«عنکبوت مقدس»: گام بزرگ سینمای دیاسپورایی ایران در جشنواره کن

ساخته موفق علی عباسی او را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین کارگردانان ایرانی تثبیت می‌کند

«عنکبوت مقدس»، سومین ساخته علی عباسی که بر اساس داستان واقعی قتل زنان کارگر جنسی در مشهد به دست سعید حنایی ساخته شد، روز یکشنبه، ششمین روز جشنواره کن، در بخش مسابقه به نمایش درآمد. این فیلم گیرا و موفق دستاوردی برای سازندگان آن و نشان‌دهنده بالندگی سینمای دیاسپورایی (پراکنده و دور از وطن) ایران است که علی‌رغم تمام معضلات به اینجا رسیده است.

عباسی پیش از این دو فیلم موفق داشت؛ به‌خصوص فیلم قبلی‌ او، «مرز» که با آن برنده جایزه بهترین فیلم بخش «نوعی نگاه» کن شد. اما این فیلم‌ها در فضای اسکاندیناوی می‌گذشتند که محل بزرگ شدن و زندگی عباسی است؛ اما  او حالا با فیلمی با موضوعی ایرانی و به زبان فارسی خود را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین کارگردانان ایرانی تثبیت کرده است. جالب اینجا است که مجری مراسم فرش قرمز فیلم از عباسی به‌عنوان «فیلمساز ایرانی در تبعید» نام برد. فیلم محصول مشترک فرانسه، آلمان، سوئد و دانمارک است. 

زهرا امیرابراهیمی که پیش از این نیز چند تجربه دیاسپورایی موفق از جمله «تابو تهران» علی سوزنده (۲۰۱۷، صداپیشه) و «فردا آزادیم» علی پورسیفی (۲۰۱۹) را داشت، حالا با «عنکبوت مقدس» و حضور روی فرش قرمز مهم‌ترین رویداد سینمایی جهان به فاز جدیدی از پیشرفت قدم گذاشت.

گام‌های عباسی، امیرابراهیمی و سایر عوامل فیلم فقط شخصی نیستند؛ بلکه گامی برای کل سینمای دیاسپورایی ایران و به همین‌سان گامی بلند برای کل اهل فرهنگ ایران‌اند که در خاک خود اسیر دست مقام‌های تنگ‌نظر جمهوری اسلامی‌اند.

تا چند سال پیش، اصطلاح «دیاسپورا» در فارسی هم مثل خیلی زبان‌های دیگر کمتر به گوش کسی خورده بود. این اصطلاح در لغت یعنی «پراکنده‌ها» و در ریشه خود به یکی از اولین گروه در تاریخ بشر که طعم تلخ آوارگی و پراکندگی را چشیدند، اشاره می‌کند:  یهودیان؛ اما در چند دهه اخیر این واژه برای اشاره به تمام مردمانی به کار می‌رود که به‌نوعی «پراکنده» شده‌اند و با این حال هویت خود را حفظ کرده‌اند؛ از جمله ایرانیان.

در سال‌های تاریک و طولانی حکومت جمهوری اسلامی بر ایران، خیلی از بخش‌های ماهوی فرهنگ و هویت ایرانی در خاک ایران محدود شدند: از موسیقی ایرانی گرفته تا چهارشنبه‌سوری. در این سال‌ها، همین دیاسپورای ایرانی که قبلا بیشتر از آن به‌عنوان «ایرانیان در تبعید» یاد می‌شد‌، در حفظ برخی جنبه‌های «ممنوعه» فرهنگ ایرانی حتی در اشکال‌ آماتوری آن نقش مهمی داشت: از موسیقی «لس‌آنجلسی» گرفته تا تلویزیون‌های ماهواره‌ای که از همان ابتدا، با تلاش جمهوری اسلامی برای از بین بردن حافظه تاریخی ایرانیان مقابله کردند و نیز مراکز مهم دانشگاهی ایران‌شناسی در خارج از ایران.

حالا سینمای دیاسپورایی نیز علی‌رغم تمام معضلات و مشکلات عدیده پیش رو نشان داد که توانسته است از فاز آماتوریسم عبور کند و فیلم‌هایی در بالاترین سطح ارائه کند. این فیلم‌ها اگرچه باید در خارج از مرزهای ایران به‌سختی و بدون دسترسی به استعدادهای داخل کشور، فضایی کاملا ایرانی خلق کنند، امروز از بهترین‌های سینمای ایران در داخل کشور چیزی کم ندارند.

