از ساعت یازده صبح روز دوشنبه دوم خرداد تا سه بامداد پنجشنبه پنجم خرداد ۱۴۰۱ که بیش از ۶۴ ساعت از فروریختن برج شماره ۲ متروپل در آبادان میگذرد، شرح خلاصه حوادث این است: پنهانکاری در انتشار اطلاعات، کمک کاری در امدادرسانی، زیادهروی در حضور نیروهای ضدشورش و امنیتی و ابهامهای حل نشده برای مردم داغدار آبادان و خوزستان در مورد این واقعه.
در آخرین ساعات روز چهارشنبه ۴ خرداد گفته شد تعداد گشته شدگان حادثه به ۲۳ نفر رسیده است که حداقل چهار نفر از آنها اعضای یک خانوادهاند. اما خانوادههای نگران که باوجود حضور سنگین نیروهای انتظامی و امنیتی و اعمال محدودیتهای رفتوآمد در حوالی منطقه تجمعکردهاند، میگویند نزدیکان و فرزندانشان پس از مراجعه به برج متروپل بازنگشتهاند. برآوردها نشان میدهد که بین ۸۰ تا ۱۱۰ نفر دیگر باید در آمار محبوس شدگان زیر آواری باشند که حالا هر لحظه امید به نجاتشان کمتر میشود.
نخستین تظاهرات گسترده مردم آبادان نیز در واکنش به ضعف امدادرسانی و شعارهایی که در آن سر داده شد حاکی از عصبانیت آنها در خصوص شرایط موجود بود، شعارهایی که استعفا مسئولان ارشد ازجمله فرماندار، مجازات شهردار و اعتراض به جمهوری اسلامی در صدر آنها بود.
سخنرانی امروز علی خامنهای هم که در آن هیچ اشارهای به سوگ آبادانیها نشد و رهبر نظام از یک تسلیت مختصر نیز دریغ داشت باعث تشدید ناراحتی مردم بود که در شعارها و اعتراضهای تند آنها به حکومت کاملا احساس میشد. معترضان در همان روزی که خامنهای در مقابل فاجعه متروپل سکوت کرد، شعار دادند: «رضا شاه، روحت شاد».
ناظران محلی که تجربه اعتراض مردم پس از واقعه انسان سوزی سینما رکس در آبادان را دارند، شب چهارشنبه را تکرار دقیق اعتراضهای مردم در قطب پالایشگاهی ایران در روزهای پس از آن حادثه میدانند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گفته میشود ستاد بحرانی که وزیر کشور و محسن رضایی بانی تشکیل آن در آبادان شدند هم به دلیل ضعف فنی و تصمیمسازی بهجز برنامهریزی تهیه وعدههای غذایی تعداد بالای نیروهای ضدشورش و امنیتی حاضر در آبادان کاری از پیش نبردهاند. صبح چهارشنبه صحبت شاهدان عینی با تیمهای امدادی اعزام شده از تهران و شیراز حاکی از آن بود که این گروهها به دلیل نبود تجهیزات مناسب و کافی، همینطور تصمیمسازیهای غیرموثر پیشرفت چندانی نداشتند.
ایجاد یک کانال برای خارج کردن محبوس شدگان نیز پس از ۶۰ ساعت در دقایق پایانی روز چهارشنبه بینتیجه بود. تصاویر نشان میدهد شهروندان عادی با وسایل اولیه مانند در حال جابهجایی آوار به امید یافتن عزیزانشاناند.
اما حاشیههای روز چهارشنبه به اینجا ختم نمیشوند. در ابتدای روز انتشار خبر نظر نظاممهندسی در مورد ایجاد انحراف ۹۰ سانتی در یک ضلع از باقیمانده ساختمان متروپل و انحراف ۴۰ سانی در ضلع دیگر روشنگر این بود که شرایط هر لحظه بحرانیتر میشود. در این میان نیروهای هلالاحمر آبادان، امداد پالایشگاه و مجموعههای شهری تلاش را برای سبک کردن ساختمان آغاز کردند که کارشناسان اعتقاد دارند بدون اقدام سریع برای تقویت ستونهای اصلی چندان مفید نخواهد بود.
دلیل اصلی تاخیر در آغاز مقاومسازی برج شماره یک که دچار انحراف جدی شده و برج شماره ۲ متروپل را هم شاید بتوان در گرو تصمیم دانست که روز سهشنبه مقامهای ستاد بحران برای تخریب ساختمان بدون توجه به محبوس شدگان زیر آوار گرفته بودند. تصمیم که با واکنش شدید افکار عمومی متوقف شد. اگرچه توقف آن کمکی به تسریع در عملیات نجات نکرد.
حضور فرمانده سپاه ولیعصر در آبادان هم ظهر روز چهارشنبه بیش ازآنکه جنبه امدادی داشته باشد، معطوف به مسائل امنیتی بود. درحالیکه خانوادههای داغدار هر لحظه ناامیدتر میشوند، حضور نیافتن متخصصان امداد و نجات و نبود تجهیزات کافی این شائبه را ایجاد کرد که آیا متولیان در انتظار قطعی شدن مرگ همه محبوس شدگان برای تخریب سریع ساختمان و فیصله دادن موضوعاند؟
از دیگر حواشی خبرساز روز چهارشنبه پیدا شدن پیکر منسوب به حسین عبدالباقی مالک هلدینگ عبدالباقی بود که شایعات بسیاری در مورد خروج او از شهرستان و کشور مطرح شده و شواهدی هم در مورد حضور نداشتن عبدالباقی در ساختمان در زمان ریزش آن ارایه شد. شعارهای مردم آبادان در شب اعتراض هم روشنگر این است که افکار عمومی باتوجهبه اخبار ضد نقیض از روز اول که ادعا شد مالک متروپل بازداشت شده تا زمانی که گفته شد پیکر او پیدا شده قانع نشدهاند.
اما نکته دیگر در مورد روز چهارشنبه اندوهگین آبادانیها قطع شدن چندباره اینترنت همراه اول و ایرانسل و احضار و ارسال پیامهای تهدیدآمیز برای فعالان مدنی و سیاسی در آبادان در خصوص پرهیز از اطلاع رسانه و تحریک افکار عمومی بود. رئیس صداوسیمای جمهوری اسلامی هم پیشتر گفته بود دستور رسیده است، اطلاعرسانی در مورد متروپل متوقف شود.
حالا سه شب است آبادان خواب ندارد. برخی در کوچههای نزدیک برج با چشمان اشکبار بازگشت فرزند، همسر یا برادر و خواهر خود را انتظار میکشند، برخی با هرچه در دست دارند تلاش میکنند کمی از آوار را کنار بزنند با این امید که کسی زنده بیرون بیاید یک پیکری پیدا شود، برخی همچشم به اخبار دوختهاند بلکه کمی از نگرانیشان کم شود.