رسانههای ایران سهشنبه، ۱۱ آبان ۱۴۰۰، از ارجاع گزارش کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی درباره عملکرد حسن روحانی در ستاد ملی مقابله با کرونا به قوه قضاییه خبر دادند. گزارشی که در مقدمه آن آمده بود: «عموم مردم ایران از عملکرد ستاد ملی کرونا و وزارتخانهها و در راس آن شخص رئیسجمهور، جناب آقای دکتر روحانی، در کنترل و درمان بیماری کرونا رضایت نسبی ندارند و علیرغم برگزاری جلسات و مصوبات متعدد، تناقض، تضاد و نقایص در تصمیمهای متخذه و اقدامهای صورتگرفته مشاهده میشود و مردم از این بابت ضررهای جبرانناپذیر مادی و معنوی را متحمل شدهاند. در این خصوص میتوان از مواردی همچون تصمیمهای اشتباه رئیسجمهور در ایام پایان سال ۱۳۹۹ و عادیانگاری وضعیت بیماری در نوروز ۱۴۰۰، برخورد ناشایست رئیسجمهور در مقابل هشدارهای نظارتی، تصمیمهای نامناسب و متناقض ایشان بهعنوان رئیس ستاد و عملکرد بسیار ضعیف ایشان در مدیریت واردات، تولید و توزیع واکسن کرونا و غیره نام برد.»
در ادامه این گزارش مفصل که در صحن علنی مجلس نیز قرائت شد به موارد متعددی از مصادیق سوءعملکرد حسن روحانی اشاره شده بود که کلید واژههای بهکار رفته در آنها را بهصورت زیر میتوان خلاصه کرد: سوءمدیریت، اتخاذ تصمیمهای اشتباه، انداختن تقصیرها به گردن مردم، اذعان به حداقل دو برابر بودن آمار مرگومیر واقعی در مقایسه با آمارهای رسمی، بیتدبیری، خودسری و بیاعتنایی به هشدار دستگاههای نظارتی، فقدان پاسخگویی و درنهایت تصمیمگیری برخلاف نظرهای کارشناسی.
در بخش نتیجهگیری گزارش نیز آمده بود که سیاستها و برنامههایی که حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهور و رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا اجرا کرده، بهگونهای بوده که ایران تاکنون پنج موج پیدرپی کرونا را پشت سر گذاشته که با مرگ شدید هموطنان نیز همراه بوده و باعث شده است که ایران جزو کشورهای با مرگومیر بالا و ناموفق در مقابله با همهگیری کووید-۱۹ در سطح دنیا محسوب شود. تهیهکنندگان این گزارش علت اصلی این مسئله را عمل نکردن دولت به وظایف خود در پیشبینی و پیشگیری از این بیماری عفونی و ناتوانی در اجرای اقدامهای ضروری دانسته بودند.
نمایندگان مجلس همچنین حسن روحانی را بهدلیل فراخوان دیرهنگام وزارت بهداشت و درمان برای استفاده از ظرفیت تولید واکسن در داخل کشور مقصر دانسته و در کنار آن، ضعف دستگاه دیپلماسی ایران در رایزنی برای دریافت بهموقع واکسن را از عوامل تاخیر در برنامه ملی واکسیناسیون ایران معرفی کردهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در پایان این گزارش آمده بود: «از آنجایی که تصمیمها و اقدامهای متناقض و غیرکارشناسانه و حتی ترک فعلهای صورت گرفته توسط ایشان (حسن روحانی) به فوت هموطنان عزیز و صدمات عدیده جانی، مالی و روحی برای مردم منجر شده و نهایتا نارضایتی شدید مردم از نظام مقدس جمهوری اسلامی را فراهم کرده، لازم است با ایشان برخورد قاطع و قانونی صورت گیرد.» در نهایت هم نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی روز سهشنبه، ۱۱ آبان، با ارجاع این گزارش به قوه قضاییه موافقت کردند تا در کنار سه گزارش دیگر که از ابتدای سال ۱۴۰۰ (البته در زمینههای دیگر) در خصوص سوءعملکرد رئیسجمهور پیشین به این قوه ارسال شده است، بررسی شود.
در مورد این گزارش، پرسشها و نکات ابهام برانگیز زیادی وجود دارد و از ابعاد مختلفی میتوان آن را کنکاش کرد از جمله این موارد:
- چرا این گزارش تنها به بررسی عملکرد دولت از انتهای سال ۱۳۹۹ پرداخته است!؟ درحالی که همهگیری کووید-۱۹ در ایران (رسما)، از بهمنماه ۱۳۹۸ آغاز شد و تا پیش از بروز موج پنجم که نقطه کانونی تهیهکنندگان گزارش است، ایران چهار موج مرگبار دیگر را نیز تحت ریاست روحانی بر ستاد ملی مقابله با کرونا پشت سر گذاشته است. آیا این این موضوع میتواند با تاخیر و پنهانکاری اولیه مسئولان جمهوری اسلامی در مورد شیوع ویروس کرونا در ایران با هدف جلب مشارکت بیشتر مردم در انتخابات مجلس فعلی، ارتباطی داشته باشد!؟
- چگونه است که علیرغم عضویت نهادها و نمایندگان سایر قوا در ستاد ملی مقابله با کرونا و همچنین نقش کلیدی وزارت بهداشت و شخص وزیر آن در این ستاد، به آنها هیچ اشارهای نشده است؟ همان وزیری که در پایان دوره وزارتش از عملکرد او در کنترل و مهار همهگیری کووید-۱۹ بهعنوان الماس درخشان تقدیر شد.
