در سال ۱۹۹۹، وقتی اهود باراک، رهبر حزب کارگر اسرائیل، در انتخابات نخستوزیری مقابل بنیامین نتانیاهو پیروز شد، در میدان اسحاق رابین تلآویو جشن پیروزی گرفت و فریاد زد که «طلوع عصر جدیدی» فرا رسیده است. آن موقع من در اوایل نوجوانی بودم. اما دیروز (یکشنبه) که در تالارهای کنست (مجلس اسرائیل) قدم میزدم، احساس کردم که در لحظه تاریخی مهمتری قرار داریم. نتانیاهو پس از دوازده سال پیاپی میرود و جای خود را به دولتی متشکل از انواع و اقسام احزاب مختلف میدهد: از «اسرائيل، خانه ما» حزبی که رهبرش آویدور لیبرمن، روزگاری گفته بود شهروندان عربتبار کشور باید آزمون وفاداری به دولت بدهند و اگر قبول نشوند، ار کشور اخراج شوند، تا حزب چپگرای «میرتس» که رهبرش، نیتزان هوروویتز، اولین رهبر همجنسگرای تاریخ احزاب اسرائيل است، تا «رعم» یا «فهرست متحد عرب»، حزبی که ریشه در جنبش اخوانالمسلمین دارد.
سخنرانیهای وزرای دولت جدید در مجلس، مدام با اعتراض نمایندگان راستگرای کنست مختل شد و این رویارویی، دو سویه را نشان میدهد: در یک سو ائتلافی هشت حزبی بدون هرگونه وحدت ایدئولوژیک، و در سوی دیگر، ائتلافی متحد که فکر میکنند پس از دوازده سال کسی کشور را از آنان دزدیده است.
ائتلاف اول فعلا در این جدال پیروز شده است. در ساعت ۸:۵۸ دقیقه دیشب، نفتالی بت، رهبر حزب راستگرای «یامینا» که اکثریت چهرههایش گرایش مذهبی هم دارند، به عنوان نخستوزیر جدید اسرائیل سوگند خورد. در عین حال، یائیر لاپیدِ میانهگرا، رهبر حزبِ «یش آتید» نیز به عنوان نخستوزیر علیالبدل سوگند خورد. او فعلا وزیر خارجه خواهد بود و پس از دو سال نخستوزیر میشود. دولت جدید دستآخر با نزدیکترین آرای ممکن تایید شد: ۶۰ به ۵۹.
در صحنهای تاریخی، دیدیم که وزرای دولتی که حالا «وزیر سابق» شده بودند، جای خود را به اعضای کابینه جدید دادند. نتانیاهو با بنت دست داد و سپس پیش از سوگند خوردن دولت جدید، صحنه را ترک کرد.
آقای بنت در اولین سخنرانی خود در جایگاه نخستوزیر، گفت: «باید خودمان را ثابت کنیم و با وحدت و همکاری بکوشیم شکافهایی که بین مردم پیش آمده است، پر کنیم و دولت را در پی زخمهایی که از دعواهای درونی خورده است، به حکمرانی صحیح بازگردانیم.»
رایگیری در کنست، پس از یک روز کامل و و سخنرانیهای پیاپی انجام شد. بسیاری از این سخنرانیها از سوی نمایندگان حامی دولت راستگرای نتانیاهو با اختلال و هو کردنهای مدام مواجه شدند. از جمله سخنرانی آقای بنت که لیکودیها او را متهم میکنند برای رسیدن به قدرت، به رایدهندگانش دروغ گفته است. بعضیها حتی عکس قربانیان حملات تروریستی را در مجلس بالا بردند و دولت جدید را خائن نامیدند.
معترضان راستگرا و طرفدار بیبی بیرون مجلس هم بودند و صدای بلندگوهاشان درون تالارهای کنست هم شنیده میشد.
