ستارگان سینما چندی است که وقتی در مراسم و جشنهای مختلف حضور پیدا میکنند، افرادی با هیکلهای درشت و قوی همراهیشان میکنند. این همراهان قویهیکل نه تنها در کنار بازیگران معروف که حتی در کنار بازیگران درجه دو و سه هم دیده میشوند و تصاویر این همراهان را میتوانیم در تبلیغات فضای مجازی این دست از بازیگران ببینیم.
آنگونه که به نظر میرسد، محمدرضا گلزار از جمله بازیگران مشهوری بود که برای نخستین بار با محافظ در مراسم و محافل مختلف حضور پیدا کرد. بعد از آن هنرمندان و بازیگران زن و مرد حرفهای و غیر حرفهای به تقلید از گلزار با محافظ شخصی در جشنها و مراسم مختلفی حاضر شدند و به این قافله پیوستند.
مهمترین دلایل استقاده از محافظین شخصی در مراسم، کنترل ازدحام جمعیت عنوان شده است. در برخی از موارد هم کسانی ترس از آسیب دیدن احتمالی و در معرض خطر بودن را دلیل چنین استفادهای عنوان کردهاند.
دستمزد محافظ حرفهای و تنومند
بر اساس گزارشی که روزنامه خراسان منتشر کرده، محافظین شخصی از این دست به دو گروه حرفهای و تنومند تقسیم میشوند. حرفهایها کسانیاند که دورههای دفاع شخصی را گذرانده و ساعتی ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان دستمزد میگیرند و حقوق ماهانه آنها بالای ۱۰ میلیون تومان است و درمقابل آنهایی که به قول معروف تنها به هیکلشان مینازند و ساعتی ۱۵۰ هزار تومان و ماهانه بالای ۵ میلیون دستمزد میگیرند.
هنرمندان اصلی بدون محافظ، هنرمندان بدیل با محافظ
با کمی دقت متوجه خواهید شد که بازیگرانی که اخیرا با محافظ در محافل حاضر میشوند جزو هنرمندان و بازیگران ریشهداری چون علی نصیریان – پرویز پرستویی – رضا کیانیان و پیشکسوتان نیستند.
همچنین در بین هنرمندان دیگر شاخهها به خصوص موسیقی هستند افرادی چون محمدرضا شجریان و شهرام ناظری که در این اشتهار فراوان هیچگاه محافظ شخصی نداشته اند.
در غرب افراد معروف و ستارههای مشهور سینما در سینمای هالیوود معمولا محافظین شخصی دارند که مسئولیت اصلی این افراد محافظت از آنها در برابر آسیبهای جسمانی، جلوگیری از خطرهای پیش رو، و جلوگیری از ازدحام جمعیت است.
اما در ایران آیا بازیگرانی که محافظ شخصی دارند واقعاً احساس ناامنی میکنند و یا اینکه تمایل زیاد به دیده شدن و مرکز توجه بودن دارند؟ آیا واقعاً محیط جامعه برای بازیگران ناامن شده است؟ چه چیزی باعث میشود که در بین بازیگران معروف و به اصطلاح «استخواندار» چنین رفتاری وجود ندارد اما بازیگران جدید و نو آواره نیاز به محافظ دارند؟
سال گذشته که تب این ماجرا بالا گرفته بود، سردار محمد شرفی، رئیس پلیس پیشگیری ناجا حضور چنین محافظانی را غیرقانونی دانست و به تسنیم گفت، تشخیص اینکه یک شخصیت مورد تهدید است یا خیر و یا اینکه باید نظام جان چه کسی را حفاظت کند، توسط شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی کشور تعیین میشود و سطحبندی و ردهبندی امنیتی افراد دارای مسئولیت در کشور را با توجه به تهدیداتی که متوجه آنهاست و مسئولیت این افراد تعیین میکند و بر اساس ردهبندی امنیتی شورای امنیت کشور (شاک)، حفاظت از این افراد در دستور کار قرار میگیرد».
مرز بین دیدهشدن طبیعی و رفتار خودشیفتگی
خود شیفتگی در همه افراد در حد نرمال و طبیعی وجود دارد اما این وضعیت رفتاری در زمانهایی از حد تعادل خارج میشود. در چنین وضعیتی فرد به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه برای آنکه در مرکز توجه قرار گیرد، تلاش بیش از حد صرف میکند که به بروز رفتارها و احساسات دیگری منجر میشود. از جمله احساس برتری و القا این حس در فرد که او لایق و شایسته دیده شدن و توجه است . رفتاری که میتوان آن را در طبقه بندی «خود شیفتگی» قرار داد.
