تنش در خطه مرزی میان روسیه و اوکراین همچنان رو به افزایش است. چند هفته است که مسکو با استقرار ۱۰۶ هزار سرباز در آن ناحیه، در حال تقویت حضور نظامیاش در منطقه بوده است.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، هرگونه قصد آن کشور برای تهاجم به همسایهاش را تکذیب کرده است، اما خواستهایی ازکشورهای غربی مطرح کرده است که پایان دادن به گسترش دامنه عضویت کشورهای اروپای شرقی (که زمانی بخشی از اتحاد شوروی بودند) در ناتو، و نیز محدود کردن فعالیتهای نظامی آمریکا و ناتو در جنب روسیه، از آنجمله است.
در این میان، رئیس جمهوری جو بایدن، همتای آمریکایی رئیس جمهوری پوتین، به او هشدار داده است که حتی تصور عبور از مرز به داخل خاک اوکراین را از سر بهدر کند.
بایدن روز پنجشنبه، ۲۰ ژانویه، گفت: «من با رئیس جمهوری پوتین کاملا صریح بودم. او هیچ سوءتفاهمی در این مورد ندارد. اگر هرگونه واحد نظامی روسیه از مرز اوکراین عبور کند، تهاجم است. نباید هیچ تردیدی وجود داشته باشد که اگر پوتین چنین تصمیمی اتخاذ کند، روسیه بهای سنگینی خواهد پرداخت.»
بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا، که اخیرا [در داخل کشور] با رسواییهایی روبهرو بوده است، نیز هشدار داده است که اگر کرملین علیه همسایهاش وارد عمل شود، «نه تنها برای روسیه، بلکه برای جهان، فاجعه خواهد بود»، و این که «بریتانیا بهطور کامل از حق حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین حمایت میکند.»
در این میان، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، روز جمعه، ۲۱ ژانویه، به منظور مذاکراتی اضطراری در مورد اوضاع جاری با همتای روس خود، سرگئی لاورف، در ژنو ملاقات کرد. او پیش از آن نیز در هفتهای که گذشت، با وُلودوُمیر زلنسکی در کییف، و با رهبران ناتو در برلین دیدار کرده بود. آقای بلینکن در آن دیدار علیه احیای تنشهای دوران موسوم به «جنگ سرد» و بازگشت به «زمان بیثباتی و خطر» هشدار داد، و سرگئی ریابکوف، معاون آقای لاورف، در مسکو با اتخاذ موضعی سرسختانه گفت:«ما از کسی نمیترسیم؛ حتی از آمریکا.»
عضویت پیدا نکردن اوکراین در ناتو یکی از وسواسهای درازمدت اقای پوتین بوده است که از پیامد فروپاشی اتحاد شوروی تحت رهبری بوریس یلتسین، رئیس جمهوری وقت در دهه ۱۹۹، با تلخی تحت عنوان«دهه تحقیر» یاد میکند. به گفته جیمز گلدگیر، کارشناس روابط دیپلماتیک، در زمان بیل کلینتون، رئیس جمهوری وقت آمریکا، ایالات متحده «نگرش خود را درمورد نظم در اروپا (از جمله کوزوو در سال ۱۹۹۹) تحمیل کرد و روسیه که کاری از دستش برنمیآمد، تنها به نظاره ایستاد.»
با این حال، بوریس یلتسین هم در سپتامبر سال ۱۹۹۳ با اشاره به نگرانیهایی مشابه، به کلینتون نوشت: «البته ما درک می کنیم که هرگونه ادغام کشورهای اروپای شرقی به ناتو به خودی خود به خصومت این پیمان علیه روسیه منجر نمیشود، اما مهم است که نحوه واکنش افکار عمومی به این اقدام در نظر گرفته شود.»
در اقدامی برای از میان بردن این نگرانیها، لایحه بنیان ناتو-روسیه درسال ۱۹۹۷ به امضا رسید. در آن موافقتنامه سیاسی به صراحت ذکر شده است که «ناتو و روسیه یکدیگر را دشمن هم تلقی نمیکنند.» به دنبال آن، در سال ۲۰۰۲ شورای ناتو-روسیه شکل گرفت.