فیلم ساختن در مورد موضوع حساس قتل‌های سعید حنایی یا همان «قاتل عنکبوتی» در مشهد، از چنین زاویه‌ای اساسا در ایران ممکن نبود (مقایسه این فیلم با فیلم‌هایی که در ایران ساخته شده، خود گویا است). «عنکبوت مقدس»‌ شخص اصلی داستان را به یک روزنامه‌نگار زن به نام خانم رحیمی (با بازی امیرابراهیمی) می‌دهد که در حین جست‌وجوی ردپای «قاتل عنکبوتی» با موانع متعدد حکومتی روبه‌رو است: از مشکل اقامت در هتل به‌عنوان زن تنها گرفته تا سنگ‌اندازی‌های پلیس پرونده که با بازی گیرای سینا پروانه از نقاط قوت فیلم است. بار بخش مهمی از فیلم بر دوش دو شخصیت اصلی است که تنها در بخش‌های پایانی فیلم به هم می‌رسند: روزنامه‌نگار با بازی امیرابراهیمی و قاتل عنکبوتی با بازی مهدی بجستانی.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

روزنامه‌نگاری که امیرابراهیمی خلق کرده، پیگیر، جدی و با جذبه‌ است و با اتکا به این قابلیت‌ها، می‌کوشد کارش را در فضای مردسالار مشهد پیش ببرد. او از طرف روزنامه‌ای در تهران به مشهد آمده و در آنجا با خبرنگار روزنامه «خراسان» همکاری می‌کند: آقای شریفی؛ نقشی که با بازی آرش آشتیانی با لهجه‌ مشهدی و روحیه‌ای محافظه‌کار و خجالتی اما قلبی پاک و درصدد کمک به همکار تهرانی، ماندگار شده است. از نقاط قوت فیلم روابط و تعامل‌های دوبه‌دو به‌یادماندنی است: به‌خصوص امیرابراهیمی و آشتیانی از یک سو و امیرابراهیمی و پروانه از سوی دیگر.

بجستانی با بازی قوی خود در نقش اول مرد یکی از به‌یادماندنی‌ترین قاتل‌های تاریخ سینمای ایران را خلق کرده است: مردی گیرکرده بین عشق به خانواده و فرزندانش و عقده‌های متعددی که در تعصب مذهبی و حکومتی و احساس بیهودگی‌اش در سال‌های پس از پایان جنگ ایران و عراق ریشه دارند. او که سال‌ها در جبهه بوده، حالا باید به بنایی کفایت کند و این از جمله دلایلی است که به سوی جنایات شوم خود قدم برمی‌دارد. روزی می‌بینیم که به پدرزنش، که روابطی با حکومت دارد، از این آرزو می‌گوید که «ای کاش جنگ هنوز تمام نشده بود». از به‌یادماندنی‌ترین صحنه‌های فیلم، حضور بجستانی در دادگاه پس از دستگیری است؛ مثلا آنجا که در پاسخ به این سوال که آیا «دیوانه» است، می‌گوید «بله، من دیوانه‌ام!» و با کمی مکث اضافه می‌کند: «دیوانه امام هشتم!» تا جو دادگاه به هم بریزد و راهبردی که وکیل مدافع و خانواده برای نجات او از اعدام پیدا کرده‌اند، راه به جایی نبرد.

عباسی با سابقه علاقه به ژانر تریلر، حالا فیلمی ساخته که هالیوود ریپورتر به آن لقب اولین فیلم نوآر ایرانی را داده است؛ لقبی که البته در حق تاریخ طولانی فیلم‌های سبک نوآر در سینمای ایران، مثلا «باج‌خور» فرزاد موتمن (۱۳۸۲) بی‌انصافی محسوب می‌شود. اما عباسی به نوبه خود فضاسازی‌های کم‌نظیری انجام داده که باعث شده است فضای تاریک نوآر ماهرانه بر فیلم سوار شود.

استفاده از موسیقی متن گیرا نیز به این کار کمک کرده است. فیلم در ضمن وامدار «و عنکبوت آمد»، فیلم مستند ساخته مازیار بهاری راجع به ماجرای سعید حنایی است که با گفت‌وگوهای دست‌اول خود با خیلی از شخصیت‌های اصلی ماجرا بخشی از مواد اولیه لازم برای فیلم را فراهم کرده است.

