سرگردانی در داروخانهها برای یافتن دارویی خاص و نایاب داستانی است که نزدیکان بیماران در ایران با آن به خوبی آشنایی دارند. در سه سال گذشته وضعیت تامین دارو از دستگاه درمانی جمهوری اسلامی به مرحله بحران رسیده و گرانی و نایاب شدن بعضی داروها زندگی مردم را مختل کرده است. با این حال، مسئولان حاضر نیستند این مشکلات را تایید کنند. چه در دولت قبل و چه در دولت نورچشمی ابراهیم رئیسی، کسی زیر بار تایید گرانی و نایاب بودن دارو نمیرود؛ اما نایاب بودن داروهای ویژه بیماران خاص و بیماران اعصاب و روان در ایران موضوعی نیست که کسی بتواند آن را مخفی کند.
علی فاطمی، نایبرئیس انجمن داروسازان ایران، درباره کمبود برخی اقلام در داروخانهها گفته است: «پیش از این، کمبود دارو به داروهای خارجی و داروهای بیماریهای خاص مربوط بود اما در حال حاضر برای تامین برخی داروهای ایرانی هم مشکل داریم. این کمبود در کشور ما بیسابقه است.»
ماجرای تخصیص نیافتن ارز ترجیحی به دارو هم بسیار پیچیده است. دولت در حالی حذف ارز ۴۲۰۰ در سال ۱۴۰۱ را در برنامه قرار داده است که مقامهای رسمی ادعا میکنند این ارز برای دارو حذف نمیشود اما مدیران شرکتهای واردکننده دارو و مواد اولیه دارویی تاکید میکنند که در حال حاضر ارز کافی برای تامین نیازها در اختیار آنان قرار نگرفته است. مدیرکل امور دارو سازمان غذا و دارو نیز در تایید اظهارات شرکتهای دارویی میگوید: «هنوز سهمیه ارز ۴۲۰۰ تومانی شش ماهه دوم سال ۱۴۰۰ برای واردات دارو و مواد اولیه اختصاص داده نشده و این موضوع به کمبود دارو منجر شده است.»
آنچه وضعیت را بحرانیتر کرده، نایاب شدن داروهایی است که نرسیدن آنها به بیماران مستقیما به مرگ آنان منجر میشود. در داروخانههای ایران هرروز میتوان چهرههای مستاصل شهروندانی را دید که برای زنده نگه داشتن عزیزانشان دنبال تهیه دارویی خاصاند که در بازار رسمی امکان تهیه آن وجود ندارد.
مدیر یکی از داروخانههای مرکز تهران دراین خصوص میگوید: «داروهای شیمیدرمانی یا در بازار رسمی نیستند یا اگر هم باشند، با قیمتی بسیار گران قابل تهیهاند. بیشتر داروهای بیماران اعصاب و روان نایاباند یا فقط از طریق داروخانههای خاص و به تعداد محدود میتوان آنها را تهیه کرد. آنتیبیوتیکهای قوی کم یا گران شدهاند. داروی بیماران دریافتکننده پیوند اعضا هم جزو داروهای نایاب است که نرسیدن آن به بیماران بیتردید به پس زدن عضو دریافت شده و مرگ بیمار منجر میشود.»
آنچه در این میان خشم جامعه را موجب شده، اخبار قاچاق دارو و فروش آن در بازار سیاه با مباشرت نهادهای و شرکتهای شبهخصوصی و افراد خاص است. پذیرش این موضوع سخت است که چگونه گفته میشود ارز ترجیحی برای واردات دارو، بهخصوص داروهای خاص، تخصیص یافته است اما این داروها در داروخانهها موجود نیستند ولی در بازار سیاه با قیمتهای نجومی خریدوفروش میشوند.
دیماه ۱۴۰۰، سرهنگ داود معظمی گودرزی، رئیس پلیس فتا تهران، اعلام کرد: «یک صفحه اینستاگرام با بیش از ۹۰ هزار دنبالکننده فروشنده انواع دارو در فضای مجازی بود و در مخفیگاه مالک آن بیش از ۵۰۰ هزار قلم انواع داروی کمیاب و نایاب کشف شد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برای آنکه بدانیم راه رسیدن داروهای نایاب در داروخانهها به دست قاچاقچیان چیست، به سراغ یکی از داروخانههای دولتی و قدیمی تهران رفتیم. مالک این داروخانه توضیح داد: «اینکه فکر کنید دارو از داروخانه قاچاق میشود، دروغ بزرگی است. در حد چند قلم شاید ممکن باشد، اما شما وقتی به بازار ناصرخسرو سر بزنید، متوجه میشوید که دلالها داروهای خاص را به تعداد بالا در اختیار دارند و این میزان توزیع قاچاقی دارو از طریق جعل نسخه یا مثلا شیادی در داروخانه امکانپذیر نیست.»
این فعال حوزه عرضه دارو تاکید کرد: «ردپای دارو را باید از خود شرکتهای واردکننده یا تولیدکننده گرفت. جایی که وقتی دقیق شوید، احتمالا میان مدیرانشان، نزدیکان فلان چهره سیاسی، نظامی یا نهاد امنیتی را پیدا میکنید. اگر بخواهم صادقانه بگویم، عنوان نایاب بودن دارو غلط است. باید بگوییم دارو هست اما مافیای دارو برای آنکه سود بیشتری داشته باشد، آن را در اختیار داروخانهها قرار نمیدهد تا بتواند به هر قیمتی که میخواهد آن را به دست بیماران مستاصل برساند.»
