چندی پیش بانک جهانی تولید ناخالص داخلی ایران را بر اساس نرخهای جاری اعلام کرد که در بسیاری از رسانههای فارسیزبان سروصدای زیادی به پا کرد. از طرف دیگر، آمار تولید ناخالص داخلی ایران را مراجع دیگر همچون بانک مرکزی و صندوق بینالمللی پول گزارش میکنند که هیچکدام از این اعداد شباهتی به یکدیگر ندارند. در این نوشتار به بررسی سه مرجع مختلف اعلام تولید ناخالص داخلی ایران میپردازیم و بعد از آشنایی با مفهوم این عبارت، علت این اختلاف آماری میان مراجع مختلف را نشان میدهیم.
بانک جهانی چه میگوید؟
تولید ناخالص داخلی ایران که در سال ۲۰۱۲، به یکقدمی ۶۰۰ میلیارد دلار رسیده بود، در سال ۲۰۲۰ و بنا بر آخرین محاسبات این سازمان، با افت نزدیک به ۶۵ درصدی به حدود ۱۹۱.۷میلیارد دلار رسیده است. بر اساس این آمار، رتبه اقتصادی ایران که در سال ۲۰۱۲ به رده ۲۶ دنیا رسیده بود، با افت ۲۵ پلهای در جایگاه ۵۱ جهان قرار گرفته است و این به معنی یک فاجعه بزرگ برای اقتصاد ایران است.
صندوق بینالمللی پول چه میگوید؟
گزارش صندوق بینالمللی پول برای اقتصاد ایران اعداد دیگری را نشان میدهد. این صندوق تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۱ را در حدود ۶۸۲.۸ میلیارد دلار برآورد میکند. طبق اعلام این صندوق، عدد ۶۸۲.۸ میلیارد دلار بالاترین سطح تولید ناخالص داخلی ایران است و از این جهت بسیار عجیب است که ایران در شرایط تحریم توانسته است به چنین تولید ناخالص داخلی برسد. در واقع بهصورت شهودی نیز میتوان دریافت که در شرایط تحریم اقتصادی و نبود فروش نفت، اقتصاد ایران بزرگ نشده و رفاه مردم افزایش پیدا نکرده است، ولی چرا رشد تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری در گزارش صندوق بینالمللی پول اعلام شده است؟
بانک مرکزی چه میگوید؟
بر اساس اطلاعاتی که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران منتشر کرده است، تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۳۹۹ به قیمت بازار در حدود ۳۵۱۰ هزار میلیارد تومان است. در واقع با توجه به رشد تقریبا صفر درصدی تولید ناخالص داخلی ایران، در ۱۰ سال اخیر تفاوت فاحشی نکرده و وضعیت اقتصادی به همان صورت گذشته است ولی علت نوسان شدید آمارهای جهانی در چیست؟
تولید ناخالص داخلی به چه معنا است؟
کل ارزش ریالی محصولات نهایی تولیدی واحدهای اقتصادی مقیم ایران در دوره زمانی معین (سالانه یا فصلی) را تولید ناخالص داخلی مینامند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
هریک از محصولات تولید شده در اقتصاد بهمنظور تبدیل به محصول نهایی چندین مرحله را طی میکنند. مثلا نان بهعنوان یک محصول نهایی که مستقیما به مصرف میرسد، از مراحلی مانند تولید گندم و آرد میگذرد. روشن است که در محصولات پیچیده صنعتی تعداد مراحل تبدیل یا فراوری بیشتر است. بههرحال در برآورد تولید ناخالص داخلی باید از ارزش محصول نهایی (نان) استفاده کرد زیرا ارزش آرد در آن مستتر است. چنانچه ارزش گندم هم به طور ضمنی در آرد وجود دارد. اگر ارزش هر یک از این مراحل را جداگانه در تولید ناخالص داخلی منظور کنیم، در واقع ارزش محصولات تولید شده در اقتصاد را بیشتر از میزان واقعی برآورد کردهایم. به همین دلیل در تعریف بالا بر کلمه نهایی تاکید شده است.
همانطور که اشاره شد، تولید ناخالص داخلی به ریال گزارش شده و از این جهت، اثر قیمتی حذف و میزان کالا و خدمات تولیدی ایران بهصورت خالص محاسبه میشود.
علت اختلافهای آماری چیست؟
عامل اختلاف آماری در آمار صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی همان اعلام تولید ناخالص داخلی به زبان «دلار» است. در واقع سوال اصلی این است که چگونه میتوان مقدار کالاهای تولید داخل یک کشور را با یک کشور دیگر مقایسه کرد؛ آن هم در شرایطی که نرخ دستمزد، قیمت زمین و بسیاری دیگر از این خدمات در دو کشور تفاوتهای معناداری دارند. حال اگر برای مقایسه تولید ناخالص داخلی دو کشور از یک ارز واحد همچون دلار استفاده کنیم، این تفاوتها چشمگیر میشود. به عنوان مثال، اگر قیمت دلار در کشوری دو برابر شود، حتی با فرض یکسان بودن میزان تولید امسال با سال گذشته، تولید ناخالص داخلی به نصف کاهش پیدا میکند.
