فعالان حقوق کودک میگویند هیچ ارادهای در بهزیستی برای مبارزه با کودکآزاری وجود ندارد. در حالی که آمارهای جهانی و کشوری نشان میدهد آمار خشونت خانگی در دروان همهگیری کرونا افزایش یافته است محمود علیگو، رئیس اورژانس اجتماعی کشور، مدعی شده است: «افزایش موارد کودکآزاری و همسرآزاری در ایران چشمگیر نبوده است».
او در عین حال اعلام کرده است که بیشترین تماسها با اورژانس اجتماعی برای گزارش کودکآزاری و همسرآزاری است اما فعالان حقوق کودک میگویند هر بار که با اورژانس اجتماعی برای گزارش کودکآزاری تماس میگیرند، به در بسته میخوردن و آنها به دلایل مختلف از اعزام نیرو خودداری میکنند. سال گذشته (۱۳۹۹) پس از همهگیری کرونا و قرنطینههای سراسری در کشورها، یونیسف در یکی از نخستین بیانیههای خود از کودکان به عنوان «قربانیان پنهان» همهگیری نام برد که در عرض چند ماه زندگی آنها زیرورو شد.
صندوق کودکان ملل متحد درباره افزایش آمار خشونت علیه کودکان در دوران قرنطینه هشدار داد، آن هم در حالی که کودکان همچون گذشته به مراکز مشاوره و حمایتی دسترسی نداشتند. برای بسیاری از کودکان که «بدسرپرست» هستند، مدرسه نه فقط محلی برای آموزش که پناهگاهی است برای دور ماندن از آسیبهای احتمالی والدین بیصلاحیت. به همین دلیل تعطیلی اجباری مدارس شرایط سختی را برای این کودکان ایجاد کرده است، برای نمونه کودکانی که والدین معتاد دارند در وضعیت نگرانکنندهای قرار گرفتند. مشاوران و مددکاران امکان سرکشی به آنها را نداشتند، کودکان در حضور والدین آزارگر نمیتوانستند با مراکز مشاوره یا مربیان خود تماس برقرار کنند و تنگناهای اقتصادی دوران قرنطینه قدرت کنترل خشم را در افراد آسیبپذیر کاهش داد.
همه این مسائل در کنار هم افزایش آمار کودکآزاری را در پی داشت اما محمود علیگو، رئیس اورژانس اجتماعی کشور، در گفتوگو با ایلنا منکر افزایش چشمگیر آمار کودکآزاری در دوران همهگیری کرونا شده است. این در حالی است که بهار سال گذشته (۱۳۹۹) محمدرضا محبوبفر، پژوهشگر آسیبهای اجتماعی، اعلام کرد: «آمار کودکآزاری در ایران نسبت به قبل از شیوع کرونا نزدیک به پنج برابر افزایش یافته است.»
بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت هر نوع بدرفتاری فیزیکی، عاطفی، سوءاستفاده جنسی، غفلت یا رفتار همراه با بیتوجهی که منجر به آسیب واقعی به سلامت، بقا، رشد یا کرامت کودک شود، کودکآزاری محسوب میشود. اسناد و شواهد موجود نشان میدهد که حدود هفتاد درصد کودکآزاریها در خانه و توسط افرادی انجام میشود که والدین یا بستگان درجه یک کودک هستند. وضعیت کودکان در خانوادههای بزهکار نگرانکنندهتر نیز است. اعتیاد، فقر، تعرض جنسی به کودکان، اجبار به کار و تکدیگری، تنها بخشی از اشکال مختلف آزار علیه کودکان در این خانوادههاست.
به عبارت دیگر بسیاری از کودکان در خانهای که باید محلی امن برای آنها باشد قربانی انواع خشونت میشوند. بر اساس پیماننامه جهانی حقوق کودک، کشورهای عضو این کنوانسیون موظف هستند از کودکان مقابل هر نوع خشونت حمایت کنند. در ایران وظیفه حمایت از آسیبدیدگان اجتماعی بر عهده سازمان بهزیستی است، اورژانس اجتماعی به عنوان نهاد زیرمجموعه این سازمان موظف است گزارشهای مربوط به خشونت، از جمله کودکآزاری را پیگیری کرده و از قربانیان حمایت کند. این در حالی است که در بسیاری از شهرهای ایران که آمار خشونت خانگی در آنها بالاست، اصلا اورژانس اجتماعی دفتر فعال ندارد و با وجود ادعای فعالیت موثر این نهاد در کلانشهرها از جمله تهران، همواره شهروندان و فعالان اجتماعی معترضاند که بارها برای گزارش خشونت خانگی از جمله کودکآزاری با اورژانس اجتماعی تماس گرفتهاند و هر بار هم با در بسته مواجه شدند.
بهزیستی همواره در پاسخ به انتقادهای فعالان مدنی درباره عملکرد ضعیف اورژانس اجتماعی و گیرهای قانونی و قضایی و نیز کمبود بودجه و کارمندان را دلیل آورده است. مثل گفتوگو جدید محمد علیگو که مدعی «کم بودن موارد آسیب» در مناطق آسیبخیز شده و از کمبود بودجه صحبت کرده است. اورژانس اجتماعی نهتنها در دوران همهگیری کرونا که پیش از آن نیز بارها مورد انتقاد قرار گرفته بود.
