شاید تعداد اندکی از صدها هزار گردشگری که هر سال از ونیز دیدن میکنند و شرکت کنندگان جشنواره فیلمی که در حال حاضر در آنجا در حال برگزاری است بدانند این شهر مبتکر اولین قرنطینه در تاریخ بود.
ونیز، جایی بود که برای اولین بار اصطلاح «قرنطینه» مطرح شد. کشتیهای تجاری که در قرن پانزدهم میلادی وارد جمهوری ونیز میشدند باید به مدت ۴۰ روز پهلو میگرفتند تا ببینند آیا خدمه آنها مبتلا به طاعون هستند یا خیر. "quaranta giorni" در ایتالیایی به معنی دوره ۴۰ روز است.
در سال ۱۴۴۸ مجلس سنای ونیز مدت انتظار را به ۴۰ روز افزایش داد و بدین ترتیب اصطلاح «قرنطینه» به وجود آمد. طاعون بوبونی یک دوره ۳۷ روزه از عفونت تا مرگ داشت؛ بنابراین، قرنطینههای اروپایی در تعیین سلامت خدمه کشتیهای تجاری بسیار موفق بوده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
همچنین در اینجا بود که اولین بیمارستان برای بیماران مسری در جزیرهای انفرادی در تالاب ساخته شد که پیشرو بخشهای جداسازی امروز کووید ۱۹ بود.
حتی ماسکهایی که امروزه به صورت میزنیم و اکنون بخشی از تزئینات لباس کارناوال ونیز شده است هم در ابتدا برای مقابله با طاعون ساخته شد. در ونیز بود که پزشکان قرن شانزدهم ماسکهایی شبیه منقار، پر از گیاهان معطر برای تمیز کردن هوایی که هنگام درمان بیماران تنفس میکردند، استفاده میکردند.
البته دور نگهداشتن بیماران در قبل از این تاریخ هم سابقه داشته است؛ مانند «انزوای سیروزه» در قرن سیزدهم در بخشهایی از اروپا رایج بوده است.
بین سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۹ میلادی، «مرگ سیاه» حدود ۳۰ درصد از جمعیت اروپا و درصد قابلتوجهی از جمعیت آسیا را از بین برد. چنین فاجعهای باعث شد تا دولتها اقدامات مهارکنندهای را برای رسیدگی به همهگیریهای مکرر ایجاد کنند. در یک سند از سال ۱۳۷۷ میلادی بهجامانده، آمده است که تازهواردان قبل از ورود به شهر-ایالت راگوسا در دالماتیا (در کرواسی امروزی) باید ۳۰ روز (ترینتینو) را در یک مکان محدود در انتظار مشاهده علائم بیماری بمانند. با افزایش دوره از سی روز به چهل روز، این واژه نیز از ترینتینو به کارانتینو تغییر کرد که قرنطینه مُعرب آن است که وارد زبان عربی و سپس فارسی شد.
ابنسینا هم قرنطینه را برای بیماران مبتلا به بیماریهای عفونی، بهویژه سل توصیه کرده است. قرنطینه اجباری بیمارستانی گروههای خاصی از بیماران، از جمله بیماران مبتلا به جذام، در اوایل تاریخ اسلام آغاز شد. بین سالهای ۷۰۶ و ۷۰۷ میلادی خلیفه اموی، ولید بن عبدالملک، بیمارستانی در دمشق ساخت و دستور جدا كردن مبتلایان به جذام را از سایر بیماران در بیمارستان صادر كرد. عثمانیها هم در شهر ادیرنه بیمارستان مخصوص جذامیها را ساختند.
پیش از پزشکی مدرن، دانش پزشکان یا التیام دهندگان درباره ماهیت بیماریها و چگونگی انتقال آنها بسیار پایین بود. هنگامیکه «مرگ سیاه» در اروپا کشتار میکرد، شهرها و مقامات حکومتی درباره نحوه مهار شیوع این بیماری با هم درگیر شدند بدون آنکه بدانند علت آن چیست. برخی از مردم میگفتند که علت آن بداقبالی یا مجازات الهی است اما آنها بالاخره تشخیص دادند تماس بین افراد آلوده و غیر آلوده یا اشیاء آلوده و افراد غیر آلوده عامل گسترش برخی بیماریها است.
همین الگوی کلی در زمان شیوع ویروس کرونا تا پیدا شدن واکسن و درمان، به کمک مقامات بهداشتی کشورها آمد تا سرعت انتشار بیماری را کند کنند.
گذشت زمان نشان خواهد داد آیا وسایل پیشگیری که ما استفاده میکنیم مانند ماسک صورت و صفحه محافظ پلاستیکی و لباس سراسری محافظ که کادر درمان بر تن میکنند قرنها بعد جزئی از مراسم تفریحی و جشنهای نسلهای آینده خواهد شد و آیا آن زمان کسی به یاد خواهد داشت که برای نزدیک به دو سال بخش بزرگی از ساکنان کرده زمین پوشش و زندگیشان تحت تأثیر ویروس کرونا قرارگرفته بود؟