه کردهاند.»
به اعتقاد او و با توجه به تجربه او در برخورد با پناهجویان، حتی زنانی که تنها به این سفر مبادرت نکردهاند و با همسر یا همراه مردی از اعضای خانواده عازم راهی این سفر سخت و خشونتبار میشوند هم کاملا از خطرهایی که گفته شد درامان نیستند. همه داشتههای پناهجو در اختیار قاچاقبر است؛ جای خواب و محل استقرار، غذا و حتی زمان خواب و بیداری پناهجو تحت نظارت و قدرت قاچاقبر تعیین میشود.
شرایط پناهجویان در کشورهای مرزبان اتحادیه اروپا
شرایط پناهجویان در کشورهایی که خودشان را مرزبان اتحادیه اروپا میدانند، به مراتب سختتر است؛ کشورهایی که برای جلوگیری از هجوم پناهجویان به کشورهای اروپایی، بودجههای هنگفتی از اتحادیه اروپا دریافت میکنند؛ مثل یونان و کرواسی که دروازه اروپا محسوب میشوند.
آیدا قجر که سالهای بسیاری را بهعنوان روزنامهنگار و فعال حقوق پناهجویان زن به کمپها رفتوآمد کرده است، میگوید: «شاهد زندگی اسفبار پناهجوی زنی بودم که از روی ناچاری با چهار مرد در یک چادر در کمپ پناهجویان بود و به دلیل ابتلا به بیماری قارچی در تمام ناحیه تناسلیاش، صدای فریادش موقع دفع ادرار، همه را آزار میداد.»
دسترسی نداشتن به امکانات بهداشتی، نبود دارو، آلوده بودن کمپها، نادیدهگرفتن فیزیک بدن زنان که موجب بیماریهای مزمن در میان آنها میشود، در کنار آزارهای جنسی، از اصلیترین مشکلات زنان پناهجو است. برخی ممکن است در کمپهای مسیر به خصوص در کشور یونان، به دلیل بیماری جانشان در خطر باشند و بعضی حتی دست به خودکشی میزنند. در میان پناهجویان و بهخصوص پناهجویانی که از مسیر قاچاق به مقصد میرسند، حتی اگر در معرض این آسیبها نباشند، مشکلات روحی و روانی بسیار حادی دیده میشود. به واسطه همین موضوع، ناامیدی اضطراب منجر به خودکشی در میان آنها زیاد است.
شرایطی که از سختیهای زندگی پناهجویان به تصویر کشیده میشود، تا زمانی است که پناهجو به کشور مقصد برسد اما حتی پس از آن، هم معمولا سختیها ادامه دارد. شرایط غیرانسانی، سراسر تبعیض و خشونت و ناعادلانهای که کمتر کسی یارای تحمل آن را دارد.
پناهجویان در مقصد
اروپا، استرالیا، آمریکا و کانادا کشورهای اصلی مقصد پناهندگان هستند. در این میان، کانادا یکی از کشورهای مهم پناهندهپذیر در جهان است که بر اساس گزارش سازمان ملل، در سال ۲۰۱۹ برای چندمین بار بهعنوان رهبر جهانی در اسکان پناهندگان شناخته شد و در میان ۲۶ کشور، در رتبه اول قرار گرفت.
کانادا، سال گذشته از طریق برنامه حمایت مالی خصوصی خود برای حدود ۳۰ هزار و ۸۲ پناهنده به همراه خانوادههایشان فرصت زندگی جدید در این کشور را فراهم کرد.
هرچند کانادا مقصد نهایی بسیاری از پناهجویان است، اما رسیدن به کشور مقصد هم پایان مسیر نیست. پناهجو بهمحض رسیدن به مقصد با یک برچسب جدید مواجه است: پناهنده! زن پناهنده به خصوص اگر تنها تن به سفر سپرده باشد، این بار با مشکلات جدیدی روبهرو است.
سارا رحیمی، مربی زندگی و نویسنده کتاب «سارای کوچک از تهران»، در خصوص زنان پناهندهای که در کانادا از او مشاوره میگیرند به ایندیپندنت فارسی میگوید: «این زنان از فقدان شدید اعتماد به نفس رنج میبرند و از این که پناهنده هستند خجالت میکشند. این مسئله روی روابط آنها بسیار تاثیرگذار است.»
او اضافه میکند که برخی از زنان پناهنده چون نمیتوانند از طریق مهاجرت به کشورهای دیگر از جمله کانادا اقامت دریافت کنند، مجبور میشوند راههای دیگری را امتحان کنند. آنها گاه با تنظیم پروندههای دروغین درخواست پناهندگی میکنند و خانوادههای آنها از این شرایط بیاطلاع هستند؛ بنابراین مجبورند این مسئله را پنهان کنند و همین مسئله موجب افزایش استرس و اضطراب در آنها شده است.
به گفته رحیمی، سلامت روان زنان پناهجو به دلیل ترسها و احساس شرم و خجالتی که از پناهندگی دارند و نگرانی از مورد قضاوت قرارگرفتن از سمت جامعه، کاملا تحت تاثیر قرار میگیرد. بیشتر این زنان از طبقات تحصیلکرده و آگاه جامعه خود بودهاند اما به این دلیل که جامعه مقصد آنان را بهعنوان فردی تحصیلکرده به رسمیت نمیشناسد، احساس ناتوانی و غیرقابلاعتماد بودن به آنها منتقل میشود.
او میگوید، زنان پناهجو تا زمانی که بتوانند بهعنوان شهروند شناخته شوند، دوران روحی بسیار سختی را میگذرانند و برای سپری کردن این بحران، به طور حتم به مربیهای زندگی، مشاور و یا رواندرمانگران نیاز دارند.
آمار جهانی از وضعیت پناهجویی
تازهترین آمار کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در سال ۲۰۲۰ نشان میدهد که ۸۰ میلیون نفر در جهان، به شکل بیسابقهای مجبور به ترک خانههای خود شدهاند. در این میان، ۲۶.۳ میلیون پناهجو هستند که نیمی از آنها زیر ۱۸ سال سن دارند. دو سوم یعنی ۶۸ درصد از کل پناهجویان یا مردم آواره در مرزها، از پنج کشور سوریه، ونزوئلا، افغانستان، سودان جنوبی و میانمار هستند.
زنان و دختران، حدود ۵۰ درصد از هر نوع پناهنده، آواره داخل کشورها و یا جمعیت بدون تابعیت را تشکیل میدهند. این آمار در سال ۲۰۱۴ حدود ۴۹ درصد بود. این بدان معنا است که شمار زنان پناهجو در دنیا رو به افزایش هستند. بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵، تعداد مهاجران بینالمللی ۴۱ درصد افزایش یافت که بر اساس آمار سازمان ملل، تقریبا نیمی از آنها زن بودند.
بر اساس گزارش سازمان جهانی کار، زنان آسیایی با ۳۵ میلیون، علاوه بر جمعیت کارگران مهاجر، سریعترین رشد جمعیت آوارگان را تشکیل میدهند.
به دلیل آواره شدن و پناهندگی، میلیونها نفر از تابعیت محروماند و به حقوق اساسی مانند آموزش، مراقبتهای بهداشتی، شغلی و آزادی دسترسی ندارند.
بر اساس تازهترین گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد که در هشتم دسامبر ۲۰۲۰ منتشر شد، ترکیه با ۳.۶ میلیون نفر، بیشترین تعداد «پناهجو» را میزبانی میکند. کلمبیا نیز با ۱.۸ میلیون رتبه دوم را دارد.