در شرایطی که میراث فرهنگی در کشورهای دیگر مورد احترام است و ارزشمند شناخته و تلاش میشود برای آیندگان محفوظ بماند، در ایران هر روز خبر از تخریب بنایی تاریخی، هنری، معنوی یا فرهنگی به گوش میرسد. تازهترین خبری که دل دوستداران فرهنگ و هنر را به درد آورده، خبر در آتش سوختن خانه پرویز مشکاتیان است.
پرویز مشکاتیان، آهنگساز، موسیقیدان، پژوهشگر و نوازنده سنتور شناختهشده ایرانی است که در سال ۱۳۸۸ از دنیا رفت. او که متولد نیشابور بود و کودکی و نوجوانیاش را در آنجا سپری کرده بود، در سال ۱۳۵۳ به تهران آمد تا در دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران تحصیل کند. با اینحال، پس از مرگش، درخواست دوستداران و خانواده این استاد موسیقی این بود که خانه کودکی پرویز مشکاتیان حفظ شود و بهعنوان میراث ملی باقی بماند.
خانه خالق آلبومهای موسیقی «بیداد»، «دستان» و «وطن من» با تعلل شهرداری در تصمیمگیری، در نهایت در سال ۱۳۹۷ به فردی فروخته شد که به حفظ این اثر ملی توجهی نداشت و حتی درخواست و پیگیری مکرر خانواده استاد مشکاتیان برای تبدیل این بنا به موزه بهجایی نرسید.
در نهایت، بولدوزرها به جان این اثر تاریخی افتادند و عملیات تخریب آغاز شد، اتفاقی که با واکنش جدی مسئولان فرهنگی مواجه نشد و فقط رئیس اداره میراث فرهنگی نیشابور در اظهارنظری گفت: «در حال انجام مراحل پایانی ثبت ملی این خانه تاریخی بوده و این موضوع را به مالک نیز اطلاع داده بودیم، اما متاسفانه مالک بدون اطلاع ما، اقدام به تخریب بنا کرد.» اگرچه پس از آن، میراث فرهنگی نیشابور اعلام کرد که این بنا باید دوباره ساخته شود، اما این اتفاق نیفتاد تا اینکه نهم آبان خبر رسید اندک فضاهای باقیمانده از این بنا نیز در آتش سوخته است.
به گفته بهداد بابایی، نماینده خانواده مشکاتیان، این خانه به دوران پهلوی اول تعلق داشت و سال ساخت آن حدود ۱۳۰۵ تخمین زده میشود؛ در واقع، این خانه از دو جهت ارزشمند بوده است، از نظر قدمت تاریخی و به دلیل سپری شدن بخشی از زندگی استاد مشکاتیان در این خانه.
سوختن این بنای فرهنگی برای دوستداران موسیقی و هنر ایران بسیار تلخ بود؛ اما تلخی قضیه وقتی بیشتر شد که میراث فرهنگی اعلام کرد به گفته مسئولان آتشنشانی، این خانه بهعمد آتش زده شده است. رئیس میراث فرهنگی نیشابور اعلام کرد که پیدا کردن مقصر اصلی در دست بررسی است.
مقصر پیدا شود یا نه، مسئله این است که این بنای ملی میتوانست به خانهـموزه یکی از مفاخر هنری ایران تبدیل شود. اما حالا دیگر از بین رفته و سرنوشتی مانند بسیاری دیگر از آثار میراث فرهنگی پیدا کرده است که یا در آتش بیتوجهی سوختند یا تنها بعد از اعتراضهای اهالی فرهنگ و هنر و تشکیل پویشهای مردمی بود که نجات پیدا کردند.
خانه استاد بنان با خاک یکسان شد
دوم آبان ۱۳۹۲ بود که خبر آمد خانه غلامحسین بنان تخریب شد. این خانه تاریخی در نیاوران قرار داشت و بنان از سال ۱۳۵۴ در این خانه دو طبقه زندگی میکرد که ایوانی رو به بلندیهای دماوند داشت.
این میراث ملی که روزگاری مفاخر موسيقی ايران بهآن رفتوآمد داشتند و استاد بنان بهترين آوازهايش را آنجا میخواند، در سکوت کامل به فروش رفت و تخریب شد که فقط پس از نابودی، مسئولان اعتراض و اندکی ابراز تاسف کردند. محمد بهشتی، مشاور ارشد وقت سازمان میراث فرهنگی، در واکنش به این اتفاق گفت: «خاطرههای این شهر را صاحبان این خانهها به وجود آوردهاند. متاسفم که شنیدم خانه بنان را تخریب کردهاند.»
