دوره کاری ژنرال جاوید قمر باجوا به عنوان رییس ستاد ارتش پاکستان تمدید شد. نظامیان در نیمی از تاریخ پاکستان بر این کشور به گونهای مستقیم حکومت کرده اند. رابطه این نهاد با سایر بخشها از جمله نهادهای کشوری پیوسته متشنج و خونین بوده است. نهادهای کشوری به دلیل ضعف رهبری و احزاب نه چندان نیرومند و تمایلات قومی و فرقهای، کمتر موفق شدهاند جایگاه خود را در منازعات کسب قدرت در پاکستان تثبیت کنند. در طرف دیگر، ارتش با استفاده از ناآرامیهای داخلی، جنگ و سپس جدایی بنگلادش -پاکستان شرقی در 1971- و منازعات مرزی با همسایگان پاکستان، خود را به نیرویی مسلط و خودکامه تبدیل کرده است. به همین سبب امروزه شهروندان پاکستان و حتی رهبران کشور به عزل و نصب چهرههای لشکری بیشتر از چهرههای کشوری در این کشور اهمیت میدهند. دلیل دیگر، انحصار منابع مالی و اقتصادی در دست ارتش و نظامیان، احاطه بر سیاست گذاری خارجی، اشراف بر اجرای آن و مهار بحران های احتمالی است که در مجموع به این نهاد لشکری و نظامیان، جایگاه خاصی میدهد.
نخست وزیرعمران خان هفته پیش دوره ماموریت ژنرال جاوید قمر باجوا، دهمین رییس ستاد ارتش این کشور را برای یک دوره سه ساله دیگر تمدید کرد. باجوا که در 2016 با حکم نواز شریف، نخست وزیر پیشین به این سمت گماشته شده بود، قرار است تا اواخر سال 2022 در این سمت باقی بماند. بدین ترتیب این دومین بار در تاریخ پاکستان است که دوره کاری رییس ستاد ارتش در موافقت حداقل نمادین با مقامهای کشوری تمدید میشود. منابع آگاه معتقدند که تمدید دوره کاری این ژنرال پر قدرت در ازای حمایت او از پیروزی عمران خان که سال گذشته به مقام نخست وزیری رسید، انجام شده است. عمران خان در یک سال گذشته علاوه براین که نتوانسته به وعده های انتخاباتی خود عمل کند، با فشار روزافزون اقتصادی و مخالفت سیاسی احزاب پاکستان نیز مواجه بوده است. از این رو، وی برای تداوم و حفظ حمایت کامل ارتش، به دادن امتیاز تن داده است. عمران خان پیش از این نیز در ماه آوریل، ژنرال فیض محمد را به عنوان رییس سازمان اطلاعات ارتش -ای اس ای- به جای عاصم منیر (پس از تنها 8 ماه تصدی این پست) تعیین کرد.
بعد دیگر تصمیم و تلاش برای ابقای ژنرال باجوا از خود نهاد ارتش ناشی میشود. نظامیان با توجه به تحولات منطقهای سریع، به ویژه تحولات اخیر در جامو و کشمیر(لغو ماده 370 قانون اساسی هند) و نشستهای متعدد میان زلمی خلیلزاد نماینده ایالات متحده امریکا در امور صلح افغانستان و طالبان در دوحه، سعی دارند مدیریت اوضاع را به این ژنرال کارکشته که تجارب و شناخت کافی از شمال پاکستان و همچنین کشمیر دارد، بسپارند.
از سوی دیگر، دور جدید ماموریت ژنرال باجوا در حالی آغاز میشود که در سالهای گذشته و تحت ریاست وی، رابطه این کشور با همسایگان پاکستان به ویژه هند و افغانستان، به تیرگی گراییده است. از سال 2016 تا اکنون هند و پاکستان بارها در مقابل هم قرار گرفته اند. درگیریهای خونبار ارتش دو کشور در «خط کنترل»، حمله به کاروان نظامیان هند در پالوامه، حمله هوایی هند بر پایگاههای جیش محمد در کمشیر تحت کنترل پاکستان و اقدام هند در لغو ماده 370 قانون اساسی آن کشورکه خودمختار بودن جامو و کشمیر را از میان میبرد، از معضلاتی است که باجوا و ارتش تا سال های دیگر با پیامدهای آن روبرو خواهند بود.
در افغانستان نیز اوضاع به سود پاکستان پیش نمیرود. مناسبات میان دو کشور همسایه در سردترین نقطه خود قرار دارد. کابل از همکاری اسلام آباد در پایان دادن به شورشهای مورد حمایت آن کشور قطع امید کرده است و اسلام آباد نیز برای جستجوی منافع خود دست به دامن کشورهای حوزه خلیج فارس و واشنگتن شده است.
اکنون باید دید اتحاد عناصر کشوری و لشکری و تئاتر مشترک آنان در پاکستان تا چه زمانی ادامه مییابد. در حالی که منافع متقابل میان آنها از آغاز کار نخست وزیرعمران خان وجود داشته است اما ادامه این روابط تنگاتنگ بستگی به پذیرش نقش برتر نظامیان توسط مقام های کشوریها و موفقیت آنان در رسیدگی به اوضاع پر تشنج سیاسی داخلی، مدیریت اقتصاد، سیاست خارجی و تعامل پاکستان با همسایگانش و کشورهای منطقه و جهان دارد.