به سنت هرساله در جمهوری اسلامی ایران، بلافاصله پس از اعلام تحویل سال، پیامهای نوروزی رهبر و رئیس جمهوری از شبکههای مختلف صداوسیما پخش شد و حواشی زیادی در اولین ساعت قرن جدید به همراه داشت.
علی خامنهای مطابق هر سال، پیام خود را ابتدا با مروری از آنچه دستاوردها و پیروزیهای نظام خواند، آغاز کرد.
او حتی انتخابات سرد و کمرونق ریاست جمهوری در سال گذشته را به عنوان اتفاقی بزرگ معرفی کرد تا مشخص شود که ملاک موفقیت برای رهبر جمهوری اسلامی ایران، هیچ تناسبی با آمارها و استانداردهای رسمی در تمام جهان ندارد.
رهبر جمهوری اسلامی ایران امسال نیز نظام تحت سلطه خود را در تمام زمینهها موفق خواند و سپس با اشاره به تفاوتها در سیاستهای دولت رئیسی با دولت قبل، تلاش کرد نقش حمایتی خود را برای این دولت بازی کند.
در ادامه اما برخلاف سالهای پایانی دولت روحانی که با برجسته کردن مشکلات معیشتی مردم، آن مشکلات را بر گردن دولت میانداخت، صراحتا توقع رفع مشکلات دربازه زمانی کوتاه را اشتباه خواند: «تلخیهایی هم داشتیم، که از بین همه تلخیها آنی را که از همه به نظر من سختتر و مهمتر است عرض میکنم و آن تنگی معیشت مردم، مسئله گرانیها و تورم و این چیزها بود که خب باید حتماً علاج بشود. [اینها] چیزهای علاجپذیری است، مشکلات اقتصادی است که ما امسال امیدواریم بخشی از اینها برطرف بشود، چون همه اینها دفعتا برطرف نمیشود، به تدریج برطرف خواهد شد. این که آدم عجله کند، بگوید نهخیر، به همین زودی، واقعبینانه نیست. لکن انشاءالله امیدواریم بعضی از اینها در طول ۱۴۰۱ که سال اول قرن هم هست، – قرن پانزدهم هجری شمسی – انشاءالله برطرف بشود.»
اما مثل هرسال، مهمترین بخش سخنان خامنهای انتخاب شعار سال بود.
«شعار سال» طی ده سال گذشته همواره نشان از الگوی مدنظر رهبر حکومت داشته است و به زعم مردم نه تنها هیچ گاه تحقق نمییابد، بلکه بهطور معمول، آنچه او «هدف نظام در سال جدید» میخواند، معمولا در پایان سال یکی از نقاط ضعف عملکرد نظام قلمداد شده است. کما این که تکیه بر انتخاب مفهوم تولید در اغلب شعارهای سالهای اخیر، هیچ تناسبی با ویرانی تولید در ایران ندارد.
اما انتخاب شعار امسال از آن رو دستمایه شوخی کاربران ایرانی قرار گرفته است که به نظر میرسد هیچ مبنای فکری ندارد یا آگاهی از شرایط کشور در آن دیده نمیشود.
شعار «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» در بسیاری از شوخیهای کاربران به کلماتی برای جملهسازی تشبیه شده است.
هرچند، همین شعار عجیب بازهم نشان از آن دارد که رهبر نظام تقلای زیادی برای رویای ایرانی بدون نیاز به تعامل با جهان دارد؛ کمااینکه در اوج حساسیت مذاکرات برجام، کوچکترین اشارهای به آن نکرد.
در کنار پیام نوروزی علی خامنهای، اولین پیام ابراهیم رئیسی در قامت رئیس جمهوری نیز بدون حاشیه نبود.
حذف سفره هفتسین از میز کنار او، موجی از اعتراض و خشم ایرانیان را به همراه داشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حامیان رئیسی تلاش کردند با استناد به پیامهای نوروزی حسن روحانی، چنین القا کنند که روحانی نیز جز دو سال، هرگز از سفره هفتسین استفاده نکرده است. هرچند، در رجوع به تصاویر پیامهای نوروزی احمدینژاد و روحانی مشخص است در چیدمان مشابه با رئیسی، آنها در برخی سالها هفتسین را قرار داده بودند. در واقع، به نظر میرسد که مسئله هفتسین به عنوان نمادی کاملا ایرانی، هنوز برای مسئولان نظام اسلامی مقولهای چالش برانگیز به نظر میرسد.
از دلایلی که امسال این حذف نماد نوروز بیشتر به چشم آمد، انتشار همزمان تصاویر رهبران، سفرا، و چهرههای سیاسی جهان در کنار هفتسین بود. بسیاری از کاربران با انتشار همزمان عکس پیام نوروزی رئیسی و تصویر بایدن در کنار سفره هفتسین، این سوال را مطرح کرده بودند که کدامیک بیشتر از تاریخ ایران آگاهی دارند.
آنچه در پیام رئیسی باید مورد توجه قرار گیرد، تلاش او برای انداختن مشکلات به گردن دولت پیشین بود.
او با تاکید بر این که از درد و مشکلات مردم آگاه است، وعده رفع مشکلات را داد، اما فرار او از پرداختن به وعده عجیب پایان یافتن فقر در انتهای سال ۱۴۰۰ نشان از آن داشت که خود رئیسی نیز متوجه گاف بزرگی شده است که در دستور حذف فقر طی چند هفته پایانی سال، داده بود.
نکته دیگر را باید انتخاب مکان ضبط پیام دانست که مسجد جامع خرمشهر، به عنوان نمادی از مقاومت جنگ ایران و عراق، شاید نشان از تلاش او برای جلوه دادن شرایط کنونی کشور به شرایطی شبیه دوران جنگ داشته باشد؛ هرچند، وضع کنونی این شهر در نظر مردم نمادی از بیکفایتی جمهوری اسلامی ایران در سی سال گذشته است.
در کنار پیام رهبر و رئیس جمهوری حکومت، پیامهای نوروزی حسن روحانی که با کنایههای پیدرپی همراه بود و در آن، دشمنان برجام را مدافعان امروز آن خواند، نشان از آن دارد که در درون سیستم هنوز جنگی پنهان در جریان است.
محمد خاتمی نیز در پیام نوروزی خود تلاش کرد با حمله به آنچه زور و استبداد نامید، راه رهایی را گفتمان اصلاحطلبی معرفی کند؛ پیامی که به زعم کارشناسان، تلاشی ناموفق برای زنده نگه داشتن باور جامعه به مفهوم اصلاحطلبی بود.
پیام رئیس قوه قضاییه و برخی دیگر از مقامات را تنها باید نمایش اطاعات امر از «ولی مسلمین» آنان دانست و مسابقهای برای نمایش تحت امر بودن، چرا که در تمام این پیامها تنها بر تلاش برای تحقق شعار مدنظر رهبر تاکید شده بود.
سنت پیامهای نوروزی اگر طی سالهای قبل صحنه جدال لفظی میان نیروهای درون حکومت بود، امسال به دلیل ادامه روند سرخوردگی مردم از جنگ قدرت درون نظام، نمایشی خنثی و بیرمق بود که گویی دیگر کارکرد خود را از دست داده است؛ کما این که به محض انتشار پیامهای نوروزی، آنچه در میان ایرانیان دیده میشود نه تحلیل پیامها، که شوخی و به سخره گرفتن آن است.