طی چند دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار شده در ایران، به نظر میرسد که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری عمدتاً برنامه، تیم، و تفکر اقتصادی مشخصی ندارند. در واقع، تفکرات اقتصادی این نامزدها را میتوان ملغمهای از سیاستهای اقتصادی متضاد دانست. در حالی که مدافع رشد شاخص بورس هستند، کاهش قیمت ارز را نیز خواستارند و در عین حال، رشد اقتصادی و کاهش تورم را نیز همزمان دنبال میکنند. در حالی که شعارهای مرتبط با آزادی اقتصادی و کاهش تورم میدهند، از طرفی از سیاستهای اقتصاد متمرکز دولتی و سرکوب قیمتها نیز حمایت میکنند. در واقع، چنین به نظر میرسد که کاندیداها نهتنها خودشان آمادگی چندانی برای ریاست جمهوری ندارند، بلکه اساساً بر اساس برنامههایی که اعلام میکنند، انتخاب نمیشوند و این جو سیاسی است که برنده انتخابات را مشخص میکند. از این رو، به نظر میرسد تلاش چندانی نیز برای نگارش برنامه و فهم آن نمیکنند.
انتخاب برنامه یا پیروی از موج؟
انتخابات ریاست جمهوری ایران طی سالهای اخیر بسیار تحت تأثیر موجهای اجتماعی جابهجا شده است. بر فرض در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲، در روزهای نزدیک به روز رأیگیری و در حالی که رقبای روحانی، محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی، وضعیت خوبی در نظرسنجیهای انتخاباتی داشتند، شوک انتخاباتی مربوط به انصراف عارف و اعلام حمایت هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی از حسن روحانی سبب شد همه چیز ناگهان تغییر کند و حسن روحانی رئیسجمهوری ایران شود. در واقع، در آن سال رقابت میان نامزدها تقریباً بدون اعلام هیچ برنامه اقتصادی خاصی بود و در صورت وجود برنامه نیز کمتر کسی علاقه به مطالعه و معرفی آن داشت. در آن سال تنها «جو» سیاسی بود که برنده انتخابات را مشخص کرد. در سال ۹۶ نیز آن رویدادها تقریباً تکرار شد و باز هم به نظر «جو» سیاسی و نه برنامههای انتخاباتی برنده انتخابات را مشخص کرد. ولی چرا در ایران هیچیک از نامزدها برنامه اقتصادی مشخصی ندارند؟ به نظر میرسد که حتی خود نامزد نیز برنامه مشخصی برای بعد از انتخاب بهعنوان رئیسجمهوری نظام حاکم بر ایران ندارد و تنها به «پیروزی» در انتخابات فکر میکند، از این رو اساساً محتوای خاصی هم برای نگارش برنامهاش وجود ندارد.
انتخابات در جهان
در اغلب کشورهای جهان شیوه انتخابات تفاوت زیادی با ساختار موجود در ایران دارد. نمونهوار، وضعیت و تقویم انتخابات ۲۰۲۴ در آمریکا تقریباً از همین امروز مشخص است. انتخابات بعدی آمریکا در روز ۵ نوامبر ۲۰۲۴ برگزار میشود و از هماکنون نظرسنجیهای انتخاباتی برای معرفی نامزد بعدی حزب جمهوریخواه در ایالتهای مختلف آغاز شده است. در مجموع انتخابات آمریکا به این صورت است که ابتدا هر دو حزب بزرگ دموکرات و جمهوریخواه از حدود یک سال و نیم قبل از شروع انتخابات، بهصورت درونحزبی کاندیدای خود را مشخص میکنند و آن نامزدها بعد از رقابتهای درون حزبی و بر اساس رأی اعضای هر حزب، به مرحله نهایی معرفی میشوند و در رقابت ریاستجمهوری با سایر نامزدها رقابت میکنند. در طول بیش از یک سال رقابت انتخاباتی، تمامی جزئیات کاری و برنامهها و حتی برخی از اعضای اجرایی ریاست جمهوری انتخاب میشود و مردم بهصورت شفاف میتوانند از برنامههای اقتصادی هر رئیس جمهوری آگاه شوند. در کشورهای دیگر نیز عموماً نامزدهای ریاست جمهوری از مدتها قبل معرفی میشوند و مردم و کارشناسان تقریباً به طور کامل نسبت به برنامههای هر نامزد آگاهی دارند. به عنوان مثال، برنامههای اقتصادی تیم بایدن در مورد واکسیناسیون گسترده مردم، طرح تصویب بسته مالی حمایت از اقتصاد در زمان کرونا که منجر به تصویب طرح ۲ تریلیون دلاری در کنگره آمریکا شد، و برنامههای بایدن برای افزایش مالیات به منظور توسعه زیرساخت که هنوز در مرحله اجرا است، بهصورت کلی پیش از انتخابات آمریکا مشخص بود. در یادداشتی که در همین رسانه منتشر شده است، در مورد تیم اقتصادی بایدن و تفکرات آن با عنوان «تیم اقتصادی بایدن: چپگرا، توسعهگرا، یا هردو؟» توضیحاتی ارائه کردهام.