اما بعد از چهار انتخابات در طول دو سال که دو موردش در شرایط کرونایی بوده است، دولت جدید انگار پایان تبی ملی است. برای حامیان نتانیاهو اما دولت جدید نماد تمام آن چیزهایی است که از آن متنفرند: ائتلافی بیهیچ محور ایدئولوژیک که تنها برای سرنگونی رهبر عزیز آنها تشکیل شده است.
این تصورشان البته اشتباه هم نیست؛ دولت جدید هنوز سوگند نخورده بود که هزاران نفر در همان میدان رابین گرد آمدند تا جشن بگیرند. اما یک تفاوت مهم با سال ۱۹۹۹ وجود داشت: بر خلاف باراک، بنت به میدان نیامد. چون میدانست که آنهایی که جشن میگیرند، به او رای نداده بودند. این جشن پایان دو سال تظاهراتهای ضد نتانیاهو بود که مقابل اقامتگاه نخستوزیر در بیتالمقدس و در سراسر کشور برگزار میشد.
مخالفان «دولت تغییر»، میگویند این دولت دیر نخواهد پایید؛ چرا که یک طرف آن بِنتی است که رئیس شورای شهرکهای غیرقانونی یهودینشین کرانه غربی بوده و در سخنانش بارها به فلسطینیها توهین کرده است، و سوی دیگرش، ابتسام مراعنه، نماینده فلسطینیتباری است که پیش از آن که عضو حزب چپ میانه کارگر شود، عضو حزب «دعم» بود؛ حزب سوسیالیست رادیکالی که طرفدار راهحل تکدولتی است.
بیش و پیش از هر چیز، این ائتلاف یک بانی دارد و آن هم بنیامین نتانیاهو است؛ مردی که دستکم پنج سال است برای خود کیش شخصیت ساخته است و تبعا جنبشی هم علیه او ایجاد شده که فرای چپ و راست است و فقط خواهان رفتن او است؛ خواهان تغییر.
نتانیاهو در حال محاکمه سدن به اتهام فساد اقتصادی است و کوشیده است تا به هر طریق ممکن، کرسی نخستوزیری را در اختیار گیرد، چون آنرا نه فقط عامل بقای سیاسی، که بقای شخصی خود نیز میداند. او در زمان زمامداریاش به قوه قضائیه حمله کرده است، مشروعیت جناح چپ اسرائیل و جامعه فلسطینیتباران کشور را زیر سوال برده و عوامل خود را در تمامی سمتهای حساس دولت منصوب کرده است. او در ضمن سنت قدیمی دولت اسرائیل را که در آن اقداماتی که علیه دولتهایی مثل ایران انجام میشد، مخفی بود، زیر سوال برده است و درباره عملیاتی که باید محرمانه بانشد، علنا سخن گفته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یک موضع نتانیاهو با بنت البته مشترک است و آن مخالفت با توافق هستهای با ایران موسوم به برجام است. آقای بنت هم دیروز وعده داد که «اسرائیل آزادی عمل کامل خود را در موضوع ایران حفظ میکند.» اما نتانیاهو هرگز خود را جزو ائتلاف کشورهایی که میکوشیدند جلو دستیابی ایران به سلاح هستهای را بگیرند، نمیدید. او خود را مدافع اسرائيل میداند؛ نه فقط در مقابل ایران، که در مقابل کل دنیا که از نگاه بیبی یا یهودستیز است، یا اصلا اسلام و سیاست خاورمیانه را نمیشناسد. این دیدگاه خاص شاید در دولت جدید دستخوش تغییر شود.
حدود دو ساعت از سوگند خوردن بنت گذشته بود که جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، به او تلفن کرد. این تماس با این سرعت، شاید تلنگری بود بود به نتانیاهو که مجبور شده بود هفتهها منتظر تلفن بایدن بنشیند.
