فروش سهام استقلال و پرسپولیس در بازار پایه فرابورس از صبح یکشنبه ۱۵ اسفند از ساعت ۹:۳۰ تا ۱۱:۳۰ رکورد بورس در سال ۱۴۰۰ را شکست. ۲۰۰ هزار نفر سهام پرسپولیس و ۱۸۰ هزار نفر سهام استقلال را خریدند. پیش از این، بیشترین میزان مشارکت در پذیرهنویسی سهام به شرکت تامین سرمایه خلیج فارس با ۱۵۱ هزار نفر تعلق داشت.
هیجان خبری برای فروش سهام این دو باشگاه ایجاد شده است، اما فقط اسم این فرایند فروش سهام است و واقعیت آن دریافت کمک از هواداران برای پرداخت هزینههای گزاف و بیبازگشت این دو باشگاه دولتی است.
استقلال و پرسپولیس با زیان سالیانه چند صد میلیاردی، با بدهی مالیاتی بیش از ۴۰۰ میلیاردی، با بدهیهای انباشته از سالهای دور و نزدیک، وارد بازار پایه فرابورس شدهاند تا از عنوان مالکیت دولتی فرار کنند.
کنفدراسیون فوتبال آسیا هر دو باشگاه را به دلیل مالکیت دولتی و بدهیهای انباشته از حضور در لیگ قهرمانان آسیا محروم کرد. واکنش دولت به این محرومیت عجیب بوده است. دولت ۱۰ درصد از سهام دو باشگاه را به بازار پایه فرابورس برده است و میخواهد با فروش سهام، هم مالکیت دو باشگاه را خصوصی جلوه دهد و هم با پول حاصل از فروش سهام، بدهیهای دو باشگاه را پرداخت و هزینههای جاری را تامین کند.
خریداران سهام، مالکان جدید این دو باشگاه زیانده هستند که همچنان دولت بر آن تسلط مالکیتی و مدیریتی دارد، مدیرانش را نهادهای دولتی انتخاب میکنند، و سهامداران هیچ نقشی در اداره باشگاه مورد علاقه خود ندارند.
این داستان چیزی نیست جز استفاده از هیجان طرفداران فوتبال برای ورود به بورس و خرید سهام باشگاهی که به آن علاقه دارند، اما نه سودی از این سهام نصیب آنها میشود و نه اثری در اداره باشگاه خواهند داشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حسین قربانزاده، رئیس سازمان خصوصیسازی، میگوید تا شهریور ۱۴۰۱ سهام دولت کمتر از ۵۰ درصد خواهد بود. اما مبنای این ادعای رئیس سازمان خصوصیسازی هیجان روزهای اول واگذاری سهام به هواداران است و نمیتوان پیشبینی کرد که اشتیاق برای خرید بیش از ۵۰ درصد سهام بین هواداران پدید آید. با گذشت زمان، وقتی هواداران از هیجان روزهای اول گذر کنند، مشخص نیست چرا باید علاقهمند به خرید سهام دو شرکتی باشند که روی تابلوی نارنجی بازار پایه فرابورس ثبت شدهاند.
در تابلوی نارنجی بازار پایه فرابورس شرکتهایی حضور دارند که زیانده و حتی ورشکستهاند و رغبتی به خرید سهام آنها وجود ندارد، مگر آن که دو تیم فوتبال برای هواداران خودشان روی تابلوی نارنجی هیجان بسازند.
در آینده نزدیک نمیتوان سودی برای سهامداران متصور بود. مبالغی که آنها بابت خرید سهام پرداخت میکنند، طبق عادت دیرینه این دو باشگاه، خرج هزینههای گزاف میشود، و بعید است به سرمایه ماندگاری برای باشگاههای بدهکار و پرهزینه تبدیل شود.
پرداخت حق پخش تلویزیونی از جانب صدا و سیمای انحصاری در ایران تنها امید برای افزایش درآمد این دو باشگاه است. اما صدا و سیما هیچ واکنش رسمی به تفاهمی جدید برای پرداخت حق پخش به باشگاهها نشان نداده است و بدون رقیب، همچنان خود را مالک مطلق حق پخش میداند. دولت هرگز نتوانسته است صدا و سیما را به پرداخت حق پخش تلویزیونی به باشگاههای تحت اختیارش وادار کند، و با فروش سهام نیز مشخص نیست رفتار صدا و سیما در ورزش تغییر کند.
شفافیت در اعلام قراردادهای استقلال و پرسپولیس تنها ویژگی ورود آنها به بورس است. فاش شدن قراردادهای این دو باشگاه نشان میدهد که درآمد آنها از فروش نشان تجاری به کارگزار، بسیار کمتر از ارقامی است که مدیران این باشگاهها همیشه اعلام کردهاند. مدیران از ارقام ۵۰۰ میلیاردی حرف میزدند، اما ارقام واقعی، درآمدی متغیر بین صفر تا ۵۰۰ میلیارد است، و تصور میشود به نیمی از رقم سقف هم نرسد. آن ارقام خیالی به هیجان خرید سهام در بازار پایه فرابورس شاید کمک کرده باشد، ولی عامل اصلی رکوردشکنی در بورس چیزی جز همان هیجان هواداران نیست. منطق اقتصادی در این هیجان جایی ندارد.