انتخابات یا لاتاری؟
شیوه انتخابات در ایران بیش از هر چیز شبیه به یک لاتاری بزرگ است. انتخابات ایران در روز ۲۱ اردیبهشتماه و با شروع ثبتنام از نامزدهای انتخاباتی آغاز میشود و به مدت ۵ روز ادامه دارد. پس از آن، شورای نگهبان از روز ۲۶ اردیبهشتماه به مدت ۵ روز که تا ۱۰ روز نیز قابل تمدید است، صلاحیت نامزدها را بررسی میکند، و در روز ۵ یا ۶ خردادماه سال جاری است که اسامی نامزدهای انتخاباتی از سوی وزارت کشور اعلام میشود. مهلت تبلیغات انتخاباتی نامزدها نیز از ابتدای روز ۷ خردادماه تا پایان روز ۲۶ خردادماه است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در واقع، مردم برای انتخاب فردی که قرار است مهمترین جایگاه اجرایی کشور را مدیریت کند، تنها ۲۰ روز مهلت دارند. در چنین شرایطی، مردم چگونه میتوانند نامزد مناسب را انتخاب کنند؟ به نظر میرسد که حتی خود نامزدها نیز نسبت به حضور خود در انتخابات اطمینان و قطعیت کافی ندارند و از این نظر نیز نمیتوانند برنامه مشخصی ارائه کنند. در واقع، انتخابات در ایران بیشتر شبیه به یک لاتاری است که نه نامزدهای انتخاباتی نسبت به حضور خود در انتخابات اطمینان دارند و نه مردم میدانند که دست آخر چه کسی یا کسانی نامزدهای تاییدشده انتخاباتی خواهد بود.
رؤیافروشی در روند انتخابات ریاست جمهوری
در دورانی که مهلت تبلیغات انتخاباتی تنها ۲۰ روز است، برای جلب آرای مردم راهکاری جز رؤیافروشی و بیان «اهداف» و «رؤیاها» بهجای «برنامهها» وجود ندارد. مدتزمان ۲۰ روز آنقدر کوتاه است که هر نامزد بهجای آن که مسیر رسیدن به هدف را بیان کند، تنها خود هدف را بیان میکند. در انتخابات ایران شعارهایی همچون «کاهش تورم»، «کاهش فساد» و «افزایش رشد اقتصادی» و ... بهکرّات شنیده میشود. در واقع، مردم به کاندیدی رأی میدهند که بتواند بهتر و شفافتر آن رؤیاها را بیان کند. طی چند دور اخیر انتخابات ریاست جمهوری، کمتر نامزدی را میتوان سراغ گرفت که بهصورت شفاف و دقیق اقدام به نگارش و بیان برنامههای خود کرده باشد. در این چارجوب، کاسبی نامزدها در دوران انتخابات از جنس «رویافروشی» است تا بیان برنامهها و راهکارها برای مدیریت کشور.