اما گفته میشود که رئیس جمهوری پوتین به هر حال از آنچه گسترش تدریجی ناتو به سوی شرق تلقی می کند، ناراحت است. از میان اقمار شوروی سابق، جمهوری چک، مجارستان و لهستان درسال ۱۹۹۹، و بلغارستان، استونی، لتونی، لیتوانی، رومانی، اسلوواکی، و اسلووانی در سال ۲۰۰۴ به ناتو پیوستند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
آقای پوتین عضویت این کشورها به ناتو را به دیده شکسته شدن وعدهای مینگرد که جیمز بیکر، وزیر خارجه وقت آمریکا، در جریان دیدارش از مسکو در فوریه ۱۹۹۰، به میخائیل گورباچف داد. هدف آن گفتوگوها، ادغام دو آلمان پس از سقوط دیوار برلین بود.
به گفته مقامهای روسیه، ظاهرا آقای بیکر با این عبارت که «حیطه نیروهای ناتو حتی یک اینچ به سوی شرق گسترش نخواهد یافت»، به رئیس جمهوری گورباچف چنین وعدهای میدهد؛ هرچند، محتوای این نقلقول سخت مورد اختلاف بوده است و آقای گورباچف نیز در مصاحبهاش با نشریه کومرسانت در اکتبر ۲۰۱۴، تکذیب کرد که این موضوع هرگز مورد بحث قرار گرفته بوده باشد.
اما در هر حال، آقای پوتین بیتردید با اشتیاق به دامن زدن به احساسات ضدغربی در داخل کشور و تحکیم اساس قدرت خود، به کینهتوزیاش در این مورد ادامه داده و بهشدت با پیوستن گرجستان و اوکراین به ناتو مخالفت کرده است.
او در کنفرانس امنیت مونیخ در سال ۲۰۰۷ گفت: «روشن است که گسترش ناتو ارتباطی به مدرنیزه کردن خود این اتحاد یا حصول اطمینان از امنیت اروپا ندارد. برعکس، این امر نمایانگر یک اقدام تحریکآمیز جدی است که از میزان اعتماد دوجانبه میکاهد.»
او در ماه آوریل همان سال در کنفرانس سران ناتو با تاکید بیشتر بر آن نکته، گفت: «هیچ رهبری در روسیه نمیتواند در مقابل اقدامات ناتو برای عضویت اوکراین [در این اتحاد] دست روی دست بگذارد. این کار، اقدامی خصمانه علیه روسیه خواهد بود.»
چهار ماه پس از آن، روسیه به گرجستان حمله کرد و با نابود کردن نیروهای ارتش آن کشور، دو منطقه خودمختار آن را به اشغال درآورد و رئیس جمهوری میخائیل سکشویلی را که علنا خواهان عضویت گرجستان در ناتو بود، تحقیر کرد. جامعه بینالمللی آن اقدام را تقبیح کرد.
در مقابل، موضع رسمی ناتو همچنان بر این استوار بوده است که «یک اوکراین مستقل و باثبات با حق حاکمیت ملی و تعهد کامل به دموکراسی و حکومت قانون، کلید امنیت اروپا- آتلانتیک است.»
ناتو خاطرنشان میکند که ارتباطاتش با اوکراین به زمان فروپاشی اتحاد شوروی بازمیگردد، و با توجه به تهاجم منطقهای روسیه درسال ۲۰۱۴، همکاریهای فیمابین میبایست تشدید میشد. در آن سال روسیه شبهجزیره کریمه را به خاک خود الحاق کرد و پس از سرنگونی ویکتور یوناکوویچ، متحد پوتین، از شورشیان جداییطلب حمایت کرد. در طول سالهای پس از آن، این برخوردها منجر به از دست رفتن جان حدود ۱۴ هزار نفر شده است.
برای ایالات متحده، راه اوکراین به عضویت در ناتو کاملا روشن نیست.