علت اصلی اختلاف میان دو مرجع صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی نیز همین اختلاف قیمت ارز در محاسبات است. در صورتی که تولید ناخالص داخلی ایران حدود ۳.۲ هزار تومان برآورد شود، این عدد با نرخ دلار ۱۸ هزارتومانی در حدود آمار اعلامی بانک جهانی و با نرخ دلار پنج هزارتومانی در حدود آمار اعلامی صندوق بینالمللی پول خواهد شد.
تولید ناخالص داخلی بر اساس برابری قدرت خرید
یکی از مشکلات تبدیل تولید ناخالص ایران به دلار این است که یک دلار در ایران نسبت به آمریکا مطلوبتر است و قدرت خرید بیشتری هم دارد. از این رو، تولید ناخالص داخلی از طریق برابری قدرت خرید با روشی محاسبه میشود که قابلیت اتکای بیشتری دارد. بر اساس گزارش بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی ایران بر اساس برابری قدرت خرید از حدود ۱.۱۷۳ تریلیون دلار در سال ۲۰۱۷ به حدود ۱.۱ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۰ رسیده است. این به معنی کاهش نزدیک به ۶.۵ درصدی تولید ناخالص داخلی بر اساس برابری قدرت خرید در سه سال گذشته است که کمی خوشبینانه به نظر میرسد زیرا آمارهای اقتصادی از کاهش بیش از ۱۰ درصدی در تولید ناخالص داخلی ایران خبر میدهد.
تولید ناخالص داخلی ایران چه میزان است؟
سوالی که این روزها پرسیده میشود این است که عدد دقیق تولید ناخالص داخلی ایران چه میزان است؟ در واقع باید نرخ واقعی دلار را برای تبدیل تولید ناخالص داخلی به دست بیاوریم و وجود دو نرخ دلار در اقتصاد ایران باعث شده است که منابع آماری مختلف اعداد مختلفی از حدود ۴۲۰۰ تومان تا ۲۷ هزار تومان برای دلار گزارش کنند و در نهایت اعداد مختلفی برای تولید ناخالص دلاری ایران داشته باشیم. در واقع سوال اصلی این است که چه دلاری را برای تبدیل تولید ناخالص داخلی ایران به دلار براورد کنیم. اگر دادههای بانک مرکزی را صحیح در نظر بگیریم و تولید ناخالص داخلی ایران به قیمت بازار در حدود ۳۵۱۰ هزار میلیارد تومان باشد، آن موقع میتوان برای نرخ تبدیل ارز معیار مناسبی یافت.
برای اینکه بتوانیم عدد درست را به دست بیاوریم، باید برای این داده بازه کف و سقف داشته باشیم. طبق اطلاعات بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، تولید ناخالص داخلی کشور در سال ۲۰۱۷ در حدود ۴۴۵ میلیارد دلار و در این سال اطلاعات این دو مرکز مشابه یکدیگر بوده است. با توجه به شرایط تحریم و کوچک شدن اقتصاد ایران، در واقع میتوان گفت سقف تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۱ در همین حدود است.
در صورتی که نرخ دلار را در حدود پنج هزار تومان در نظر بگیریم، تولید ناخالص داخلی ایران در حدود ۷۰۰ میلیارد دلار است که عدد اعلامی صندوق بینالمللی پول به دست میآید. از طرفی دیگر اگر نرخ دلار را حدود ۱۸ هزار تومان در نظر بگیریم، میزان تولید ناخالص داخلی در حدود ۱۹۵ میلیارد دلار میشود که به عدد اعلامی بانک جهانی نزدیک است.
برای اینکه بتوانیم از رشد اقتصادی تخمین دقیقتری داشته باشیم، به آمار بانک جهانی نسبت به برابری قدرت خرید که در بالا به آن اشاره کردیم سر زدیم. در واقع اقتصاد ایران بنا بر برابری قدرت خرید در حدود ۶۵درصد نسبت به سقف خود در سال ۲۰۱۷ کوچک شده است که عدد تولید ناخالص داخلی ایران را در حدود ۴۱۷ میلیارد دلار نشان میدهد. با این حساب، میتوان عدد سقف را در این حدود در نظر گرفت.
با توجه به اینکه از مجموع نزدیک به ۵۰ میلیارد دلار واردات ایران، ۹ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی، ۳۰ میلیارد دلار ارز نیمایی (در سال گذشته در حدود ۱۶ هزار تومان در نظر میگیریم) و ۱۱ میلیارد دلار قاچاق (نرخ بازار و به قیمت ۲۲ هزار تومان) است، میانگین قیمت دلار حدود ۱۵ هزار تومان است که با توجه به تولید ناخالص داخلی ۳۵۱۰ هزار میلیارد تومانی، عدد تولید ناخالص داخلی ایران حدود ۲۳۳ میلیارد دلار برآورد میشود که میتواند به عنوان عدد کف موردقبول باشد. در واقع تولید ناخالص داخلی ایران را میتوان در بازه ۲۵۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار در نظر گرفت که با توجه به نرخهای مختلف دلار، عددهای مختلفی به دست خواهد داد.