تحقیقات متعددی در زمینه خودشیفتگی و نسبت آن با بازیگران، در بین بازیگران معروف انجام شده که نشان میدهد تمایل به دیده شدن و خودشیفتگی در این قشر بالا است. از جمله میتوان به تحقیقات زیر اشاره کرد.
نتایج پژوهش اسکلوت (۲۰۰۶) درباره خودشیفتگی در افراد مشهور نشان داد خودشیفتگی در اجتماع و میان افراد معروف و مشهور بسیار بالا بوده است.
نتایج تحقیقات یانگ و پینسکی (۲۰۰۶) درباره تفاوت خودشیفتگی بین افراد معروف از درصد بالاتر خودشیفتگی در میان زنان در مقایسه با مردان خبر میدهد. چنانکه نتایج این تحقیق نشان داده است خودشیفتگی در بین افراد معروف در تلویزیون بیشتر از افراد معروف در عرصه موسیقی است.
خود محوری، تمایل به احساس برتری، وسواس و حساسیت زیاد در اهمیت دادن به خود، حساسیت شدید به انتقاد دیگران، رقابت بیش از حد، تمایل به توجه، تمجید و تشویق از جمله ویژگیهایی است که معمولا افراد خودشیفته از خود بروز میدهند. با چنین ویژگیهایی که شمرده شده و با استناد بر نتایج تحقیقات و مطالعات میتوان گفت که داشتن محافظ از سوی برخی از بازیگران، انتشار تصاویر با آرایشهای غلیظ و لباسهای زرق و برقدار را می توان نمونهای از خودشیفتگی لقب داد و برشمرد.
نگرشهای روانشناسانه چه میگویند؟
خودشیفتگی میتواند حس همدلی فرد را با اطرافیانش و دیگر افراد جامعه کم رنگ و ضعیف کند و سبب شود تا به مرور فاصله زیادی بین خود و دیگران ایجاد شود. فرد در ظاهر با رفتارهایش نشان میدهد که اعتماد به نفس دارد در حالیکه در درون از عدم اعتماد به نفس رنج میبرد.
زیگموند فروید، روانپزشک نامی معتقد است خودشیفتگی ناشی از تاثیرات محیطی و روابط فرد با والدینش در دوران کودکی است. فروید در نظریهاش درباره خودشیفتگی اولیه میگوید: زمانی که به دنیا میآییم هنوز خود در ما شکل نیافته است. احساس خود (ایگو) در دوران نوزادی و کودکی شکل میگیرد که به آن خودشیفتگی اولیه گفته میشود که بخشی از رشد ذهنی طبیعی و سالم فرد در دوران کودکی است. به مرور که فرد رشد میکند از والدینش انتظار عشق و محبت بیشتری دارد. وقتی فرد عشق را از والدینش دریافت نکند، عشق والدین را در ذهنش تصویرسازی میکند و به خودش عشق میورزد که منجر به خود شیفتگی ثانویه میشود. از این مرحله است که وضعیت روحی و روانی فرد تحت تاثیر خودشیفتگی ثانویه قرار میگیرد.
کارن هورنای روانشناس معروف،نیز با نظریه فروید درباره خودشیفتگی ثانویه موافق و بر این باور است که خودشیفتگی حاصل از سبکهای زندگی والدین (کنترل بیش از حد و یا توجه کم) ایجاد میشود.
هانیز کوهوت دیگر روانشناس شناخته شده نیز خودشیفتگی را حاصل عدم همدلی والدین با فرزندشان در دوران کودکی میداند.
از مجموعه این دیدگاهها میتوان به این نتیجه رسید که با وجودیکه بازیگران در ایران در میان مردم محبوبیت دارند، اما رفتارهای بعضی از آنها نشان میدهد که که گویا توجه بیشتری را میطلبند. بخشی از این توجهخواهی و دیده شدن میتواند ناشی از رقابت بین برخی از بازیگران باشد، و بخشی دیگر مربوط به خودشیفتگی انها میشود که میتواند در انعکاس رفتارهایشان با مخاطبان تاثیر منفی گذاشته و الگویی نادرست و ناآشنا از افراد موفق را معرفی کند. الگویی که میتواند روی نسل جوان تاثیر بگذارد و رفتار غلط آنها را بهعنوان رفتار عادی و بهنجار در جامعه الگو برداری کنند.