در شرایطی که مسئولان وزارت فرهنگ و خانه موسیقی به تخریب این میراث فرهنگی واکنش نشان ندادند، هومن صدر، پسرخوانده استاد بنان، درباره دلایل فروش خانه به رسانهها گفت: «موزه کردن یک خانه کار چندان سادهای نیست. خانههای مشاهیر دیگر هم چنین وضعیتی دارند و داشتند. خانههایی که میراثفرهنگی و شهرداری برای این کار خریدهاند، انگشتشمارند. در مورد مشاهیر موسیقی وضعیت ویژهتری وجود دارد و موزه کردن خانه آنها چندان موردنظر مسئولان نیست. مطمئن باشید هر اقدامی هم میکردیم، نمیتوانستیم آنها را راضی کنیم که خانه را آن هم از مالکی که دیگر ما نبودیم بخرند و آن را موزه کنند.»
به این ترتیب، خانه خواننده سرود «ای ایران» بهسادگی در کشورش تخریب شد و موزهای برای آثارش به وجود نیامد، تنها در اسفند ۱۳۹۹ بود که خیابانی در منطقه یک تهران به نام این استاد موسیقی و آواز نامگذاری شد.
اعتراضها خانه پدری فروغ را نجات داد
از سال ۱۳۹۱، زمزمههای تخریب خانه کودکی فروغ فرخزاد واقع در انتهای کوچه خادم آزاد در محله امیریه تهران شنیده میشد. اما این زمزمهها در سال ۱۳۹۷ قوت گرفت و نگرانی دوستداران این شاعر معاصر را به دنبال داشت.
در آن زمان، مهرداد فرخزاد، برادر فروغ، در اعتراض به این شرایط به رسانهها گفت برای نگهداری این خانه، از آنها مستندات خواستهاند در حالیکه «از زمانی که پدر ما این خانه را فروخت و آمد بیرون چند دست گشته. ما هم هیچ ادعایی درباره این خانهها نداریم. اما هر سندی که داشته باشیم را ارائه میدهیم و تلاش میکنیم این خانه حفظ شود». در عین حال، دوستداران فروغ هم از پا ننشستند و برای حفظ این میراث فرهنگی تلاش کردند، تا اینکه بالاخره شهرداری تهران وعدههایی برای حفظ این خانه داد و سازمان میراث فرهنگی هم مهرماه همان سال قول داد که خانه به ثبت ملی میرسد.
در نهایت، اعتراضها و پیگیریهای مردمی نتیجه داد و خانه پدری فروغ فرخزاد در نهایت در ۲۲ مهرماه امسال پس از سالها کشوقوس، به تملک شهرداری درآمد و وعده داده شد که مرمت و بازسازی میشود.
آرامش بعد از طوفان در خانه نیما
خانه نیما یوشیج، پدر شعر نو فارسی، نیز بارها تا مرز تخریب و نابودی رفت. خانه نیما بنایی است از دوره محمدرضا پهلوی واقع در خیابان دزاشیب تهران که این شاعر اهل یوش بخش عمدهای از زندگیاش را در آن گذرانده است. به گفته شراگیم یوشیج، نیما این خانه را با وامی که همسرش، عالیه جهانگیر، از بانک ملی گرفت، ساخت. بعد از مرگ نیما یوشیج و همسرش، این خانه در سال ۱۳۴۵ فروخته شد.
این بنا که در سال ۱۳۸۰ ثبت ملی شد، در آبان ۱۳۹۶ با شکایت مالکانِ وقت بهدلیل آنچه «نبودن اسناد ارتباط خانه با نیما یوشیج» عنوان شد، با حکم دیوان عدالت اداری ایران از فهرست خارج شد و زمزمههای تخریب خانه یا حتی تبدیل آن به سفرهخانه شنیده شد که واکنشهای زیادی در پی داشت و هنرمندان و دوستداران نیما مقابل خانه او تجمع کردند.
در نهایت، پس از رسانهای شدن ماجرا، با استعلام سازمان میراث فرهنگی از سازمان اسناد ایران و اثبات مالکیت نیما یوشیج بر خانه، بنا «واجد ارزش» شناخته شد و در بهمن ۱۳۹۶، دوباره به فهرست آثار ملی ایران برگشت؛ اما باز هم به آن توجه جدی نشد.
فراموشی خانه نیما یوشیج لابهلای طرحهای گوناگون شورای شهر، شهرداری و سازمان میراث فرهنگی باعث شد اعتراضها درباره رسیدگی نکردن به وضعیت خانه نیما یوشیج دوباره بالا بگیرد تا اینکه در خرداد ۱۳۹۸، اعلام شد سازمان زیباسازی شهر تهران با مالکان بنا به توافق رسیده و سند خانه به نام شهرداری تهران زده شده است. خانه در دست مرمت و بازسازی قرار گرفت و بعد از طوفانهای بسیار، به ساحل آرامش رسید.