از یک هفته به این طرف، کوشش دموکراتها برای برکناری دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در صدر خبرهای رسانههای آمریکا، قرار گرفته است. پس از افشای مکالمه ترامپ با رئیس جمهور اوکراین برای تأثیر گذاری در انتخابات آمریکا به ضرر رقیب وی جوبایدن، نمایندگان حزب دموکرات در کنگره، سازوکاری را برای استیضاح ترامپ آماده کرده اند که اگر با موفقیت پیش برود به عزل وی منتهی خواهد شد.
صرف نظر از اینکه، کمک مخالفان ترامپ به برکناری وی بینجامد یا نه، طرح این موضوع در ذات خود، ضربه سختی به اعتبار سیاسی ترامپ می زند، به ویژه در شرایطی که وی در آغاز مبارزات انتخاباتی قرار دارد.
اما همچنانکه ترامپ، از مشکلات متعلق به تحقیق مولر و احتمال مداخله موسکو در انتخابات نخست، با موفقیت عبور کرد، احتمال زیاد وجود دارد که از این معضل نیز پیروزمندانه بیرون شود و حتی بتواند از آن به سود خود در میان رأی دهندگان آمریکایی استفاده کند.
در هر حال، فشارهای کنونی، بر رفتارها و فعالیتهای اداری و سیاسی ترامپ در درون و بیرون تأثیر منفی خواهد گذاشت؛ در درون، وی بیشتر وقت خود را در دفاع و رفع اتهام، مصرف کرده، توانایی وی را برای تحقق همه طرحها و برنامههای اقتصادی و اجتماعی که روی دست دارد، کم خواهد کرد. در سیاست خارجی هم، این فشارها، بر ترامپ اثر گذاشته توانایی وی را برای گرفتن تصمیمهای بزرگ در مسايل جهانی به ویژه در مسائل مربوط به مناطق پر التهاب مانند خاورمیانه، محدود خواهد کرد.
حال، میپردازیم به احتملات برکناری و تأثیر آن بر سیاست خارجی واشنگتن در خاورمیانه تا سال ۲۰۲۰؛ قبل از همه باید دانست که تا همین لحظه، حتمی نشده که تماس تلفنی ترامپ با رئیس جمهور اوکراین، در مخالفت با قوانین آمریکا قرار داشته باشد. اما از نگاه محاسبات اداری، دموکراتها در مجلس نمایندگان، اکثریت را تشکیل میدهند و در میان آنان یک گروه چپ گرای رادیکال وجود دارد که تلاش دارد پرونده رئیس جمهور ترامپ، در مجلس به رأیگیری گذاشته شود. اما شماری از دموکراتها از ایالتهای رأی آورده اند که ترامپ پیروزی خود را از آنجاها به دست آورده است، بدین ترتیب ممکن است آنها با توجه به نگرانی که از آینده دارند، از رأی دادن علیه ضد ترامپ، خود داری کنند.
در صورتیکه دموکراتها به ریاست نانسی پلوسی، بتوانند طرح برکناری ترامپ را با موفقیت به پیش برند، باز هم مانعی دیگری وجود دارد که رئیس جمهور را در مجلس سنا حمایت میکند؛ چون حزب جمهوری خواهان که رئیس جمهور متعلق به آن است، در سنا اکثریت دارد و برای برکنار کردن وی، دو سوم آرا ضرورت است. از این جهت برکناری وی شبه محال به نظر میرسد.
البته برخی از ناظران، پیشبینی می کنند که ممکن است تعدادی از جمهوری خواهان هم بر ضد ترامپ رأی دهند، اما این احتمال دور از ذهن است.
اینجا دو پرسش مطرح میشود، پرسش اول این است، در صورتی که گذراندن طرح برکناری ترامپ، از مجلس سنا غیرممکن است، پس چه فایده ای از تلاش دموکراتها، در این راستا متصور است؟ و پرسش دوم این است که این روند چه تأثیری بر سیاست ترامپ در خاورمیانه خواهد گذاشت؟
پاسخ پرسش اول این است که، محاسبه مخالفان، فراتر از مسأله قانونی است، آنها میدانند که خود فرایند برکناری رئیس جمهور هرچند ناکام هم باشد، فعالیتهای کاخ سفید را مختل خواهد کرد و تا پایان دوره باقی مانده ریاست جمهوری ترامپ، این خلل باقی خواهد ماند.
اما پاسخ پرسش دوم این است، تا زمانیکه فرایند برکناری جریان دارد، دستگاههای تبلیغاتی نیروهای مخالف ایالات متحده آمریکا و در رأس ایران، شبکه تلویزیونی الجزیره و اخوان المسلمین، از این وضعیت به سود خود استفاده کرده، با حمله به ترامپ و برجسته کردن فرایند برکناری، سعی در تضعیف روحیه همپیمانان واشنگتن در خاورمیانه و پخش نا امیدی و اختلاف در میان آنان خواهند کرد. در نتیجه ترامپ برای گرفتن تصمیمهای استراتژیک متعلق به ایران و خاورمیانه، در تردد باقی خواهد ماند و کمکهای آمریکا به کشورهای عربی همپیمانش را که در تقابل با افراطگرایی قرار دارند، به تأخیر رو به رو خواهد کرد.
اما آیا این امر، ترامپ را ، به عقب نشینی از تصمیمهایی که قبلا گرفته است، به ویژه تحریم بی سابقه ایران، وادار خواهد کرد؟ پاسخ به یقین منفی است؛ برکناری شاید ترامپ را وا دارد تا در روش مدیریت خود بازنگری و تنظیم مجدد کند، اما او هرگز در تصمیمهای خود تغییری وارد نخواهد کرد. هم چنان تبلیغات مخالفان، ممکن است عزم ترامپ را برای ایستادگی در خاورمیانه بیشتر از پیش، جزم کند.
اما پس از اینکه برای دوره دوم ریاست جمهوری انتخاب شود، به اقدامات جدی و سرنوشت سازی در برابر افراطگرایان دست خواهد زد.
از این جهت تا زمانی که موضوع برکناری از تصور دور باشد، هراسی از توقف برنامه های ترامپ در خاورمیانه وجود ندارد.
© IndependentArabia