یکی از شهروندان که به دنبال دارو برای یک بیمار مبتلا به سرطان است، در همین مورد گفت: «اگر دردشان نداشتن منابع مالی است، بیایند بگویند پس بودجه خرید دارو را به چه کسانی دادهاند و کجا رفته است؟ آیا نمیشود این شرایط را مدیریت کرد که مردم عزیزانشان را از دست ندهند؟ دو سال است که به دلیل به دلیل نبود دارو برای بیماری همسرم زندگیام از بین رفته است و کاری هم نمیتوانم بکنم.»
اگر بخواهیم وضعیت ایران را بر اساس گفتههای مقامهای مختلف درباره دارو ارزیابی کنیم، به هیچ نتیجهای نمیرسیم؛ زیرا در شرایطی که مدیران وزارت بهداشت و درمان مدعیاند به دستور ابراهیم رئیسی در حال افزایش ذخیره دارویی کشورند، مدیرکل دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو هشدار میدهد که ذخیره دارویی ایران به نزدیک یک ماه رسیده است.
این در حالی است که در این ذخیره دارویی هم دستکم ۲۵۰ قلم داروی مهم برای بیماران خاص و داروهای نایاب دیده نمیشود. همان داروهایی که به جای موجود بودن در بانک دارویی ایران، در پیادهروها و پستوهای ناصرخسرو یا حوالی برخی داروخانههای تهران خریدوفروش میشوند.
مدیر یکی دیگر از داروخانههای تهران میگوید: «فهرست داروهای نایاب هرروز بیشتر میشود. فقط بحث داروهای خارجی نیست؛ حتی برخی از داروهای تولید داخل نیز نایاباند. تتراسایکلین مدتی است که پیدا نمیشود. نمونه خارجی قرصی مثل فلوکستین بهسختی پیدا میشود. شاید به نظر برخی فلوکستین قرصی ساده باشد، اما نبودنش برای بیماران مبتلا به افسردگی میتواند بحرانآفرین باشد. بعضی داروهای دستگاه گوارشی هم نایاباند. داروی بیماران اعصاب و برخی داروهای حیاتی برای بیماران قلبی نایاباند. داروی بیماران مبتلا به تشنج و صرع نایاب است. قرص کونکور نایاب است. خلاصه فهرست در حد یکی دو تا قرص نیست. ما در هر بار سفارش، چند قرص یا داروی جدید را به لیست نداشتههایمان اضافه میکنیم. به گمانم الان حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ نوع دارو در بازار پیدا نمیشود یا فقط از طریق داروخانههای هلالاحمر و ۱۳ آبان آنهم بهاندازه یک دهم یا حتی کمتر از نیاز دارویی بیماران عرضه میشوند.»
مجتبی بوربور، نایبرئیس اتحادیه واردکنندگان دارو، در مورد شرایط فروش دارو در ایران به مورد دیگری اشاره میکند. او شرح میدهد: «سیاست کلی دولت در حوزه تامین دارو بهشدت به این سمت رفته است که تولید دارو را بهعنوان ابزار اصلی تامین قرار دهد. ولی گاهی دولت تعادل را رعایت نمیکند و تامین دارو به نفع مصرفکننده را فدای حمایت از تولیدکننده میکند که این موضوع در مواردی برای مصرفکننده مشکل به وجود میآورد. برای مثال، بیماری که چند سال است داروی خاصی از شرکت خاصی را مصرف کرده و جواب گرفته است، دارو را به منبع ایرانی تغییر میدهد و جواب لازم را نمیگیرد. دولت بهراحتی میگوید فقط همین گزینه است و داروی خارجی نیاز ندارید.»
یکی مدیران داروخانههای ایران هم با اشاره به بحران دارویی میگوید: «ببینید الان وضع این است. مطمئن باشید با تداوم تحریمها و آنچه مدنظر دولت مبنی بر تخصیص ارز ۴۲۰۰ است، وضع در سال آینده بهگونهای میشود که سادهترین داروها مثل قرص سرماخوردگی هم پیدا نخواهد شد؛ چه برسد به داروهای بیماران خاص. دولت باید یک بار برای همیشه تکلیفش را با مردم روشن کند و بگوید آیا اصلا برای حفاظت از جان مردم قصدی دارد یا نه. تا وقتی مشخص نیست چه کسانی در مافیای دارو نقش دارند که برای خارج کردن دارو از چرخه رسمی توزیع و بردن آن به بازار سیاه چنین توانی را دارند، اگر فرض کنیم داروها بهصورت همین آب باریکه هم به ایران وارد شوند، خب بازهم نفعش فقط به جیب قاچاقچیان میرود. اینها راهحل نیست. داروساز ایرانی مواد اولیه ندارد و داروی خارجی هم که بهطور رسمی و گسترده وارد نمیشود. شاید اینهمه تبلیغ برای طب اسلامی برای آن است که در نهایت به مردم بگویند همین است که هست! بروید با گل گاوزبان و عرق خارشتر خود را درمان کنید.»
تمام این حرفها و وعدهها و نقدها در نهایت وقتی به نقطه حیاتی کشیدن پارچه سفید بر صورت بیماری که به دلیل نرسیدن دارو فوت شده است، منتهی شود، برای عزیزان او هرگز التیامبخش نخواهد بود. این روزها داروخانههای ایران شهروندانی را شاهدند که نمیدانند چگونه جانعزیزانشان را نجات دهند. زخمی که بیگمان هیچگاه از روان این افراد پاک نخواهد شد.