چالش‌های فیلم ساختن دیاسپورایی بسیارند اما عباسی موفق شده است از پس بیشتر آن‌ها برآید. با اینکه فیلمبرداری در اردن انجام شده، فضاسازی مشهد به‌خوبی انجام شده و حتی مرقد امام هشتم شیعیان را هم می‌بینیم. در میان بازیگران نقش فرعی، یکی از بهترین نمونه‌ها نیما اکبرپور است که او را بیشتر به‌عنوان خبرنگار بی‌بی‌سی با تخصص فناوری‌ و فیلمساز تازه‌کار می‌شناسیم و اما حالا در نقش روحانی قاضی پرونده بسیار خوب عمل کرده است تا صحنه‌های دادگاه فیلم به‌یادماندنی شوند. البته برخی از نقش‌های فرعی (مثلا خانواده‌ دختران به قتل رسیده) بازی‌های ضعیفی دارند که از معدود نقاط ضعف فیلم‌اند.

موفقیت

این خطوط بلافاصله پس از اولین نمایش عمومی فیلم منتشر می‌شوند. برای محک زدن موفقیت «عنکبوت مقدس» باید منتظر باشیم تا واکنش منتقدان و سپس تصمیم هیئت داوران در مورد فیلم را ببینیم؛ اما تا همین حالا موفقیت‌هایی برای این فیلم را شاهد بوده‌ایم. یکی از منابع مطلع از رویدادهای بازار کن به ایندیپندنت فارسی گفت که انتظار می‌رود تا پایان جشنواره، قرارداد فروش فیلم با بیشتر بازارهای مهم فیلم جهان منعقد شود. فروش فیلم به عهده شرکت وایلد بانچ است که از موفق‌ترین‌ها در کار خود در جهان به شمار می‌رود. امسال از ۱۰۴ فیلم جشنواره فروش ۱۴ مورد به عهده وایلد بانچ است؛ از جمله پنج فیلم بخش مسابقه (ساخته‌های عباسی، کلر دنی، کریستین مونجیو، آرنو دپلشن و برادران داردن)

مهم‌ترین رسانه‌های سینمایی حاضر در کن از جمله هالیوود ریپورتر و اسکرین در روزهای منتهی به نمایش فیلم گفت‌وگوهایی با عباسی و تهیه‌کنندگان فیلم (که اروپایی‌اند) منتشر کردند و اولین واکنش‌ها به فیلم عمدتا مثبت به نظر می‌رسند.

اما قصه تلخ آنجا است که این فیلم ایرانی با موضوع ایرانی و بازیگران ایرانی را اگرچه هزاران نفر بر پرده‌ سینماهای جهان خواهند دید، در خود مشهد و سایر شهرهای ایران قابل نمایش رسمی و عمومی نخواهد بود؛ چنان‌که سرنوشت سایر فیلم‌های سینمای بالنده دیاسپورایی چنین بود.

با این همه، در دنیای امروز مرز کشیدن بین کشورها دیگر ممکن نیست و مردم در ایران نیز به‌زودی «عنکبوت مقدس» را از طرق مختلف خواهند دید. تا همین‌جا هم اینکه این فیلم ایرانی اسیر قیدوبندهای جمهوری اسلامی باقی نمانده، خود کمکی به رشد فرهنگ خلاقانه ایران است. این قیدوبندهای وسیع پیش از این در سینمای دیاسپورایی در ابعادی گسترده زیر پا گذاشته شده‌اند. مثلا فیلم «شرایط»‌ ساخته مریم کشاورز (۲۰۱۱) که رابطه جنسی گسترده دو دختر نوجوان را به تصویر می‌کشید (اما از نظر سینمایی فیلمی ضعیف بود؛ اگرچه جوایزی را از آن خود کرد؛ مثلا جایزه بهترین فیلم جشنواره سینمای همجنس‌گرایان نیویورک و جایزه استعداد خیزان جشنواره رم)

اما رهایی از قیدوبندها نه‌ فقط در بزرگ‌ترین ابعاد که در کوچک‌ترین و پیش‌‌پا‌افتاده‌ترین چیزها است که به چشم می‌آید. در یکی از صحنه‌های به‌یادماندنی بخش‌های پایانی «عنکبوت مقدس» می‌بینیم که امیرابراهیمی در نقش روزنامه‌نگار هنگام خداحافظی با همکار مشهدی خجالتی خود، بر گونه او بوسه‌ می‌زند؛ حرکتی ساده که میلیون‌ها ایرانی با پیشینه‌های مختلف انجام می‌دهند اما نمایش آن بر پرده سینمای رسمی ممنوع است.

بیشتر از فیلم