ائتلاف جدید بیش از آنکه بر اساس دستاوردهایش داوری شود، بر این اساس بررسی میشود که میتواند جلو فشار نتانیاهو (که حالا رهبر اپوزیسیون اسرائيل است) بایستد یا نه. موفقیت آن نه فقط در بهبود وضعیت اقتصادی اسرائیل یا برخورد با حزبالله و حماس، که همچنین در پیشگیری از بازگشت نتانیاهو به کرسی نخستوزیری خواهد بود.
این امر هم نقطه قوت «دولت تغییر» است، هم نقطه ضعف آن. این ائتلافِ هشت حزبی آنقدر متنوع است که اعضایش حاضرند آمال سیاسی و ایدئولوژیک خود را کنار بگذارند تا این دولت شکننده را حفظ کنند. اعضای احزاب راستگرای ائتلاف میدانند که تنها با حمایت نمایندگان فلسطینیتبار بود که توانستند دولت تشکیل دهند. حزب آقای بنت با شش کرسی، یکی از کوچکترین احزاب ائتلاف است. ضعف ائتلاف در این است که هر جناحی و هر عضو کابینهای و حتی هر نمایندهای در مجلس، میتواند با یک رای دولت را ساقط کند.
بدین سان، «دولت تغییر» در واقع دولت ادامه حفظ وضع موجود خواهد بود، چون هر دو جناح اصلی سیاست در آن حق وتو دارند. این دولت البته میتواند به دستاوردهای کوچکی در سطح جامعه مدنی برسد، اما خبری از اصلاحات عظیم در سطح سراسری نخواهد بود. در مورد موضوع حساس فلسطین، کافی است به حرف منصور عباس، رهبر حزب «رعم»، گوش کنیم: «موضوعی که ۷۳ سال است حل نشده، احتمالا در چهار سال آینده هم حل نخواهد شد.»
خلاصه اینکه «دولت تغییر»، تغییر چندانی در زندگی مردم اسرائيل ایجاد نکرده است و انگار دولتی شکننده و موقت است که کاری ندارد جز پایان دادن به عصر نتانیاهو.
اما در کشوری مثل اسرائیل، حتی «وضع حفظ موجود» هم به معنی چالشهای مدام و شدید است. مثلا همین هفته آینده قرار است دولت یک شهرک غیرقانونی یهودینشین را در کرانه غربی نابود کند. حالا بنت، اولین رئیسجمهوری مذهبی تاریخ اسرائيل که بخشی از صفوف جنبش صهیونیسم مذهبی است، چگونه با این واقعیت سر میکند؟ آقای هوروویتز هنگامی که تلاشش برای بهبود حقوق همجنسگرایان با مخالفت حزب «رعم» مواجه شود، چه خواهد کرد؟ آیلت شاکد، وزیر کشور راستگرا و خارجیستیزِ حزب آقای بنت، چطور با خانم مراعنه همکاری خواهد کرد که قرار است رئیس کمیته کارگران خارجی و پناهجوی مجلس باشد؟
نکته امیدبخش اینجا است که این چالشها، آینه دقیقی از جامعه اسرائيل است. جامعه ما پر از بخشهای کوچکی است که برای دستیابی به فضا و قدرت تلاش میکنند. اما در چنین جامعه کوچکی، چارهای جز همزیستی با یکدیگر ندارند. این چالشها اعضای دولت را مجبور میکند برخوردی صادقانه با مسائلی که پیش میآید داشته باشند، چرا که دیگر نمیتوانند وانمود کند اختلافی وجود ندارد. اگر موفق به این کار نشوند، شاهد سقوط دولت و بازگشت نتانیاهو خواهیم بود؛ آن هم نتانیاهویی با خواست انتقام.
دولت «تغییر» اگر یک نکته امیدوارکننده داشته باشد، این است که دولتی است پر از نقص و اشکال و چالش که نمیتواند از آنها بگریزد و باید با آنها مواجه شود؛ دولتی از جنسِ جامعه اسرائیل.