- بدون شک کلیت عملکرد جمهوری اسلامی ایران در مقابله با این همهگیری پُراشتباه و حتی میتوان گفت فاجعهآمیز بوده است؛ بهگونهای که بسیاری از کارشناسان، کشتار کرونا در ایران را نتیجه مستقیم آن میدانند و در طول ۲۲ ماهی که از این رویکرد گذشته، متخصصان همهگیریشناسی و امور بهداشتی بارها از کلید واژههای بهکار برده شده در همین گزارش برای هشدار دادن به مسئولان جمهوری اسلامی ایران استفاده کردهاند؛ اما آیا خلاصه کردن همه اشتباهات در شخص حسن روحانی بهعنوان رئیس ستاد ملی کرونا و نبود کوچکترین اشاره به نام مسئولان سایر دستگاهها و اشخاص دیگر رویکردی عادی است و میتواند به اصلاح مسیر یا پیشگیری از موارد مشابه منتهی شود؟
- از همه این موارد مهمتر آن است که در این گزارش به نقش رهبر جمهوری اسلامی ایران هیچ اشارهای نشده است! علی خامنهای از همان ابتدای همهگیری، درمورد مسئلهای که در آن تخصص و دانشی نداشت، بارها اظهارنظر کرد که با توجه به نقش محوری و تعیینکننده او در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران میتواند مستقیم و غیرمستقیم در روند امور تاثیر گذاشته باشد. بهعنوان نمونه، او تا مدتها اصل قضیه بروز همهگیری در جهان را به دیده شک و تردید مینگریست و معتقد بود که ویروس کرونا توطئه دشمنان برای کاهش مشارکت مردم ایران در انتخابات و راهپیماییها است و سعی میکرد آن را کماهمیت جلوه دهد. او بدون هیچ سند و مدرکی مدعی شد که ممکن است دشمنان برای آسیب زدن به مردم ایران این ویروس را طراحی کرده باشند.
علی خامنهای بعدها نیز در راستای همین توهم توطئه، دستور ممنوعیت ورود واکسنهای آمریکایی و انگلیسی به ایران را صادر کرد که به اعتقاد کارشناسان در به تاخیر انداختن برنامه واکسیناسیون ایران و بهدنبال آن افزایش مرگ از بیماری کووید-۱۹ نقش مهمی داشت.
تردیدی وجود ندارد که حسن روحانی، بهعنوان رئیسجمهور و رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا در مدیریت آشفته، ناهماهنگ و غیرعلمی همهگیری کووید-۱۹ در ایران نقش بسیار مهمی داشته است و حتی خطاهای مدیریتی او قابل پیگیری حقوقیاند اما مسئله اینجا است که اگر قرار است این گزارش به نقاط تاریک و مبهم این فاجعه ملی نوری بتاباند و از آن مهمتر از تکرار خطاهای مدیریتی (که در نظام سیاسی ایران بهوفور به وقوع پیوستهاند) جلوگیری کند، میباید همه ابعاد آن و نقش تمام بازیگران موثر مخصوصا شخص علی خامنهای (بهعنوان رهبر و مقام مافوق حسن روحانی) را نیز بررسی کند. در حالی که نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه چهار روز بعد از گزارش اول، گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی با عنوان «تبیین راهبرد رهبر انقلاب اسلامی در مواجهه با بیماری کرونا» در رسانهها منتشر و تلاش شد تا در این گزارش ۱۶ صفحهای، نقش علی خامنهای در مهار همهگیری کرونا به طور کلی موثر، برجسته و مثبت نشان داده شود.
نویسندگان این گزارش با ردیف کردن یک سری عبارات کلی و پرطمطراق یا مصادیق خلاف واقع مانند «ممنوع نبودن استفاده از واکسن خارجی»، «کمک به اقشار ضعیف جامعه» و «تولید بهنگام واکسن ایرانی» بهعنوان عملکرد رهبر جمهوری اسلامی ایران، در پایان نتیجه گرفتهاند: «در حالی که برخی از سیاستها و رفتارهایی که بعضی از سیاستمداران و کشورهای جهان طی بیماری کرونا داشتند، بیانگر برخورد غیراخلاقی، غیرکارشناسی و غیرعلمی با آن است، بررسی سخنرانیها و پیامهای رهبر معظم انقلاب در قبال مواجهه بیانگر اعتقاد ایشان به مرجعیت دانش و علم، خودباوری، تقویت توانمندی کشور، تکیه به امکانات و منابع داخلی است.»
بنابراین همانگونه که در لابهلای سطور گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بهوضوح دیده میشود، اساسا قرار نیست به نقش مخرب و درجه یک رهبر جمهوری اسلامی ایران در سوءمدیریت کرونا در ایران پرداخته شود؛ بلکه برعکس، ماشین تبلیغات جمهوری اسلامی در حال تحریف واقعیت و ارائه نقشی کاملا متضاد از او است. به گونهای که اگر کسی قصد انطباق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در تبیین نقش خامنهای با گزارش کمیسیون بهداشت مجلس در خصوص سوءمدیریت حسن روحانی در ستاد ملی مقابله با کرونا را داشته باشد، احتمالا به این نتیجه خواهد رسید که علی خامنهای در حال رهبری دولتی به غیر از دولت حسن روحانی بوده و این رهبریهای موفقیتآمیز او در کشوری بهجز ایران اتفاق افتاده است!
بههمین دلیل میتوان نتیجه گرفت که گزارش کمیسیون بهداشت مجلس که با رای مثبت نمایندگان به قوه قضاییه هم ارجاع داده شد، نه تنها تلاشی برای کشف حقیقت نیست، بلکه عملا میتوان آن را تسویه حساب سیاسی مجلس انقلابی با حسن روحانی قلمداد کرد.