سال گذشته (۱۳۹۹) پس از مرگ عسل دختر ۱۰ ساله مشهدی به دست نامادری، همسایههای او به روزنامه خراسان گفتند که بارها با شنیدن صدای نالههای عسل به اورژانس اجتماعی زنگ زده بودند اما کسی توجهی نکرد. مرگ آرمین ۱۱ ساله در کرمانشاه نیز واکنش جمعیت امام علی را در پی داشت و این نهاد مردمی اعلام کرد بارها به اورژانس اجتماعی درباره وضعیت آرمین و خواهرش هشدار داده بود اما بیاعتنایی باعث شد این کودک به کام مرگ برود.
غزاله دختر نوجوان لرستانی نمونه دیگری بود که به دلیل آزارهای پدر مدتی را در مراکز بهزیستی گذراند اما سپردن دوباره او به دست پدر آزارگر باعث شد، غزاله به تنگ بیاید و خودکشی کند. سال گذشته همزمان با شیوع ویروس کرونا وزارت بهداشت در پیامکی از شهروندان خواست در صورت مشاهده هر نوع خشونت خانگی با شماره ۱۲۳ اورژانس اجتماعی تماس بگیرند اما همین پیامک هم واکنش فعالان حقوق کودک را در پی داشت. آنها گفتند فایده این پیامک چیست وقتی هر بار برای گزارش کودکآزاری با اورژانس اجتماعی تماس گرفتهاند و با بهانههایی از جمله نداشتن نیرو و مجوز قضایی از فرستادن مددکاران خود به محل خشونت امتناع کردهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
رضا شفاخواه، وکیل دادگستری و فعال حقوق کودک، یکی از این افراد بود که گفت: «هیچ اراده، توان و برنامهای در اورژانس اجتماعی یا سازمان بهزیستی برای مقابله با کودکآزاری وجود ندارد.» او در گفتوگو با اعتماد آنلاین گفت: «همین الان درگیر پروندهای هستیم که پدر معتاد مادر را از خانه بیرون کرده و کودک را آنقدر در حمام مورد ضرب و شتم قرار داده که چشمان کودک دچار خونریزی شده است. با اورژانس اجتماعی تماس گرفتیم اما میگویند نیرو نداریم، راننده ماشین کرونا گرفته است و نمیتوانیم اقدامی انجام دهیم. بعد دقیقا در چنین شرایطی میبینیم که وزارت بهداشت پیامک میفرستد و میگوید موارد مرتبط با خشونت خانگی و کودکآزاری را به ۱۲۳ اطلاع دهید. وقتی نهاد مربوطه هیچ توانی برای اقدام و اجرای مسئولیتش ندارد فایده چنین پیامکی چیست؟»
او همچنین با انتقاد از عملکرد سازمان بهزیستی در حمایت از کودکان بدسرپرست گفت: «بهزیستی در بهترین شکل ممکن تنها ۲۱ روز از کودکان بدسرپرست مراقبت میکند. در صورتی که موظف است برای سلب حضانت از خانوادههای بزهکار اقدام کند. اگر شرایط مخاطرهآمیز زندگی کودک ثابت شود، هم بهزیستی و هم اورژانس اجتماعی باید ورود کنند. اورژانس اجتماعی که حتی ضابط است و قدرت و اختیار هم دارد، اما وقتی برای مورد حادی مثل همان کودک سهساله تماس میگیریم، میگویند مجوز ورود به منزل نداریم. چرا نباید هماهنگی با مراجع قضایی انجام شود؟ وقتی بهزیستی به دلایل مختلف از جمله کمبود بودجه از کودکی که در خانه با مخاطرههای مختلف روبهروست نگهداری نمیکند، کودک مجبور میشود بعد از مدتی دوباره به همان جهنمی برگردد که حالا برایش خطرناکتر از قبل هم شده است.»
بحران کرونا منجر به بیکاری بسیاری از مردم شد، والدین و کودکان ساعتهای طولانی در خانه محبوس بودند در شرایطی که تنگناهای اقتصادی فشار مضاعف را بر پدر و مادرها وارد میکرد بیماری و مرگ اطرافیان نیز مزید بر علت بود و فشار و استرس ناشی از همهگیری و آینده نامعلوم، باعث شده بود بسیاری افراد قادر به کنترل خشم خود نباشند و به همین دلیل آمار خشونت خانگی افزایش یافت.
با این همه مسئولان بهزیستی همچنان منکر افزایش چشمگیر خشونت خانگی میشوند و با وجود انتقادهای پیاپی از عملکرد اورژانس اجتماعی دفاع میکنند. تحقیقات ثابت کرده است کودکانی که از شرایط بدسرپرستی رنج میبرند در معرض انواع آسیبها هستند و ممکن است در بزرگسالی دچار مشکلات شناختی شوند و به صورت ناخودآگاه تصمیم بگیرند خشونتی که بر آنها تحمیلشده در جامعه بازتولید کنند.