تفاوت رویافروشی و برنامه محوری
رئیسجمهوری که رویا فروشی میکند، در مورد نتیجه عملکردها صحبت میکند. اما رئیسجمهوری برنامهمحور، در مورد «چگونگی» رسیدن به هدف صحبت میکند. «کاهش تورم» یک رویافروشی واضح است، اما ارائه برنامه برای کاهش رشد نقدینگی و کاهش کسری بودجه دولت در کنار حذف یارانههای پنهان، عاملی است که یک «برنامه» کاهش تورمی شامل آن است. در واقع، این چگونگی رسیدن به اهداف است که رئیسجمهوری مناسب را از بقیه جدا میکند. متاسفانه در انتخابات ایران عموما در مورد «رویا»ها و «اهداف» صحبت میشود و در مورد چگونگی رسیدن به آن سخنی به میان نمیآید.
برنامه اقتصادی باید شامل چه مواردی باشد؟
هر یک از افرادی که این روزها به عنوان نامزد ریاست جمهوری در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت میکنند، باید حول موضوعات اساسی اقتصاد ایران تصمیمگیری کنند. امروز یارانه پنهان در اقتصاد ایران در برآوردهای مختلف به حدود ۶۳ میلیارد دلار در سال رسیده است. رئیس جمهوری آتی ایران باید شفاف توضیح دهد که با این میزان رانت انرژی چه کاری خواهد کرد؟
تحریمها و حذف ایران از بازار انرژی، کشور را از صدها میلیارد دلار درآمد محروم کردهاست و به رقبای ایران، بهخصوص روسیه، فرصتی طلایی اعطا کرده است. رئیس جمهوری آینده باید پاسخ دهد که برای رفع این معضل کلان کشور چه برنامهای دارد؟
تورم ایران طی ۴۰ سال گذشته عمدتا دو رقمی بوده است، رئیس جمهوری ایران باید برنامه دقیقی برای کاهش رشد نقدینگی و تورم در کشور داشته باشد. هرکسی رئیسجمهوری ایران شود، باید برنامه مشخصی برای کاهش کسری بودجه دولت و کاهش سهم نفت در آن داشته باشد. در نهایت، باید گفت که حتی اگر اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز به قدرت برسد، باید تصمیم دقیقی نسبت به صندوقهای بازنشستگی و کسری شدید آنها بگیرد تا آنها را نجات دهد.
رئیس جمهوری منتخب چه کسی باید باشد؟
مانند بیشتر نقاط دنیا، رئیسجمهوری آتی ایران هم یک بهاصطلاح «سوپرمن» نیست که بتواند به تنهایی تمامی نیازها و مشکلات کشور را حل کند. فردی میتواد رئیسجمهوری مناسبی برای ایران باشد که در کنار خود از مشاوران قوی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و .... استفاده کند و بکوشد تا کشفوشهود اقتصادی خود را کمتر در مدیریت کشور دخالت دهد. در واقع، فردی مناسب ریاست جمهوری است که در هر زمینه از متخصصان همان بخش استفاده کند.
چه باید کرد؟
تغییر قانون انتخابات و حرکت به سمت شیوهها و نظامهای انتخاباتیای که از مدتها قبل نامزدها را به مردم معرفی کند، یکی از سادهترین راهحلها برای بهبود وضعیت کنونی است. در چنان شرایطی، میتوان به سمتی حرکت کرد که نگاه و دید اقتصادی نامزدهای ریاست جمهوری مشخص شود؛ این که چه افرادی رویکرد لیبرالیستی نسبت به اقتصاد دارند یا چه کسانی تفکرات سوسیالیتی، چه کسانی با شیوه «بازار آزاد» موافقند، یا چه کسانی اقتصاد متمرکز دولتی را راهحل اقتصادی کشور میدانند. گذشته از تمام نارساییها و موانع موجود در تقابل با انتخابات آزاد در نظام کنونی، به نظر میرسد برای آن که بتوانیم انتخاباتی نزدیک به حداقل استانداردهای موجود در جهان داشته باشیم، باید قانون انتخابات را تغییر دهیم.