اخیرا، روز هشتم ماه ژوئن ۲۰۲۱، آنتونی بلینکن به کمیته روابط خارجی سنای آمریکا گفت، «ما از عضویت اوکراین در ناتو حمایت میکنیم»، اما وندی شرمن، معاون او، روز چهارشنبه با احتیاط بیشتری به این نکته اشاره کرد و گفت: «ما، ایالات متحده و متحدانمان در ناتو، روشن کردهایم که دریچه سیاست «درهای باز» ناتو را نخواهیم بست. این سیاست همواره هسته مرکزی اتحاد ناتو بوده است.»
پیشتر، آقای بایدن، بهعنوان عضو ارشد حزب دموکرات و بعدها دبیر همان کمیته، معتقد بود که تبدیل جمهوریهای سابق شوروی به متحدان ناتو نمایانگر «آغاز یک صلح پنجاهساله دیگر است»، اما اکنون در مورد دخالت آمریکا در «جنگهای بیپایان» در نقاط دوردست با بدبینی تغییر موضع داده است و به همین دلیل هم در تابستان گذشته، «نیروهای حافظ صلح» پس از ۲۰ سال اشغال افغانستان، خاک آن کشور را با شتاب ترک کردند.
همچنین، تصور کلی این است که آقای بایدن مصمم است فساد سیاسی و قضایی از اوکراین رخت بربندد و با توجه به این که بخش اعظم زندگیاش را در دوران بهاصطلاح «نابودی حتمی طرفین» گذرانده است، نسبت به تحریک بیشتر روسیه اکراه دارد؛ بهویژه که خطرات امنیتی از جانب چین در حال حاضر الویت مهمی است و نمیتواند نادیده انگاشته شود.
اگر اوکراین بخشی از اتحاد ناتو نباشد، در صورت تهاجم روسیه، آمریکا و اعضای پیمان آتلانتیک شمالی هیچ گونه تعهدی برای کمک به آن ندارند، در حالی که این اطمینانخاطرهای امنیتی به کشورهای حوزه بالتیک، از جمله استونی، لتونی، و لیتوانی که در سال ۲۰۰۴ به پیمان پیوستند، داده شده است. ولی اگر به تجاوزات جاری اجازه تداوم داده شود و در نتیجه رئیس جمهوری پوتین را جریتر کند، هرسه این کشورها میتوانند اهداف بالقوه الحاق به روسیه باشند.
با این حال، لفاظیها و تهدیدهای آقای بایدن قویا حاکی از آن است که او آمادگی آن را دارد که به نحوی وارد عمل شود؛ هرچند این عمل شامل استقرار نیروی نظامی نباشد.
ایالات متحده روز چهارشنبه مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار کمک دفاع نظامی در اختیار اوکراین گذاشت ( از سال ۲۰۱۴ آمریکا ۲.۵ میلیارد دلار به اوکراین اعطا کرده است). وزارت دفاع آمیکا هم اعلام کرده است که هماکنون تعداد ۲۰۰ سرباز گارد ملی را در آن کشور مستقر کرده است؛ هرچند ممکن است تحریمهای اقتصادی و انزوای دیپلماتیک (علیه روسیه) نیز در ادامه این اقدامات درنظر گرفته شود.
اگر قرار باشد آمریکا کمکهای دفاعی مستقیم بیشتری به اوکراین ارائه دهد، این کمکها می توانند در چارچوبی گسترده و رایگان، از دفاع هوایی گرفته تا سیستمهای ضدتانک و ضدکشتی، جنگ الکترونیک و سیستمهای دفاع سایبری، و ارسال تسلیحات سبک و مهمات توپخانه باشند.
هفته گذشته، سِت جونز و فیلیپ وازیلفسکی در مقاله تحلیلی مرکز بینالمللی مطالعات استراتژیک، از جمله نوشتند: «کلید خنثی کردن بلندپروازیهای روسیه، در ممانعت از پیروزی سریع مسکو و بالابردن بهای اقتصادی، سیاسی، و نظامی آن از طریق تحریمهای اقتصادی و حصول اطمینان از انزوای آن از غرب، و نیز چشمانداز این احتمال است که تهاجم درازمدت، ارتش روسیه را تضعیف میکند.»
اما تنها مردی که بهراستی میداند رویداد بعدی چه خواهد بود، شخص ولادیمیر پوتین است.
© The Independent